جام جم نوشت:
پاسخ مثبت محمود احمدینژاد، رئیسجمهور به این سوال كه آیا دیهگو
مارادونا سرمربی تیم ملی میشود؟ هر چند تنها با تكان دادن سر بود و
لبخندی در چهره، اما همین هم كفایت میكرد برای اینكه تیتر حضور مارادونا
در ایران، دیروز به اشكال مختلف بر صفحات اول روزنامههای ورزشی نقش ببندد.
در چنین شرایطی طبیعی است كه نظر علی سعیدلو، به عنوان نفر اول ورزش ایران
و علی كفاشیان به عنوان نفر اول فدراسیون فوتبال، همسو با همان لبخند
رضایتی باشد كه احمدینژاد در واكنش به سوال حضور مارادونا در تیم ملی،
تحویل خبرنگارانی داد كه او را در پایان مراسم تجلیل از مدالآوران ورزش
ایران، احاطه كرده بودند.
دیروز سعیدلو در حاشیه افتتاح آكادمی بینالمللی تنیس روی میز در واكنش به
این موضوع كه رئیسجمهور از احتمال مربیگری مارادونا در ایران خبر داده
است، گفت: «رئیس جمهور بالاترین مقام اجرایی كشور است و وقتی وی حرفی را
میزند، كسی بالاتر از ایشان صحبتی نمیكند.»
كفاشیان البته كمی جامعتر از رئیس ورزش، در مورد بحث حضور ستاره سرشناس
آرژانتینیها به ایران، حرف زد: «مارادونا به دلیل علاقهای كه به كشور
ایران و رئیسجمهور كشورمان دارد، میخواهد به ایران سفر كند، اما تاكنون
پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی به او داده نشده است. البته مارادونا در گذشته
یك بار اظهار علاقه كرده بود كه به ایران بیاید، اما بعد از آن سرمربی تیم
ملی آرژانتین شد و نتوانست به ایران سفر كند، اما مجددا در روزهای اخیر
ابراز علاقه كرده است كه به ایران سفر كند.»
براستی مارادونا، با وجود تمام آن پارامترهایی كه او را به
برجستهترینهای فوتبالیست تاریخ تبدیل كرده است، میتواند نسخه شفابخشی
برای فوتبال ما باشد؟ جامعه آماری این گزارش میگوید پاسخ اكثر قریب به
اتفاق اهالی فوتبال به این سوال خیلی كوتاه است؛ نه!
حمیدرضا صدر، كارشناس برجسته فوتبال كشورمان در این باره به «جامجم»
میگوید: «حضور مارادونا در راس تیم ملی فوتبال ایران را از دو جنبه
میتوان بررسی كرد؛ یكی بعد فنی و دیگری بعد اجتماعی و فرهنگی. در بعد فنی
كه مارادونا تا اینجا نمره قبولی نگرفته است. او با وجود در اختیار داشتن
یكی از بهترین تیمهای تاریخ آرژانتین در جامجهانی 2010 كه در هر پست آن
2 بازیكن مطرح حضور داشت، چنان مقابل آلمان له شد كه برای تمام
آرژانتینیها بیسابقه بود. شكستی كه بهزعم اكثر كارشناسان فوتبال به
دلیل مشكلات تاكتیكی تیم و چیدمان غلط مهرهها، توسط مارادونا حادث شد.»
صدر در ادامه بحث منشور اخلاقی گنجانده شده در آییننامه فدراسیون فوتبال
را وسط میكشد، تا با تشریح شخصیت مارادونا، به این نكته جالب اشاره كند
كه او در این منشور، هیچ جایگاهی نخواهد داشت: «مارادونا یكی از
جنجالیترین و پرحاشیهترین چهرههای تاریخ فوتبال است. او با همسرش و
دخترانش مشكل داشته، سابقه چندین مورد درگیری با هوادارانش را دارد كه
بارزترین آن در بارسلونا بود و به دفعات از مواد نیروزا استفاده كرده كه
همین موضوع برای او محرومیتهای سنگینی را به همراه داشته است. در این
شرایط باید پرسید كدامیك از این تخلفات با آنچه در منشور اخلاقی فدراسیون
فوتبال آمده یا آنچه خودمان در فرهنگمان به عنوان اصول و باور
پذیرفتهایم همخوانی دارد؟ البته كسی نمیتواند منكر شهرت مارادونا و
شخصیت رسانهای او بشود، اما بواقع این ستاره آرژانتینی بیشتر از آنكه
بار فنی داشته باشد، جنجالآفرین است.»
این كارشناس فوتبال با تعبیر مارادونا به «گل بی قواره» برای فوتبال ایران
در پایان صحبتهایش میگوید: «مارادونا به هیچ عنوان با قواعد و
چارچوبهایی كه ما در فوتبالمان داریم، همسان نیست،ضمن اینكه هیچ شناختی
هم از فوتبال ما و زیرساختهایش ندارد. از این رو با تمام شهرتی كه او
برای خود دست و پا كرده، حضورش در فوتبال ایران بسان یك تیغ دولبه است كه
ریسك كردن روی نام او را خطرناك جلوه میدهد.»
منوچهر زندی، نایب رئیس انجمن نویسندگان و عكاسان ورزشی جهان و یكی از
صاحبنظران رخدادهای ورزشی در ایران نیز در مورد احتمال حضور مارادونا
اینگونه اظهارنظر میكند:
به نظرم در مقطع كنونی صحبت از مارادونا برای سرمربیگری تیم ملی اصلا كار
صحیحی نیست و نمیدانم از كجا به اسم او رسیدهایم؟ اساسا باید ببینیم چه
ابزارهایی برای موفقیت مربیان خارجی در كشورمان مهیاست. البته مارادونا
فردی است كه تجربه سرمربیگری دارد و میتواند انگیزه بیاورد و توجهها را
جلب كند؛ ولی من به جای او، به مهرههای بهتری فكر میكنم، افرادی كه
بتوانند به تیم فوتبال ما فرهنگ مناسبی را منتقل كنند. ولی پیش از ورود به
این بحث باید ببینیم كجا هستیم و چه میخواهیم. ما هنوز ارزیابی دقیقی از
كار قطبی به دست نیاوردهایم و نمیدانیم او تا چه حد در مسوولیتش جوابگو
بوده است. اگر تیم ما در جام ملتهای آسیا باصلابت عمل كند و همه حریفان
را شكست دهد، آن وقت میتوان گفت باید این روند را تعطیل كنیم و به سراغ
دیگران برویم؟ الان میتوان راجع به گزینههای مختلف فكر كرد ولی باید صبر كنیم و بحث در مورد آنها را به بعد از جامملتها موكول كنیم.