جمهوری اسلامی: وقتی نفاق، دورویی، تزویر،... بیداد میکند؛ وقتی بیهنران و بیتعهدها، صحنهگردان میشوند؛ در این فضای "آشفته بازار"، آیا بوی تکرار مشروطه نمیآید؟
وقتی نااهلان و بیریشهها وارد عرصه سیاست شده و به مصاف "استوانههای انقلاب" میروند؛ وقتی صدای "معارف انقلاب" به خاموشی میگراید؛ وقتی نمکنشناسیهای سیاسی به اوج خود میرسد؛ وقتی به نصایح دلسوزیهای مراجع و علمای اسلام بیاعتنایی میشود؛ وقتی نامحرمان، میداندار شده، و وارثان اصلی انقلاب منزوی میشوند؛ وقتی ارزشهای انقلاب، کمرنگ و کمرنگتر میشود؛ وقتی برای رسیدن به مناصب سیاسی، "هدف"، "وسیله" را توجیه کرده و هر وسیلهای مباح میشود؛ وقتی دلسوزان حکیم انقلاب به حاشیه رفته و هرگونه دفاع حقه از بانیان انقلاب در مقابل امواج تهمتها و شانتاژهای فرصتطلبان از آنان سلب میشود؛ وقتی انقلاب اصطلاحا "فرزندان خویش" را میخورد؛ وقتی که شیاطین چهره میآرایند؛ وقتی نفاق، دورویی، تزویر،... بیداد میکند؛ وقتی بیهنران و بیتعهدها، صحنهگردان میشوند؛ در این فضای "آشفته بازار"، آیا بوی تکرار مشروطه نمیآید؟!
چرا چنین شده است؟ شاید که بدون عبرت، فریفته و شیفته شیدایی و شعارهای مقطعی تشنگان قدرت شدیم! آری، معمار فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) همه را به عبرتگیری از تاریخ ارجاع میدهد. میفرمایند: "تاریخ یک درس عبرت است برای ما..."، "اگر روحانیون نبودند ما الان از اسلام اطلاعی نداشتیم. مجاهدات آنهاست که برای ما اسلام را تاکنون نگه داشته است و در هر مسئله و گرفتاری که برای اسلام پیش میآمده، باز پیشقدم همینها بودند و همینها بودند که قیام میکردند... اوایل امر یک جریانی بود که روحانیون شاخص را پیش ملت رسوا کنند با دروغ و حیله.
آقای بهشتی - رحمهالله - که یک نفر آدمی بود که مجاهد برای اسلام بود، به درد میخورد، فعال بود، دانشمند بود، مدیر بود، مدبر بود، دیدید که در صحنه کشور چه فضاحتها در آوردند اشرار، مردم را از او منحرف کردند. مردم یک وقت بیدار شدند که بهشتیای در کار نبود. من خوف این را دارم که خدای نخواسته ملت یک وقت بیدار بشود که روحانیت کنار رفته است و سلطه اجانب بر این مملکت بازگشته است و آن وقت بیدار بشود که روحانیت کنار رفته است و سلطه اجانب بر این مملکت بازگشته است آن وقت تاسفها فایده نداشته باشد.
من خوف آن را دارم که شما ملت بزرگ ایران که برای خدا قیام کردید و برای خدا جوانهایتان را دادید و برای خدا زحمات طاقتفرسا کشیدید و همه چیزتان را فدای اسلام کردید، با این جریانی که به نظر میآید دارد پیش میرود یک وقتی متوجه شوید که خدای نخواسته با انعزال اینهایی که خدمتگزار هستند، یک حکومت قلدری با اسم "اسلام"، با اسم "جمهوری اسلامی"، با اسم "خدمتگزار به اسلام" بیاید و همه زحمتهای شما و خونهایی که دادید، هدر برود. رضاخان هم اول که آمد در همین سینهزنیها میرفت و سینه میزد....)
حضرت امام به عبرتگیری از نهضت مشروطه برای مصون ماندن انقلاب اسلامی، تاکید جدی دارد. در واقع، روشن است که از اختلاف و انحراف نهضت مشروطه، "استبداد رضاشاهی" زاده شد. سکاندار کشتی انقلاب مقام معظم رهبری به همین واسطه است که میفرمایند: "تا من زنده هستم نخواهم گذاشت حرکت ملت منحرف شود". قطعا رمز موفقیت و کید معما، همین است که هوشیاری و نظارت همه جانبه است.