۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۷۱۹۹
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۷۱۹۹
انتشار: ۱۷:۳۹ - ۲۴-۰۵-۱۳۹۰

هاشمی رابردند جایی كه همه آقاها را می برند!

وقتی حاج‌احمد از ایشان پرسید كه آقا را كجا بردند؟ با شجاعت همیشگی خود و در حالی كه مطمئن بود ساواكی ها می شنوند، جواب داد: همان جایی كه همه آقاها را می‌برند!! و برای لحظه ای همه خندیدندو منزل هاشمی رنگ شادی گرفت
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی نوشت:

غروب دومین روز آذر ماه سال ۵۴ برای خانواده هاشمی رنگ و بویی دیگر داشت، دوباره حاج آقا را گرفته بودند. فاطمه به عنوان خواهر بزرگتر تلاش می‌كرد تا فائزه را كه خیلی ترسیده‌بود به شكلی سرگرم كند. محسن هم كه در طول این سالها به خوبی یاد گرفته‌بود در غیاب حا‌ج‌آقا «مرد خانه» باشد. با اینكه خود هنوز نوجوانی بیش نبود سعی می‌كرد اصلاً دلشوره اش را به روی خودش نیارد تا از تلخی دیدن جای خالی پدر بكاهد ، مهدی هم اولین مشق بابا آب داد خود را بی حضور «بابا» مشق می‌كرد.

در این میان بازیگوشی و فریادهای كودكانه یاسر هم مزید بر علت شده‌بود تا با نگاهی به این منظره غم بزرگی بر دل حاج خانم سایه بیندازد. در چنین حال و هوایی زنگ تلفن كه به صدا درآمد، خانواده هاشمی دوباره ترسیدند، بچه‌ها گفتند: حاج خانم! بابا را كه بردند، دیگه چی كار دارند؟ حاج خانم مثل همیشه خودش را زود پیدا كرد و با شوخی گفت: شاید چیزی جا گذاشته‌اند! و گوشی را برداشت. صدای آن سوی خط اما این بار آرامش را به قلب حاج خانم برگرداند. فرزند امام بود كه احوالپرس حال هاشمی و خانواده شد و ترس بچه ها با شنیدن نام فرزند امام از زبان مادر آرام گرفت. در این میان باز هم حاج خانم بود كه با شوخی ماندگارش قلب بچه ها را بیش از قبل از غم نبودن پدر خالی كرد. چرا كه وقتی حاج‌احمد از ایشان پرسید كه آقا را كجا بردند؟ با شجاعت همیشگی خود و در حالی كه مطمئن بود ساواكی ها می شنوند، جواب داد: همان جایی كه همه آقاها را می‌برند!! و برای لحظه ای همه خندیدندو منزل هاشمی رنگ شادی گرفت. لحظاتی بعد كه تلفن قطع شد و آرام آرام شب همه جا را گرفت دوباره شادی كوتاه بچه ها رنگ غم گرفت چون تاریكی خودش به تنهایی برای بچه ها ترس داشت چه رسد به  آن شب دوباره كه آغوش امن پدر را هم نداشتند.آن شب خواب به چشم بچه ها راه نداشت ولی همه خود را به خواب زده بودند . در آن ترس و سكوت شبانه ناگهان فائزه سر از زیر پتو در اورد و با كنجكاوی دخترانه‌اش پرسید: مامان، اونجا كجاست كه همه آقا‌ها را می‌برند؟ حاج‌خانم لحظه‌ای بر چشمان معصوم دخترك دلتنگ پدر نگاه كرد و با لبحندی گرم گفت: فعلا بخواب عزیزم! خودت بعداً می‌فهمی .... بعداً می‌فهمی دختركم!



ارسال به دوستان
شاه و رئیس جمهور فرانسه در کنار برج میدان شهیاد وقت (عکس) صداوسیما ایران هیچ کوششی برای زنده نگاه‌داشتن موسیقی ملی نمی‌کند/ نوحه‌خوان‌های ما آهنگ هایده را برای عزاداری حسینی می‌خوانند عضو هیات علمی دانشگاه تهران: ۷۰ درصد دختران دهه شصتی انتخاب کردند که مجرد بمانند می‌خواهید زندگی در مدرسه ژاپنی را تجربه کنید؟ آیا مصرف منیزیم و ویتامین ث با هم بی خطر است؟ ترامپ : با اوکراین به توافق رسیدیم / کره جنوبی مدام در حال سوءاستفاده از کشور ما بود، اما من کاری کردم که میلیاردها دلار بپردازد گفتگوی آذری پزشکیان با شهردار باکو درباره جمعیت پایتخت جمهوری آذربایجان (فیلم) یک فیلم تاریخی از محمود احمدی نژاد: از بازخوانی "سطح توهم" تا هشداری برای امروز ایران فورد کلاب واگن؛ ماشینی که هنوز عاشق آن می شوید! (+عکس) واکنش عباس عبدی به ارسال پیامک‌های حجاب : آقایان روسای قوا خیلی صریح و روشن در این باره موضع‌گیری و مبانی حقوقی آن را بیان کنید وزیر دفاع امریکا : ایران هزینه حمایت از حوثی های یمن را پرداخت خواهد کرد دیشب در بارسلون، فوتبال خودِ زندگی بود روش تشخیص اصالت شیرخشک(+اینفوگرافی) استاد دانشگاه آکسفورد و پیش بینی های دقیق اش / نیاز انسان به پیش بینی های دقیق با توجه به بحران ها / هرگز قدرت پیش‌بینی‌های خوب را دست‌کم نگیرید پیشنهاد متفاوت رئیس گروه اقتصادی دفتر رهبری برای استفاده از ظرفیت گیمرهای ایرانی