درباره ستاد من در آوردی منشور اخلاقی چه بگویم؟ آقایانی که چیزی از فوتبال نمیدانند آمدهاند و به فوتبالیها پیله میکنند. اول به موتور، مدل مو و ریش لنگری فوتبالیستها گیر میدادند، حالا هم به سن مربیان کار دارند؛ هر دفعه یک داستان خندهدار درست میکنند. مطمئن باشید چند وقت دیگر کار به جاهای باریکتر هم خواهد رسید. واقعا خندهدار و مسخره است.
قانون: فدراسیون فوتبال در تلاش است پولی که داریوش مصطفوی از حساب این مجموعه برداشت کرده است را به حساب فدراسیون برگرداند. مصطفوی یک روز پس از انتشار این خبر در گفتوگو با قانون انتقادات تندی را درباره علی کفاشیان مطرح میکند. داریوش مصطفوی درباره انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال، ستاد منشور اخلاقی و قانون منع کار برای مربیان بالای 65 سال حرفهای تندی را مطرح کرده است. متن مصاحبه قانون با داریوش مصطفوی را میخوانید.
آقای مصطفوی! فدراسیون فوتبال برای پس گرفتن 300 میلیون تومانی که شما با حکم دادگاه از حساب این مجموعه برداشت کردید، اقداماتی را انجام داده است. شما از این موضوع با خبر هستید؟
من چند ماه پیش کارم را انجام دادم و حقم را گرفتم. برایم مهم نیست آنها چه کار میکنند.
اما فدراسیون فوتبال به دفتر آیت اللهلاریجانی نامه نوشته که رئیس قوه قضائیه، دستور رسیدگی مجدد به این پرونده را صادر کند.
بگذارید هر کاری دلشان میخواهد انجام بدهند. اگر آیت اللهلاریجانی دستور بدهد من این پول را به فدراسیون بر میگردانم. اما مگر قوه قضائیه همینطوری کاری را انجام میدهد؟ دادگاه بدوی و تجدید نظر به نفع من حکم صادر کردند. پس معلوم میشود حق با من بوده است. آقایان هم اگر هنر داشتند در همان جلسات دادگاه، مستنداتی ارائه میدادند. مطمئن باشید نمیتوانند کاری انجام دهند و فقط شعار میدهند.
در جریان اتفاقات اخیر که در مورد قانون منع مربیگری مربیان بالای 65 سال در فوتبال ایران گذاشته شدهاست، قرار دارید؟
- تمام بدبختیهای فوتبال از دوره کمیته انتقالی شروع شد؛ همان کمیتهای که سه نماینده از سوی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا و هم چنین سه نماینده از سازمان وقت تربیت بدنی در آن حضور داشتند. همان آقایانی که تصمیماتی گرفتند که فوتبال ایران به این روز افتاد. آقایان میترسند به مردم واقعیتها را بگویند.
بیشتر توضیح می دهید؟
- شما از کمیتهای که فوتبالی نبود چه انتظاری داشتید. تمام انتخابات برای مربیان تیم ملی در آن مقطع اشتباه بود. وقتی اساسنامه فدراسیون را تدوین میکردند قانونی گذاشتند که مدیرانی که بالای 65 سال سن دارند نتوانند در انتخابات شرکت کنند. صفایی فراهانی و علی آبادی میترسیدند که به خواستهشان نرسند.
چرا؟
- چون احساس میکردند بعضی از مدیران هستند که میتوانند برای آنها و اهدافشان مشکل ایجاد کنند. به همین دلیل در یک بده بستان خاص که به جزییات آن اشاره نمیکنم، قوانین من در آوردی گذاشتند. از همان موقع تیشه به ریشه این فوتبال زدند. همه دیدند که چه اتفاقاتی بر سر انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال افتاد.
شما یکی از همان افرادی بودید که با این قانون کنار رفتید؟
بله، اما شما نگاه کنید. سپ بلاتر رئیس فیفا چیزی حدود 77 سال سن دارد اما هنوز هم رئیس فیفا است. خب اگر قانون محدودیت سنی درست بود، فیفا آن را اجرا میکرد؛ این تصمیم واقعا مسخره بود.
مثل اینکه دل پری دارید.
تمام آنهایی که از جنس فوتبال هستند میفهمند من چه میگویم؛ علی کفاشیان کجای این فوتبال بود که آمد و رئیس فدراسیون شد؟ یعنی یک کشور 75 میلیون نفری تنها یک نامزد برای انتخابات فدراسیون فوتبال داشت؟ یعنی در فوتبال ما حتی یک مدیر شایسته و خاکخورده نبود؟
خودتان پاسخ این سوال را میدانید؟
بله، علی آبادی وقتی خودش نتوانست رئیس فدراسیون فوتبال شود کفاشیان را آورد و در پشت
پرده تمام کارهای فدراسیون فوتبال را در دست گرفت. روزنامهها و سایتها اعلام خطر کردند؛ فریاد زدند اما کسی چیزی نشنید. حالا بعد از چهار سال مردم می بینند آقایان با فوتبالی که سالانه 500 میلیارد تومان پول آنها در آن خرج میشود، چه کردند.
در این مدت شما همواره به عملکرد کفاشیان ایراد گرفتهاید. چرا؟
مگر اشتباه کردیم؟ مگر همه اشتباه کردند؟ لابد مردم الان اشتباه میکنند؟ کفاشیان کوچکترین اختیاری ندارد. مقصر علی آبادی است. هر تصمیمی گرفتند به باخت منتهی شد. انتخابهای اشتباه برای سرمربیگری تیم ملی، کارهای مدیریتی اشتباه و خیلی بدبختیهای دیگر که میشود به آن اشاره کرد. کفاشیان اگر مدیر بود که با این شرایط کار نمیکرد. در همان کمیته المپیک میماند و در دو ومیدانی کارش را میکرد.
برای رهایی از این مشکلات چه راه حلی دارید؟
سیاسیون دیگر در کار فوتبال دخالت نکنند. دست از سر این فوتبال بردارند.
به نظر شما این اتفاق میافتد؟
خیر. میدانید چرا؟ چون صندلی ریاست فدراسیون فوتبال برای سیاسیها اهمیت دارد. اگر تفکرات مدیران فعلی وزارت ورزشوجوانان مثل مدیران سابق سازمان تربیت بدنی باشد باز هم رئیس فدراسیون فوتبال در انتصابات انتخاب میشود؛ یعنی منصوب میشود و انتخاباتی در کار نیست.
به نظرتان کفاشیان دوباره برای ریاست فدراسیون فوتبال نامزد خواهد شد؟
او خودش دیگر دوست ندارد در فوتبال بماند. میداند که مردم در کوچه و خیابان و گوشه و کنار کشور از او ناراضی هستند. اگر خود کفاشیان تصمیم بگیرد بعد از پایان دوره مدیریتیاش دیگر دور و بر فوتبال، آفتابی نمیشود. با این حال باید دید چه دستوری به او میدهند.
بعضی از اعضای هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال نیز در تلاش هستند تا جای کفاشیان را بگیرند.
متاسفانه این مساله واقعیت دارد. خب آنها از موقعیتشان استفاده میکنند و با اعضای مجمع لابی میکنند تا رای بیاورند. اما اعضای هیئت رئیسه فدراسیون هم در این ناکامیها مقصر بوده است. پس به نظرم بهتر است کفاشیان با اعضای هیئت رئیسهاش کاسه وکوزهشان را جمع کنند و بروند.
در گوشه و کنار شنیده میشود که کفاشیان این روزها زیر نظر علی سعیدلو کارها را انجام میدهد، چون رئیس سابق سازمان تربیت بدنی که ریاست هیئت مدیره موسسه مالی و اعتباری مهر را نیز بر عهده دارد به فدراسیون فوتبال کمک مالی میکند. نظر شما چیست؟
- این خبر چند ماهی است که شنیده میشود اما وزارت ورزش باید تکلیف را مشخص کند. سعیدلو قبلا نشان داده نمیتواند مدیر خوبی برای فوتبال ایران باشد. دیگر کسی نیست که فاجعه انتخابات هیئت رئیسه اجرایی AFC را به یاد نداشته باشد؛ انتخاباتی که فوتبال ایران از نپالی که معلوم نیست فوتبالش کجای جهان است با بیتدبیری آقایان باخت. سعیدلو وقتی رئیس سازمان تربیت بدنی بود میتوانست اوضاع آشفته فوتبال را درست کند اما این کار را نکرد. مدیری باید بیاید که حداقل زبان انگلیسی را در حد معمولی صحبت کند.
راستی این حرفها شاید به منشوریشدن شما منجر شود. نگران نیستید؟
درباره ستاد من در آوردی منشور اخلاقی چه بگویم؟ آقایانی که چیزی از فوتبال نمیدانند آمدهاند و به فوتبالیها پیله میکنند. اول به موتور، مدل مو و ریش لنگری فوتبالیستها گیر میدادند، حالا هم به سن مربیان کار دارند؛ هر دفعه یک داستان خندهدار درست میکنند. مقصر همه این مسایل کفاشیان است که قدرت رسیدگی به این چیزها را ندارد. آخر این آقایان کجای این فوتبال هستند که میگویند بلاژویچ نمیتواند مربیگری کند؛ بلاژویچ بزرگ است وکارنامه دار. مطمئن باشید چند وقت دیگر کار به جاهای باریکتر هم خواهد رسید و آقایان به ضروریترین کارهای شخصی دیگران هم گیر میدهند؛ واقعا خندهدار و مسخره است.