سایت الف متعلق به احمد توكلی نوشت:
در هفتههای اخیر و همزمان با اوج گرفتن تلاشها برای وحدت اصولگرایان در انتخابات پیشرو، تشكیل پر سرو صدای «جبهه پایداری»، توجه زیادی را در فضای سیاسی – رسانهای كشور به خود جلب كرده است.
جبهه پایداری كه از دوستان قدیم یا فعلی آقای احمدی نژاد تشكیل شده، همت اصلی خود را جلوگیری از حضور افراد ساكت و مردود در جریان فتنه سال 88 در انتخابات آتی مجلس اعلام كرده است و براین اساس، با نقشآفرینی آقایان لاریجانی و قالیباف در سازوكار وحدت اصولگرایان به شدت مخالفت میكند. درباره این موضع صریح جبهه پایداری، دوسوال جدی وجود دارد كه پاسخ این برادران، میتواند به روشن شدن اهداف و انگیزههای تاسیس و ماهیت و كاركردهای جبهه پایداری كمك كند.
سوال اول- همه بخاطر دارند كه آقای احمدی نژاد خاطره خوبی از مدیریت دكتر حداد عادل در مجلس هفتم نداشت و مقاومت آقای حداد در برابر خواستههای غیرقانونی دولت، بارها عصبانیت دولت را برانگیخته بود، به همین دلیل هم نمایندگان طرفداران دولت در مجلس هشتم دربهار سال86 و قبل از تشكیل رسمی مجلس هشتم، با آقای لاریجانی و دوستان سنتی دست به یكی كردند تا آقای حداد را از ریاست مجلس بركناركنند.
برادران جبهه پایداری كه این قدر از آقای لاریجانی كینه به دل گرفتهاند لازم است به افكار عمومی پاسخ دهند كه چطور آقای لاریجانی در بهار 86 متحد سیاسیشان بود و اكنون دشمن خونی شان شده است؟! آیا لاریجانی86 با لاریجانی90 اینقدر تفاوت كرده است كه موضع آن برادران نسبت به ایشان اینقدر متحول شده است؟!
سوال دوم- برادران جبهه پایداری دلیل مخالفتشان با حضور آقای لاریجانی در ساختار وحدت اصولگرایان را عملكرد ایشان در جریان فتنه سال 88 عنوان میكنند. در این باره، بازخوانی عملكرد و مواضع رئیس مجلس و رئیس جمهور در ایجاد، مقابله و مهارفتنه 88 ضروری است چرا كه هم آقای لاریجانی و هم آقای احمدی نژاد در آن مقطع برای مهار فتنه در مسوولیت بودند و وظایفی به عهده داشتهاند. خوب است ببینیم كدام یك به وظیفهشان در قبال فتنه بهتر و درستتر عمل كرده و كدام یك موضع مناسب تری درباره آن فتنه شوم گرفته است؟
به عنوان مثال در جریان نامه كروبی به آقای هاشمی و ابراز نگرانی وی از دریافت اخبار تجاوز به زندانی ها در كهریزك، علی لاریجانی كمیته ای بی طرف را مامور رسیدگی به این ادعای هولناك كرد. نتیجه تحقیقات مفصل و میدانی این كمیته نشان داد اخبار و مستندات كروبی كلا ساختگی بوده است. ضربه موثر این ابتكار عمل لاریجانی به جریان فتنه چنان شدید بود كه كروبی در 22مرداد88 با تندی هرچه تمام تر به لاریجانی حمله كرد و لاریجانی نیز به وی پاسخ محكمی داد: «برای بنده تعجب آور است كه شما از اظهار كمیته مجلس چون خلاف دعاوی شما بود برآشفته شدید. مگر كمیته تحقیق مجلس باید همه ادعاهای مطروحه را تایید كند تا شما آرام بگیرید ... برخلاف تصور جنابعالی حتماً مطلعید كه ما هم كسانی نیستیم كه با چند موضع نیشدار و تند شما مسیر خود را عوض كنیم...»(23مرداد1388)
در تابستان 88 علی لاریجانی درباره ادعاهای دیگر فتنه گران (نظیر دروغ دفن شبانه افراد مجهولالهویه قطعه 302 و یا تهیه فهرست های دروغین كشته شدگان توسط الویری و بهشتی) نیز به عنوان رئیس مجلس كمیته های ویژه تحقیق تشكیل داد و دروغهای فتنه گران را رسوا كرد. یادآوری می شود علی لاریجانی هیاتی را نیز مامور بررسی جنایت قتل سه جوان در كهریزك كرد این هیات پس از تحقیق مفصل درباره فاجعه كهریزك، رسما «سعید مرتضوی» را در قتل هر سه جوان مقصر شناخت اما با وجود عزل وی از مقام قضایی توسط قوه قضائیه، سعید مرتضوی با اصرار شدید احمدی نژاد به دولت منتقل و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق كالا شد. حال برادران جبهه پایداری كلاهشان را قاضی كنند اقدامات لاریجانی علیه فتنه موثر تر بود یا اقدامات احمدی نژاد؟
برادرانی كه اینقدر آقای لاریجانی را به خاطر سكوت در جریان فتنه 88 متهم میكنند، خوب است پاسخ دهند كه آقای احمدینژاد به عنوان یك رجل سیاسی چه موضعی علیه فتنه گرفته است؟! آیا میتوانند یك كلمه موضع از رئیس جمهور علیه فتنه پیدا و ارایه كنند؟ اگر برادران جبهه پایداری عذر احمدی نژاد را مسولیتش بدانند این عذر برای رئیس قوه مقننه بیشتر بوده است. آقای احمدینژاد «بهعنوان یك مسوول» برای مقابله و مهار فتنه چه كرد؟ جز اینكه با ارایه تهمتهای ناروا در جریان مناظره 13خرداد، حریفش را به واكنشهای تند سوق داد و زمینه را برای اجرای كودتای انگلیسی آمریكایی سال88 مهیا كرد؟ جز اینكه در جریان سخنرانی روز یكشنبه 24خرداد در میدان ولیعصر، با آن لحن تحریك كننده، بنزین برروی جرقههای فتنه ریخت؟
شاید آقای لاریجانی به عنوان یك رجل سیاسی موضع به قدر كافی محكمی علیه جریان فتنه نگرفته باشد، اما به عنوان رئیس مجلس تلاش موثری برای اقناع معترضان و جداكردن آنها از سران فتنه انجام داد. در روز قدس 88 و 6دی همان سال هم كه روشن شد ادعای تقلب صرفاً بهانهای برای براندازی نظام بوده و زمینه فعالیت تروریستهای منافق را فراهم آورده، صریحاً و علناً علیه جریان فتنه موضع گرفت (نطق رئیس مجلس در روز سه شنبه 8دی1388).
برادران جبهه پایداری باید این تناقضات را روشن كنند و به دو سوال فوق پاسخ روشن دهند... فراموش نكنیم كه بالاخره هركس نقاط ضعف و قوتی در كارنامه اش دارد، اما اینطور سیاه و سفید دیدن افراد و قضاوت بر اساس چنین برداشتهای یكطرفه ای، برای یك گروه سیاسی زیبنده نیست بخصوص كه نتیجه و كاركرد عمل سیاسی آنها، خدای ناخواسته، دوشقه كردن لیست انتخاباتی و مآلا رای اصولگرایان در انتخابات آتی خواهد بود. سابقه الف شاهد آن است كه این مطالب به معنای دفاع از لاریجانی یا جناح سنتی نیست، بلكه میخواهیم بگوییم كه دوستان جبهه پایداری و دوستان سنتی كه در حذف دكتر حداد با شیوه های ناپسند همراه شدند چگونه است كه الان خطر فتنه و فتنه بزرگتر یا انحراف را كوچك تصور كرده اید و در صدد حذف هم برآمده اید؟ البته این سئوال بیشتر متوجه برادران جبهه پایداری است.
یك تذكر هم به برادران فعال در سازوكار وحدت اصولگرایان: برادران! هفت سال پیش كه پرچم آبادگران را برای انتخابات مجلس هفتم بر می افراشتیم، تقریبا اكثر ما در قدرت نبودیم و مسئولیتی نداشتیم. برعكس امروز كه همگی مسئولیت و وظایف سنگینی به عهده داریم كه اگر شبانه روز هم برای آنها وقت صرف كنیم، بازهم شاید نتوانیم حق مطلب را ادا و به اندازه استحقاق این مردم شریف به ایشان خدمت كنیم.
ایجاد وحدت برای انتخابات آتی لازم و ضروری است اما برخی از شما طوری رفتار می كنید و با رسانه ها حرف می زنید كه گویی هیچ كار دیگری ندارید و فكر و ذكرتان شده وحدت اصولگرایان در انتخابات و 7+8 ! آن هم با این سختگیری های یك جانبه
برادران عزیز، بخاطر داشته باشید كه ما در انتخابات قبل، با انبوهی از وعده توانستیم رای این مردم را بگیریم. امروز و در اواخر مسئولیتمان هنوز برخی از آن همه وعده عملی نشده است...
با این وضع حتی اگر بهترین لیست انتخاباتی را بدهید و همه اصولگرایان را هم به وحدت برسانید، آیا به مردم حق می دهید بیشتر از وعده های ما، درباره كارامدی مان قضاوت كنند؟ پس بهتر است فعالیتهای انتخاباتی را حداقل تا زمان تبلیغات رسمی، در سكوت و چراغ خاموش ادامه دهید و همت اصلی خود را بر عمل به وعده های صحیح داده شده و نشان دادن كارامدی اصولگرایان متمركز كنیم.