عصر ايران ورزشي، هومان دورانديش - حبيب كاشاني بعد از سه باخت و سه مساوي پرسپوليس در ليگ برتر استعفا كرد و رفت.
به كاشاني نقدهاي زيادي وارد است اما اين نقدها بيش از اينكه معطوف به عملكرد تيم تحت مديريت او باشد، به شيوه مديريتش معطوف است.
هر چند كه پرسپوليس با كاشاني در فصل جاري ليگ برتر سه شكست، سه تساوي و تنها يك برد بدست آورد، ولي كاشاني هم مي تواند مثل علي دايي به قهرماني پرسپوليس در جام حذفي سال قبل افتخار كند و مهمتر از آن، قهرماني قرمزها در ليگ برتر سال 87 را به رخ منتقدانش بكشد.
پس نمي توان گفت كه حضور كاشاني در پرسپوليس بي دستاورد بوده است. مهمترين نقدي كه به كاشاني مي توان وارد كرد، رفتارهاي غيراخلاقي وي با احمدرضا عابدزاده، علي دايي و بويژه مرحوم بابك معصومي است.
عابدزاده و دايي و معصومي، هر سه، در روايتي كه از رفتار و سلوك كاشاني بدست دادند، در اين نكته متفق القول بودند كه كاشاني فاقد صراحت و صداقت است. در ظاهر چنين مي نمايد و در باطن چنان است. در تعامل با ديگران، تا جايي متين و نجيب است و از جايي به بعد، رفتارش ديگرگونه مي شود و نقاب نجابت از چهره رفتارش كنار مي رود.
با تمام نقدهايي كه بزرگان پرسپوليس به كاشاني وارد كرده اند ( و قطعاً بخشي از آن ها درست است )، در اين يادداشت كوتاه نمي خواهيم از كاشاني انتقاد كنيم؛ چرا كه كاشاني اكنون زمين خورده اي سپرانداخته است و تاختن بر زمين خوردگان، رسم مروت نيست.
هر چند كه احتمالاً برخي از تماشاگران پرسپوليس، كه اين روزها به شدت از كاشاني عصباني هستند، ستايش كاشاني را در شرايط كنوني نمي پسندند، ولي حرف حق را بايد گفت و حال كه ديگران عيب مي جمله بگفتند، بد نيست كه ما نيز هنرش نيز بگوييم.
كاشاني تقريباً يك ماه، يعني بعد از باخت دوم پرسپوليس در ليگ برتر، در معرض انتقادات تماشاگران پرسپوليس بود. بعد از يك مساوي و دو باخت پرسپوليس در سه هفته اول ليگ، كم كم بحث ضرورت خروج كاشاني از پرسپوليس از جانب تماشاگران اين تيم مطرح شد.
كاشاني مديري " منتصب " بود؛ بدين معنا كه " از بالا " به قدرت رسيده بود. علي سعيدلو او را سرپرست پرسپوليس كرد. بنابراين كاشاني هم وقتي كه با اعتراض " مردم " روبرو شد، مي توانست مانند بسياري از " مديران منتصب " اين ديار، بر مسند قدرت خويش باقي بماند. اگر كاشاني چنين مي كرد، بعيد نبود كه از حمايت " بالادستي ها " برخوردار شود و بيش از اين ها در پرسپوليس دوام بياورد.
در اين كشور مديران زيادي وجود دارند كه با راي مردم به قدرت نرسيده اند و
سال هاست كه مردم به عملكرد آنها اعتراض دارند ولي به مسند قدرت و مديريت
خود چسبيده اند و حاضر به كناره گيري از مقام خود نيستند؛ مديراني كه گاه ناكارآمدي شان در حوزه هاي سياسي و اقتصادي و فرهنگي و ... چنان آشكار است كه عالم و آدم از آن باخبر شده اند اما چون مسند و منصب خود را با راي مردم بدست نياورده اند، نه به مردم پاسخگو هستند و نه براي نارضايتي مردم تره خرد مي كنند.
همه ما مديران ريز و درشت و پير و جواني را در سطوح گوناگون اداره مملكت مي شناسيم كه فقط " عزل از جانب مقام بالاتر " و يا " مرگ " مي تواند آنها را از صندلي مديريتشان جدا كند.
اين " پيرمديران پايدار "، به رغم اعتراضات بسيار، همچنان برقرارند و بر سر كار! وقتي كه چنين افرادي را كه سال هاست اين همه نارضايتي عمومي برانگيخته اند هنوز بر صندلي قدرتشان مي بينيم، علي القاعده بايد به كاشاني تبريك بگوييم كه تنها پس از يك ماه نارضايتي مردمي، جامه قدرت از تن بركند و از مقام و منصبش به اختيار كناره گرفت.
اي كاش تمام مديراني كه مقام و قدرتشان را با راي مردم بدست نياورده اند، از حبيب كاشاني اين نكته ساده را بياموزند كه وقتي مردم نمي خواهندشان، بايد از صندلي رياست برخيزند و اتاق قدرت را ترك كنند.
دوما حالا یکی کار به جایی رسیده که یکی کار عادی را انجام میدهد همه تعجب میکنند
ما پشت گوشمون مخملی نیست
آقای کاشانی اگه رفت به خاطر این بود که اگه میموند همون شب برکنار میشد
پس چاره ای نداشت که رفت وگرنه مثل 3 ماه قبلیش میموند
دقیقا بر خلاف دایی....
کاشانی دقیقا یک روز قبل از معرفی هیئت مدیره استعفا داد و آن هم در حالی که رسما اعلام شده بود هیئت مدیره یک روز بعد معرفی می شود. پس این آقا زمانی استعفا داد که کاملا اطلاع داشت در تیم جدید مدیریت باشگاه جایی ندارد. اگر واقعا به خاطر نارضایتی هواداران استعفا داده باید همون روز دربی و حتی یکی دو هفته پیش این کارو می کرد.
مگه تو ایران هم همچین اتفاقی میافته؟؟!!!!
MESle JASBI KE DO DASTI BE DANESHGAH AZAD CHASBIDEH
2- از اسم مستعار من استفاده کردی !!!!!
اینکه به هر قیمتی مدیریت نمی کند خیلی خوب است