از «ناپخته بودن» و «بیاطلاعی» پورقاضی گفت و او را متهم كرد كه از تریبون كشوری سخنان ناپخته را اعلام كرده است. نماینده منتقد كه در برابر موجی از اتهامات قرار گرفته بود، خواهان تریبون شد، كه ظاهرا تریبون به او داده نشد، ناچار با صدای خود به رییس اعتراض كرد كه چرا به شخصیت او توهین كرده است و یحیی آل اسحاق پاسخی داد، كه همه را شگفت زده كرد.
اعتماد نوشت: اینجا ساختمان شماره ۸۲ خیابان وزرا است. پارلمان بخش خصوصی در آن تشكیل میشود، اما جالب است كه در آن، نماینده منتقد بخش خصوصی به عملكرد دولت، توسط رییس پارلمان بخش خصوصی متهم به ناپختگی میشود، فرصت دفاع از خود را نمیابد و در مقابل، نماینده دولت، بشدت به بخش خصوصی در برابر دیدگان اعضای پارلمان بخش خصوصی انتقاد میكند، بیهیچ اعتراضی از سوی هیات رییسه!
از اینها جالبتر اینكه در «پارلمان بخش خصوصی» در ابتدای جلسه رییس نمایندگان بخش خصوصی در حمایت از یك وزیر دولتی داد سخن سر دهد و از نمایندگان بخش خصوصی بخواهد «یك صلوات بلند بفرستند، طوری كه صدای صلواتشان به نمایندگان مجلس ـ كه قرار است رای اعتماد به وزیر پیشنهادی دولت بدهند ـ حتما برسد.»
اگر شخصی در هیچ یك از جلسات هیات نمایندگان اتاق تهران هم حضور نداشته باشد و تنها اخبار و گزارشات مربوط به جلسات پیشین را تورق كند، خواهد دید كه در این نشستها، همیشه تنها نطقها و تحلیلهای رییس، دبیر و نهایتا چند تن از اعضای هیات رییسه است كه خودنمایی میكند. سلوك اهل بازار هم همیشه این بوده كه پشت سر آن كه قدرتمندتر است بایستند و او را قدرتمندتر كنند.
میانهیی هم با انتقادهای تند و تیز ندارند؛ هر چه هست، تنش و تغییر دشمن شماره یك كسب و كاسبی است. این جلسه هم مثل تمام جلسات دیگر بود، رییس سخنرانی كرد، از حاضران خواست كه در تایید وزیر پیشنهادی صلوات بفرستند، آن هم صلوات بلند و الحق اكثریت و بویژه نمایندگان بخش دولتی هم لبیك گفتند.
افتتاح ساختمان جدید پارلمان بخش خصوصی در بهمن ماه سال گذشته به دست وزیر دولت نهم!/ عكس: حامد ملك پور|فارس
اما در میانههای جلسه، اتفاق نادر و كمیابی رخ داد. مهدی پورقاضی، نماینده بخش خصوصی پشت تریبون قرار گرفت، دوستانه و منطقی گلایههایی را مطرح كرد، تا آنجا كه بغض گلویش را فشرد و از بدهیهای سنگین دولت به بخش خصوصی گفت. پورقاضی خواهان پشتیبانی سازماندهیشده نمایندگان پارلمان بخش خصوصی، از بخش خصوصی بود. گلایه منطقی به نظر میرسید، سخن این نماینده بخش خصوصی اجمالا بر این نكته تاكید داشت كه عملكرد هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران به سخنرانی، نطق، گلایه و… خلاصه شده و این گلایهها سازماندهی شده و به شكل مصوبههای مدون در نمیآیند.
اگرچه صاحبان تریبون بخش خصوصی اصرار دارند كه اثبات كنند روی تصمیمات دولتی، تاثیرات شگرفی داشتند، اما پورقاضی خواهان گزارشی كامل و مستند از این تاثیرات شگرف بود. سخنانی كه با بغض گفته میشد و بهت حاضران را در پی داشت ظاهرا به مذاق جناب رییس خوش نیامده بود. با اتمام سخنان پورقاضی رییس تریبون را در اختیار گرفت. در حالی كه همگان انتظار داشتند رقیب و منتقد خاموشی (رییس سابق كه به اهمیت ندادن به نظرات جمع همیشه متهم بود) با روی باز و به صورت منطقی پاسخ پورقاضی را بدهد، او سخنان خود را با حمله به پورقاضی آغاز كرد.
از «ناپخته بودن» و «بیاطلاعی» پورقاضی گفت و او را متهم كرد كه از تریبون كشوری سخنان ناپخته را اعلام كرده است. نماینده منتقد كه در برابر موجی از اتهامات قرار گرفته بود، خواهان تریبون شد، كه ظاهرا تریبون به او داده نشد، ناچار با صدای خود به رییس اعتراض كرد كه چرا به شخصیت او توهین كرده است و یحیی آل اسحاق پاسخی داد، كه همه را شگفت زده كرد.
از كسی كه همگان او را به انتقاد از برخوردهای غیردموكراتیك در پارلمان بخش خصوصی میشناسند، واقعا انتظار نمیرفت در برابر دفاع یك عضو عادی كه حتی تریبون هم نداشت، از پشت تریبون رسمی، پس از شنیدن این اعتراض كه «شما توهین كردید، اجازه بدهید از خودم دفاع كنم»، پاسخ بدهد«عیبی ندارد» و پس از آن هم مدت زمانی طولانی تریبون را به احمد خادمالمله، نماینده وزیر صنایع ومعادن بدهد تا دقایقی طولانی در همراهی با رییس، به نماینده منتقد حمله كند و شخص او را زیر سوال ببرد.
عجیب آنكه سایرین هم در پایان سخنان او با كفزدنهای مكرر او را تایید كردند، تو گویی اینجا پارلمان بخش خصوصی حامی دولت است! نمایندگان بخش خصوصی كه به بدهیهای سنگین دولت به واحدهای تولیدی آنها از یك سو و مالیاتهای سنگین دولتی از سوی دیگر انتقاد داشتند، كمتر اجازه سخن گفتن میافتند و در عوض، نمایندگان بخش دولت، كه طبیعتا به لحاظ تعداد هم كه باشد در اقلیت هستند، راحتتر و با اعتماد بهنفس بیشتری، در محلی به نام پارلمان بخش خصوصی، به نمایندگان بخش خصوصی حمله میكردند.
در این بین نیز نمایندگانی چون دانشمند، كه نوشته شده : نماینده بخش خصوصی است، در حمایت از نمایندگان دولتی و آقای رییس سخنرانی كرد. همه اینها در حالی اتفاق میافتد كه بالای آن نوشته شده: «اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران». گفته شده در این ساختمان قرار است از منافع بخش خصوصی دفاع شود، با این حال، زمانی كه نمایندهیی میگوید باید در برابر موكلانش كه به او رای دادند، استدلال كند كه چرا در این نشستها، مصوبات لازمالاجرایی تدوین نمیشود، پاسخگو باشد،
رییس نشست تمام قد به او حمله میكند، نماینده دولت با اعتماد بهنفس كامل و در كمال خونسردی میگوید«بله؛ دولت بدهی هم دارد» و بدون پاسخ به اینكه چرا همكاری لازم برای پرداخت بدهیهای بخش دولتی به بخش خصوصی انجام نشده است، به شخص ناطق حمله میبرد. اتاقهای بازرگانی، قاعدتا وظیفه دارند تا از منافع حامیان و اعضای خود، دفاع كنند.
اینكه به دولت انتقادهای تند و تیزی میشود، در جای خود، منطقی به نظر میرسد، اما ظاهرا همه اشكالات نیز از بخش دولتی نیست. رییس پارلمان بخش خصوصی كه خود به نماینده بخش خصوصی چنین حمله میكند و حتی در پاسخ به توهینی كه كرده است، میگوید «عیبی ندارد» چه انتظاری از نمایندگان بخش دولتی میتوان داشت. نماینده بخش دولتی نیز بیشك زمانی با خونسردی سخن میگوید، كه حمایت هیاترییسه نشست را داشته باشد.