جوانفکر بجای درست کردن ابرو، چشم در آورد

 آخرین نیوز - ضرب المثل معروف "خواست ابرویش را درست کند ، چشمشش را کور کرد " را حتماً شنیده اید و حالا این مثل ، شده است حکایت مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی که ریاست ارگان رسمی دولت را بر عهده دارد و قاعدتاً کارش حمایت رسانه ای دولت جمهوری اسلامی و ارکان و اجزای آن است.

 او چند روز پیش ، در گفت و گو با هفته نامه اصولگرای مثلث ، در پاسخ به سوالی درباره انتصاب نمایندگان ویژه رئیس جمهور در امور بین الملل ، وزارت خارجه را یک دستگاه خموده و فشل خوانده كه فعال كردن آن نيازمند يك مديريت كاملا هوشمندانه مثل خود آقاي احمدي نژاد است و افزوده:« يك مدير در صحنه، دنباله گير، پيگير با مجموعه مديران دلسوز، علاقه مند و دلبسته به دولت و نظام را ميطلبد تا اين مجموعه را اكتيو كند و در خدمت اهداف نظام قرار دهد. الان وضعيت اين دستگاه نتوانسته خواسته هاي نظام را برآورده كند. آقاي دكتر احمدي نژاد از انتخاب نمايندگان مي خواستند كه تحركي در دستگاه ديپلماسي كشور ايجاد بكنند.»

در این باره ذکر چند نکته خیرخواهانه ، من باب امر به معروف و نهی از منکر و یادآوری وظایف خبرگزاری دولت خالی از فایدت نخواهد بود:

1 - آقای جوانفکر تا کنون ثابت کرده است که یک " احمدی نژادی " مطلق است و در حمایت از رئیس جمهور کم نگذاشته است ولو آن که در این مسیر دچار ضد و نقیض گویی هم بشود کما این که در مورد مرحوم کردان در ماجرای جنجالی  "دکتری " ، خود جوانفکر ، نظری انتقادی داشت و در سایت خود نیز در این باره مطلب تند و تیزی نوشت ولی بعد از اعلام حمایت احمدی نژاد از کردان ، جوانفکر ، ناگهان تغییر جهت داد و در مدح کردان نوشت و بر منتقدان او تاخت!

غرض از این یادآوری ، نه اثبات مراتب ارادتمندی جوانفکر به رئیس اش که تذکری به ایشان است که درباره  "ولایت " نیز چنین باشند و ساعت سیاسی خود را نه با این و آن ، که با  "ولی امر " تنظیم کنند و بدانند که بزرگتر از او ، بسیار بوده اند که دم از  "ولایتمداری " زده اند و در عمل راه دیگری رفته و سر از ناکجاآباد در آورده اند.

وقتی رهبر معظم انقلاب ، در سخنرانی های رسمی خود ، علناً و صراحتاً و به زبان فارسی بلیغ ، از وزارت خارجه و کارهای انجام شده در آن تقدیر می کنند و حتی از شخص وزیر به نیکی، به اسم یاد می نمایند ( دیدار سفرا با معظم له در اسفند 88) یا در دیدار اعضای کابینه با ایشان ، تنها وزارتخانه ای که از آن به نیکی یاد می کنند و بر تمرکز فعالیت های دیپلماتیک در آن تاکید می نمایند ، دیگر چه محلی از اعراب برای فردی مثل جوانفکر باقی می ماند که بر خلاف نظر صریح ولی فقیه ، موضع گیری کند و دستگاه سیاست خارجی را  "خموده " و " فشل " بنامد؟

آیا از نظر جناب جوانفکر ، رهبری متوجه خمودگی وزارت خارجه نبوده اند که آن تقدیرهای عیان و محکم را از این دستگاه و سکاندار آن کرده اند یا خدای ناکرده ایشان می دانستند که وزارت خارجه به قول جوانفکر  "فشل " است ولی باز هم از آن تشکر کرده و ستوده اند؟!

بدیهی است که رهبر فرزانه انقلاب ، هم اشراف کاملی بر آنچه در مجموعه دیپلماسی کشور می گذرد دارند و هم با کسی تعارف و رو دربایستی ندارند که بخواهند برغم نظر واقعی خود ، از مجموعه تقدیر کنند یا مثلاً فردی را نکوهش نمایند. حال کسی مانند جوانفکر که حداکثر سمتش در این کشور ، ریاست یک خبرگزاری است ، خود را دانای مطلق می داند و بر خلاف دیدگاه رهبری سخن می پراکند و در همان حال ادعای پیروی از ولایت مطلقه فقیه را دارد ، از عجایب روزگار است.

نمی شود که ما خود را "ولایی " بدانیم ولی در عمل ، در برابر مواضع صریح ایشان ، موضع بگیریم و ادبیات رهبری را تضعیف نماییم. خلاصه مطلب این است که هر چند ممکن است نقدهایی بر وزارت خارجه - مانند هر مجموعه دیگر - وارد باشد ولی وقتی مهر تایید رهبر فرزانه انقلاب بر کلیت آن و مدیریت ارشد دستگاه دیپلماسی خورده ، وظیفه شرعی و قانونی ما ، حمایت از این مجموعه است و الا اگر قرار باشد  "حضرت آقا " سخنی بگویند و بعضی مدعیان ولایتمداری سخنی عکس آن در جامعه بپراکنند ، غربال انقلاب ، مدعیان را به دور خواهد ریخت تا عیار نظام ، همچنان در خلوص حداکثری بماند و چه نیکوست که مسوولان ، دیده عبرت بین داشته باشند و البته عاقلان را اشارتی کافی است!

2 - در موضوع نمایندگان ویژه رئیس جمهور در امور بین الملل ، گذشته از انتقادات مطروحه از سوی کارشناسان ، حقوقدانان ، فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس و بالاتر از همه اینان ، رهبر معظم انقلاب نیز شخصاً وارد موضوع شدند و امر بر حذف این نمایندگی ها و تمرکز امور در وزارت خارجه با اعتماد به وزیر دادند. رئیس جمهور نیز به عنوان یک مسلمان معتقد به ولایت فقیه ، این دستور را اجرا کردند و بدین ترتیب موضوع منتفی شد. حال چرا جناب جوانفکر بعد از اتمام ماجرا ، تازه در صدد توجیه  "نمایندگان ویژه " برآمده است ، سوالی است که خود باید بدان پاسخ گوید! جالب اینجاست که ایشان می گوید:  "آقاي دكتر احمدي نژاد از انتخاب نمايندگان مي خواستند كه تحركي در دستگاه ديپلماسي كشور ايجاد بكنند. "

 آیا از نظر ایشان ، مخالفت رهبر معظم انقلاب با بحث نمایندگان ویژه ، حرکتی در تضاد با تحرک بخشی به وزارت خارجه بوده است؟! واقعاً آقای جوانفکر می داند چه می گوید و حرف هایش چه معنایی دارد؟ آیا خوب نیست آقایان قبل از سخن اندیشه کنند؟ جناب جوانفکر ، خواسته است اقدام رئیس جمهور را توجیه کند(ابرو را درست کند) اما هم خلاف نظرات رهبری موضع گرفته و هم بخشی از دولت را تخریب کرده است(چشم را کور کرده!) .

3 - سخن از تخریب دولت شد ؛ بد نیست آقای جوانفکر به کارت شناسایی خود نگاهی بیندازد تا یادش بیفتد که ایشان ، مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی ، به عنوان رسمی ترین و عالی ترین ارگان رسانه ای دولت هستند و البته وظیفه ذاتی این سازمان هم ، حمایت از بخش های مختلف دولت و انعکاس اخبار عملکردهای آن و نیز مواجهه با شبهات و حملات و تضعیف کردن هاست. حال عجیب و صد البته تأسف انگیز است که متصدی رسانه ای حمایت از دولت ، بخشی از دولت را با شدیدترین کلمات مورد حمله قرار می دهد و یکی از وزارتخانه های ان را فشل و خموده می نامد!

 اگر این تعابیر در رسانه های جریان فتنه منتشر می شد ، جای تعجب نبود ولی وقتی مدیرعامل خبرگزاری دولت ، بر خلاف رسالتش علیه یک دستگاه دولتی ، آن هم دستگاهی که به تعبیر رهبر انقلاب ، معادل نیمی از دولت است (نقل به مضمون) این گونه سمپاشی می کند ، دیگر از دیگران چه انتظاری می توان داشت؟
به قول شاعر: اگر ز باغ رعيت ملك خورد   سيبي بر آرند غلامان درخت از بن!

4 - به کسی که مجموعه های دیگر را فشل می نامد ، بهترین توصیه آن است که نگاهی هم به مجموعه تحت مدیریت خود داشته باشد تا ببیند خمودگی در سازمان تحت امرش به عنوان تبلیغ کننده دولت به حدی است که تا کنون بزرگانی چون رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهور و دیگران ، از ضعف اطلاع رسانی دولت انتقاد کرده و تصریح داشته اند که کارهای بزرگی که در دولت انجام می شود ، به واسطه ناتوانی سیستم اطلاع رسانی دولت ، به آگاهی مردم رسانده نمی شود.

بهتر است آقای جوانفکر ، به جای تقابل با رهبری و تضعیف دولت ، ابتدا به وظایف درون سازمانی خود مشغول باشند و سپس اگر فرصتی بود به مداخله در امور سازمان های بزرگ تر با شرح وظایف مهم تر بپردازند.

 خداوند به همه ما توفیق بصیرت عنایت کند که نابینایی درون ، بسی دردناک تر از کوری چشم سر است... فتأمل!