آیا ذوب آهن نماینده فوتبال ایران است؟

گل: ذوب آهن نماینده فوتبال ایران نیست پس موفقیت این تیم را به فوتبال ایران و پیشرفت این بیمار در حال موت نسبت ندهید. قرار هم نیست که با قهرمانی احتمالی ذوب آهن در چمپیونز لیگ آسیا، تیم ملی ایران تبدیل به مدعی اصلی قهرمانی در جام ملت های آسیا شود و یا مدیران فوتبال ایران سینه سپر کنند و بگویند این است فوتبال ایرانی. نه . ذوب آهن نسبتی با فوتبال ایرانی ندارد.

1- اینتر در فصل گذشته جام قهرمانان اروپا، با پیروزی برابر مدعیان اصلی (بارسلونا و بایرن مونیخ) به قهرمانی رسید ولی حتی بعد از قهرمانی این تیم بازهم بحث در مورد کاهش سهمیه فوتبال ایتالیا در راهروهای یوفا به گوش می رسید.

همین اتفاق به شکلی دیگر بعد از فینال تمام انگلیسی مسکو رخ داد، منچستر و چلسی به فینال جام قهرمانان اروپا رسیده بودند در حالیکه تیم ملی انگلستان از صعود به جام ملتهای اروپا بازمانده بود.  این ها نمونه ای بین المللی از عدم وجود نسبت بین موفقیت باشگاهی با کلیات جامعه فوتبال ملی است.

2- اینتر مورینیو هیچ نسبت فنی با فوتبال ایتالیا نداشت. حداقل فوتبالی که در دهه اخیر از باشگاه ها و حتی تیم ملی ایتالیا دیده ایم. منچستر و چلسی هم هیچ شباهتی به تیم ملی انگلستان نداشتند. دقت کنید، در تیم اینتر تنها یک بازیکن ایتالیایی در ترکیب اصلی تیم خود داشت ( سانتون) و چلسی و منچستر 4بازیکن اصلی تیم ملی انگلستان.

حالا به ذوب آهن نگاه کنیم، تنها خلعتبری است که شانس حضور در ترکیب اصلی تیم ملی ایران را دارد.

می دانید 7 بازیکن تیم ذوب آهن، حدود 4 سال است که در این تیم حضور دارند و به طور متوسط حدود 1100جلسه تمرینی در کنار یکدیگر کار کرده اند. می دانید که کادر فنی این باشگاه، از زمان حضور ذوالفقار نسب تا به امروز سبک فوتبالی تقریبا مشابهه داشته است.

3- ذوب آهن نه تنها نماینده فوتبال ایران نیست، بلکه باید اذعان کرد که موفقیت این تیم ، شکست فوتبال ایرانی و فوتبال فارسی و هر صفت دیگری است که می توان به فوتبال ایران نسبت داد. آنچه از لحاظ فنی ، مدیریتی و حاشیه ای در ذوب آهن می بینیم، 180 درجه متفاوت از اکثریت فوتبال ایران است و در واقع دلیلی است برای آنکه آنچه امروز در سطح جامعه فوتبال ایران، جاری و ساری است می بایست تغییر کند. تغییر را باید از همین امروز شروع کرد و اول از همه از خودمان، که جزئی کوچک از جامعه فوتبال ایران هستیم. موفقیت ذوب آهن تلنگری است برای ما، تا بدانیم تا چه حد راه را اشتباه رفته ایم.