۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۹۸۹۱
تاریخ انتشار: ۱۷:۰۲ - ۱۳-۰۶-۱۳۹۰
کد ۱۷۹۸۹۱
انتشار: ۱۷:۰۲ - ۱۳-۰۶-۱۳۹۰

فرقانی: بخشی از روزنامه‌نگاری به «بریدن و چسباندن» تبدیل شده است

راه‌های دیگر تولید خبر مثل حضور خبرنگار در محل رویداد، مشاهده، جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف و ترکیب و تلفیق آن‌ها با هم یکی از شیوه‌های مهم تولید خبر است که تا حد زیادی این روزها در رسانه‌های ما کمرنگ است. یک دلیلش برمی‌گردد به پشت میز نشین‌شدن بخشی از روزنامه‌نگاری ما که البته این کم و بیش در دنیا هم دارد اتفاق می‌افتد. می‌توان گفت اینترنت و فناوری جدید، تا حدی تحریریه‌های رسانه‌ها را کوچک کرده‌اند و حضور خبرنگاران را در محل وقوع رویداد محدود کرده و کار بخشی از روزنامه‌نگاری به «بریدن و چسباندن» تبدیل شده است.
دکتر محمدمهدی فرقانی، عضو هیأت علمی گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی تهران در گفت و گو با نیوزبان، ٰضعف اقتصادی، آموزشی و سردبیریٰ را از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر ضعف خبرنویسی در رسانه های ایران معرفی می کند.

در این گفت‌وگوی تلفنی از او پرسیدم: در رسانه‌های خبری ایران، آنچه که به عنوان خبر منتشر می‌شود، کمترین شباهت را با اصول خبرنویسی دارد و بیشتر به شکل مصاحبه‌های خیلی کوتاه کار می‌شود. از نظر شما چرا در رسانه‌های ایران، خبرنویسی دارای ضعف است؟

همان‌طور که شما گفتید، بیشتر خبرهایی که این روزها در رسانه‌ها می‌بینیم، از طریق مصاحبه تولید می‌شود. مصاحبه اصولا یکی از شیوه‌های تولید خبر هست و هیچ اشکالی هم ندارد که ما از طریق مصاحبه، خبر تولید کنیم اما نباید به تنها شیوه تولید خبر تبدیل شود. راه‌های دیگر تولید خبر مثل حضور خبرنگار در محل رویداد، مشاهده، جمع‌آوری اطلاعات از منابع مختلف و ترکیب و تلفیق آن‌ها با هم یکی از شیوه‌های مهم تولید خبر است که تا حد زیادی این روزها در رسانه‌های ما کمرنگ است. یک دلیلش برمی‌گردد به پشت میز نشین‌شدن بخشی از روزنامه‌نگاری ما که البته این کم و بیش در دنیا هم دارد اتفاق می‌افتد. می‌توان گفت اینترنت و فناوری جدید، تا حدی تحریریه‌های رسانه‌ها را کوچک کرده‌اند و حضور خبرنگاران را در محل وقوع رویداد محدود کرده و کار بخشی از روزنامه‌نگاری به «بریدن و چسباندن» تبدیل شده است.

علاوه بر مواردی که شما مطرح کردید، در ساختار خبرها هم ضعف وجود دارد یعنی به جای اینکه خبرنگار یک خبر کامل بنویسد و در آن فقط از نقل قول‌های طلایی استفاده کند، عمدتاً هر چه را در یک نشست خبری اعلام می‌شود، در خبر می‌گنجاند و هیچ پیشینه و جزییاتی به خبر اضافه نمی‌کند و خبر معمولاً به یک تریبون برای یک نفر تبدیل می‌شود. در واقع خبرنگار که باید پیشینه، نقل قول‌های مختلف و مواضع طرف‌های ماجرا را جمع‌آوری کند و به اطلاعات تازه بیفزاید تا خبر دارای ساختار منسجمی شود، هیچ کدام از این کارها را انجام نمی‌دهد. فکر می‌کنید چرا بسیاری از خبرنگاران هیچ زحمتی به خود نمی‌دهند تا خبری با ساختاری قابل قبول بنویسند؟

سه عامل می تواند در بروز این اشکال و ضعف نقش داشته باشد. یکی از آن‌ها ضعف بنیه اقتصادی مطبوعات و رسانه‌ها است که امکان در اختیارداشتن تحریریه‌های بزرگ، نیروی انسانی کافی و آموزش‌دیده و متخصص را به آن‌ها نمی‌دهد، امکان سرمایه‌گذاری درازمدت را برای تربیت و آموزش نیروی انسانی نمی‌دهد و امکان نگرش درازمدت را به ان‌ها نمی‌دهد. در نتیجه بسیاری از رسانه‌ها همه تلاش‌شان این است که امروز را به فردا برسانند.

عامل دوم ضعف آموزش تخصصی است. به این ترتیب که من فکر می‌کنم همین الان اگر امکان جمع‌آوری آمار باشد، (این آمار) نشان می‌دهد که درصد بسیار پایینی از شاغلان تحریریه مطبوعات و رسانه‌ها داری تحصیلات مرتبط و تخصصی هستند. این مسأله دلایل مختلفی دارد. یکی از آن‌ها می‌تواند سیاسی‌شدن بیش از حد مطبوعات و رسانه‌ها باشد. یکی دیگر از دلایل می‌تواند احیاناً ناکارآمدی بخشی از نیروهای آموزش‌دیده دانشگاهی باشد و یکی دیگر از عوامل می‌تواند ناشی از بی‌اعتقادی بعضی از مدریت‌های رسانه‌ها به این مساله باشد، زیرا که بسیاری از مدیران در سطح دبیر سرویس، سردبیران و حتی مدیر مسئول در رسانه‌ها ما فاقد تجربه و تحصیلات مرتبط هستند. در نتیجه یا نیازی احساس نمی‌کنند که ترکیب تحریریه شان را بیشتر با افراد متخصص و آموزش‌دیده بچینند و یا اینکه به دلایلی در برابرش مقاومت می‌کنند.

عامل سومی را هم که می‌خواهم بگویم همین عدم تخصص و تجربه و مهارت کافی نزد بسیاری از سردبیران و مدیران مطبوعات است که نمی‌توانند یک فضای آموزشی و تجربی توأمان را در تحریریه‌ها به‌وجود بیاورند و نمی‌توانند زیرمجموعه‌شان را به‌درستی راهنمایی کنند.

در ایران دانشکده‌هایی هستند که روزنامه‌نگاری را آموزش می‌دهند، آیا این آموزش‌ها به روز نیست که نمی‌تواند بازده مناسبی داشته باشد یا اینکه آموزش‌ها به روز است اما تحصیل‌کردگان روزنامه‌نگاری به رسانه‌ها راه پیدا نمی‌کنند؟

من می‌توانم ادعا کنم آنچه که در قالب دروس تخصصی و عملی به دانشجویان ما در رشته روزنامه‌نگاری اموزش داده می‌شود، چیزی از برنامه‌های مشابهی که در دانشگاه‌های معتبر جهان تدریس می‌شود؛ کم ندارد. این را برحسب مطالعه، پیگیری‌ها و مشاهدات خودم می‌گویم نه اینکه یک ادعای صرف باشد.

تفاوت ما با آن‌ها در زمینه فراهم‌کردن محیط کارگاهی و تجربی برای دانشجویان روزنامه‌نگاری است. یعنی هم در دانشگاه‌هایی که این رشته را تدریس می‌کنند، مطلقاً یک کارگاه روزنامه‌نگاری را که دانشجویان بتوانند در آن روزنامه‌نگاری کنند، نمی‌بینید و از آن طرف هم هیچ تعامل و همکاری بین دانشگاه‌ها و رشته‌های روزنامه‌نگاری با موسسات مطبوعاتی و رسانه‌ای نمی‌بینید. حالا ما حساب رادیو و تلویزیون را که به‌طور کلی جدا می‌کنیم چون در قلعه‌اش به روی دانشجویان این رشته بسته است و کسی امکان ورود به آن را ندارد مگر تحت شرایط خاصی.

ما برای اجرای درس دو واحدی کارآموزی روزنامه‌نگاری برای جایابی دانشجو دچار مشکل هستیم و اغلب رسانه‌ها و موسسات مطبوعاتی همکاری نمی‌کنند. در حالی‌که دانشجویی که می‌خواهد کارآموزی کند، توقع پرداخت مادی ندارد. او حاضر است رایگان برای یک ترم در یک تحریریه کار کند که هم نفعش می‌تواند به تحریریه برسد و هم او می‌تواند کار یاد بگیرد و در واقع یک نیروی بالقوه برای آینده روزنامه‌نگاری ما باشد.

چرا رسانه‌ها از این همکاری استقبال نمی‌کنند؟

بخشی از این مسأله به روحیه ملی ما برمی‌گردد یعنی نبودن تعامل و همکاری و بده و بستان و در عین حال نبودن روحیه کار جمعی، نبودن هماهنگی و همکاری بین سازمان‌ها و نهادها و جزیره‌ای بودن آن‌ها که این خود نشان از توسعه نیافتگی دارد.

دوم اینکه مطبوعات ما در یک دوره‌ای بسیار بیش از حد سیاسی شدند و در نتیجه بیشتر دنبال نیروهای سیاسی هم‌رأی و همفکر خودشان می‌گشتند. در اوایل تأسیس دانشکده علوم ارتباطات در سال 1346 همکاری خیلی نزدیکی بین این دانشکده و روزنامه کیهان وجود داشت و بسیاری از دانشجویانی که در این دانشکده، از خودشان استعداد و توانایی بروز می‌دادند، به‌عنوان کارآموز به روزنامه کیهان یا روزنامه‌های دیگر می‌رفتند و بسیاری از آن‌ها بعدها جذب مطبوعات شدند و به روزنامه‌نگاران صاحب نامی تبدیل شدند، برای اینکه از ابتدا این دو (آموزش و رسانه) در کنار هم کار می‌کردند.

اما بعد از انقلاب با توجه به تحولاتی که در ایران در این رشته اتفاق افتاد یعنی تعطیلی دانشکده ارتباطات، تأسیس دوباره و ضعف‌هایی که وجود داشت در واقع دیگر این اتفاق (پیوند آموزش و کار رسانه‌ای) نیفتاد.

الان هم کار تا جایی پیش رفته که به‌جز برخی از موسسات مطبوعاتی و رسانه‌ای، بقیه رسانه‌ها فرصت کارآموزی را برای دانشجویان رشته روزنامه‌نگاری فراهم نمی‌کنند.

البته در حال حاضر مواردی هم وجود دارد که در کنار یک رسانه، موسسه آموزشی نیز فعالیت می‌کند اما تأثیری بر کار خبرنویسی نداشته است. به‌عنوان مثال همشهری دارای یک موسسه آموزش روزنامه‌نگاری است اما در روزنامه همشهری، خبرهایی منتشر می‌شود که بر اساس اصول خبرنویسی نیست، مثلا همشهری‌آنلاین، خبری درباره نامه 22 نماینده مجلس در خصوص وضعیت دریاچه ارومیه منتشر کرده است. در این مطلب به جای آنکه نویسنده خبر این نامه را با پیشینه و جزییات ماجرا آمیخته کند و خبر را دارای ساختار منسجم کند، تنها یک لید نوشته و در ادامه متن کامل نامه را منتشر کرده است. یعنی می‌خواهم بگویم موسسه آموزشی همشهری هم نتوانسته در خبرنوسی روزنامه همشهری تأثیری داشته باشد.

البته وجود یک موسسه آموزشی در دل یک مجموعه، معنایش این نیست که همه افراد آن مجموعه از امکانات این موسسه آموزشی استفاده کرده‌اند یا حتی اگر استفاده کنند، الزاماً به این معنا نیست که همه آموزه‌های لازم را فرا خواهند گرفت. به‌طور کلی این‌گونه اشکالات وجود دارد.

چه اتفاقی باید بیفتد که رسانه‌های خبری ایران دچار تحول اساسی شوند و فاصله خود را با معیارهای حرفه‌ای خبرنویسی کاهش دهند؟

به نظر من یک مجموعه‌ای از اتفاقات باید بیفتد. نه تنها در حوزه روزنامه‌نگاری و آموزش روزنامه‌نگاری بلکه حتی در حوزه‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی باید تحولی رخ دهد. برنامه‌های آموزشی ما باید روزآمدتر و کارآمدتر شوند و امکانات کارگاهی در دانشگاه‌هایی که رشته روزنامه‌نگاری و ارتباطات دارند، به‌وجود بیاید و حتی برای آموزش باید تعامل بیشتری بین دانشکده‌های روزنامه‌نگاری با رسانه‌ها وجود داشته باشد.

از آن طرف هم رسانه‌ها و مطبوعات باید همکاری و همبستگی بیشتری با دانشکده‌های روزنامه‌نگاری نشان بدهند و در جذب کارآموز و نیرو و در اختیارگذاشتن فرصت‌های کارآموزی همکاری بیشتری کنند. یعنی هم آموزش باید بهبود پیدا کند، هم محیط‌های تجربی باید تخصصی‌تر بشوند و تعامل آن‌ها با محیط‌های آموزشی شکل بگیرد.

سومین اتفاق هم باید در عرصه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی رخ بدهد. به این معنا که در جامعه باید حقوق حرفه‌ای روزنامه‌نگار به رسمیت شناخته شود و این حقوق به‌صورت قانونمند تضمین گردد و کسی هم حق تعرض به این حقوق را نداشته باشد. نه اینکه روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ما حتی برای تهیه خبرهای ساده با موانع و مشکلات متعدد، بخشنامه‌ها، ممنوعیت‌ها و محدیدیت‌ها روبرو شوند یا آن‌ها را به محیط‌ها و کانون‌های خبری راه ندهند، یا مانع انتشار و تهیه خبر شوند. این بدین معناست که حق نظارت روزنامه‌نگار، حق نقد او، حق آزادی دسترسی به اطلاعات و حق آزادی انتشار اطلاعات توسط روزنامه‌نگار، به‌طور قانونی تضمین شود.

از طرف دیگر هم حق دسترسی شهروندان به اطلاعت به عنوان یک حق طبیعی به رسمیت شناخته شود، آن وقت است که تأمین این حق، مستلزم تأمین حقوق روزنامه‌نگار است.

الان اگر روزنامه‌ای نقلی از برخی منابع مطرح کند، به راحتی و به سرعت ممکن است حتی متهم بشود یا تحمل نگردد و یا مورد عتاب و خطاب قرار بگیرد. وقتی این اتفاقات بیفتد، خودبه‌خود فضای روزنامه‌نگاری را به سمت انفعال، محافظه‌کاری می‌برد و آن را غیرپویا می‌کند.
ارسال به دوستان
گردوخاک ۲۸ نفر را در شوش راهی بیمارستان کرد گالاتاسرای قهرمانی تراکتور را تبریک گفت (+عکس) واکنش مهدی پزشکیان به قهرمانی تراکتور (+عکس) ورود رودرانر به خط تولید انبوه؛ سلاح جدید آمریکا(+فیلم و عکس) جواهر معماری؛ یک اتاق مطالعه سلطنتی(+عکس) علی مطهری : آیت الله مطهری نسبت به نفوذ تفکرات انحرافی در میان گروه های مبارز هشدار می داد علیرضا افتخاری: از احمدی نژاد خیلی ناراحتم شمس آذر صفر- تراکتور ۴ / جام بیست‌وچهارم مسافر تبریز شد محسن برهانی: ستاد امر به معروف صلاحیت ارسال پیامک ‎حجاب ندارد چه برسد به شناسایی افراد بی‌حجاب واشنگتن : دیگر برای میانجیگری مذاکرات اوکراین و روسیه به دور دنیا سفر نمی‌کنیم نتانیاهو : حمله ما به کاخ ریاست جمهوری دمشق پیام آشکاری به نظام سوریه بود بخشدار هرمز : غارت خاک هرمز کذب است / مافیا نمی‌خواهد گردشگری در هرمز رونق بگیرد حذف نیمی از اپ‌های پلی استور توسط گوگل واکنش مشاور وزیر خارجه به ادعای برخی رسانه‌های غربی در مورد فعالیت های هسته‌ای ایران نماینده مجلس : پیوستن به پالرمو و CFT راه دور زدن تحریم‌ها را می‌بندد
نظرسنجی
به نظر شما هدف ستاد امر به معروف از ارسال پیامک های حجاب به موبایل های مردم چیست؟