مرجع خبری پرسپولیس : شیک پوشیدن یا کت وشلواری بودن مدیران پرسپولیس «عار» نیست. در دنیای امروز، پروین به سختی میتواند باشگاه مهم و موفقی را پیدا کند که امور اداریاش را به جای متخصصهای امر مدیریت، پیشکسوتها و ستارههای قدیمی رتقوفتق کنند.
1- با داغ شدن دوباره بحث انتخاب اعضای هیأت مدیره پرسپولیس، یک بار دیگر پای اظهارنظرهای جالب و منحصر به فرد علی پروین به رسانهها باز شده است: «جای ما توی هیأت مدیره نیست. پرسپولیس جای آدمهای خوش تیپ و شیک شده است!»
شگردهای سلطان، هیچ فرقی با سابق نکرده است؛ کلام او همچنان زهر دارد، عادت گارد گرفتنش مقابل تمام شایعات مربوط به پرسپولیس هنوز از سرش نیفتاده و البته از محتوای جملاتش پیداست که همچنان دوست دارد هر سمتی را با دست پس بزند و با پا پیش بکشد!
گذر زمان ثابت کرده حتی به علی پروینهای قرن 21 هم نمیشود اعتماد کرد و درست همانطوری که او میگفت، هرگز به استیلآذین نزدیک نمیشود و شد یا همانگونه که بارها اعلام کرد دیگر اجازه نمیدهد محمدش در پرسپولیس بماند و ماند، هیچ چیز عجیبی هم نیست که همین روزها با نام علی پروین در فهرست هیأت مدیره تازه سرخپوشان روبه رو شویم و از قول سلطان بشنویم که «پرسپولیس خانه من است. خوشحال میشوم بتوانم به این تیم کمک کنم! » با وجود این، حضور یا عدم حضور علی آقا در فهرست مدیران آینده پرسپولیس، بحث اکنون ما نیست.
2- بر خلاف آنچه اسطوره تاریخ پرسپولیس ادعا میکند، عقیده داریم شیک پوشیدن یا کتوشلواری بودن مدیران پرسپولیس «عار» نیست. در دنیای امروز، پروین به سختی میتواند باشگاه مهم و موفقی را پیدا کند که امور اداریاش را به جای متخصصهای امر مدیریت، پیشکسوتها و ستارههای قدیمی رتقوفتق کنند.
در حال حاضر، توانایی و کارآمدی حرف اول را میزند و درست به همین دلیل است که عنان کار در بزرگ ترین باشگاههای جهان مثل بارسلونا و رئال مادرید که دهها پیشکسوت خوشنام دارند، به لاپورتا و راسل و پرز و کالدرونی سپرده میشود که به قول خداداد عزیزی لگد به گربه هم نزدهاند و یا به روایت علی پروین، یکی از دیگری خوشپوشترند! کلید موفقیت در دنیای مدرن کنونی «تخصص» است و این بدبختانه همان چیزی است که تاکنون، نه در مدیران کت و شلواری پرسپولیس و استقلال چندان دیده شده و نه در زعمای شرت ورزشیپوش این باشگاهها به چشم آمده است! بله آقای سلطان؛ شیک بودن عیب نیست، بیتخصصی و تصاحب پست بدون توانایی و صلاحیت عیب است.
3- مدیرهای جدید پرسپولیس و استقلال معرفی میشوند و این در حالی است که تجربه تاریخی سالها، به ندرت کارایی مدیران اسم و رسم دار قبلی این دو باشگاه را گواهی داده است. در ظاهر، جنس همه آنها جور بوده است؛ از وکیل مجلس تا استاد دانشگاه و از ورزشکار سرشناس تا مدیر سازمان و وزارتخانه و حتی گاهی معاون رییسجمهور هم در بافت هیأت مدیرههای این سالهای قرمز و آبی تهران وجود داشتهاند، اما افسوس که در عمل، به جای آنکه این مدیران مطرح، پرسپولیس و استقلال را اداره کنند، این سرخابیهای نگونبخت بودهاند که با اعتبار مضاعف بخشیدن به مدیران شان، به آنها کمک میکردهاند!
فقدان تخصص و کارآمدی، فراوانی مشغله و پاره وقت بودن آنها، عدم آشنایی کافی به فضای مدیریت ورزشی و نیز درگیر شدن در جذابیتهای سطحی فوتبال، عمدتاً باعث ناکامی مدیران قبلی پرسپولیس و استقلال شده و از هیأت مدیرههای این تیمها، چنان مجموعههای ناکامی ساخته است که حالا ماههاست هیچکس کمبودشان در این دو تیم را حس نمیکند و دل کسی برای تشکیل دوباره آنها تنگ نشده است! آیا دوباره و با اعلام فهرست جدید مدیران سرخابی، باید کابوس دیگری از جنس مدیریت غریبه و ناکارآمد را تحمل کنیم؟ !
4- حالا که رؤیای پرسپولیس و استقلال خصوصی، یک جاهطلبی تمام عیار و افسانهای تلقی میشود، دست کم ای کاش مدیران سازمان تربیت بدنی دست به «ناپرهیزی» بزنند و این مرتبه مردانی را برای هیأت مدیره پرسپولیس و استقلال انتخاب کنند که به اندازه کافی وقت، علاقه و تخصص برای کمک کردن به آنها را دارند و از نیمه جان باقی مانده قرمز و آبی، اعتبار و شهرتی افزونتر را نمیطلبند!