عصرایران - تیر ماه سال 1384 بود ، محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور منتخب و غلامعلی حداد عادل ، رئیس وقت مجلس روی کاناپه ای در کنار هم نشستند و به عکاسانی که پشت سر هم فلاش می زدند ، لبخند زدند. این تصویر ، از ان جهت برای رسانه ها تازگی داشت که بعد از سال ها ، دو رئیس قوه "همسو" را در کنار یکدیگر می دیدند ؛ پیش از آن ، اختلافات مجلس اصولگرا به ریاست حداد و دولت اصلاح طلب به ریاست سیدمحمد خاتمی ، چیزی جز تیترهای تنش زا برای سایت ها و روزنامه ها نداشت.
در آن ایام ، حتی کسانی که به احمدی نژاد رأی نداده بودند ، از یک بابت سعی می کردند خود را راضی و امیدوار کنند: "هر چه باشد ، دوره اختلافات تمام شد، حالا هر سه قوه در اختیار اصولگرایان است و لااقل مملکت به جای دعوای دو جناح ، کمی هم روی آرامش می بیند."
این اتفاق ، البته رخ نداد و ماجراهای پنج سال گذشته - که ذکرشان تکرار مکررات است - باعث شد شدیدترین اختلافات در میان مسوولان کشور به وجود آید و حتی گاه ، کار به قهر و تخریب و توهین و فحاشی هم برسد!
چنین شد که مردم خسته از دعواهای جناحی دوره های قبل ، خسته تر شدند و رنج از بین رفتن انرژِی و توان مملکت شان در میانه دعواهای بی حاصل سیاسی و شخصی بر دردهای قبلی شان افزوده شد.
درست است که بسیاری از سیاسیون از اختلاف بین این مقام و آن مسوول ، حتی ذوق زده هم می شوند و پست و مقام و جایگاه شان را در گرو این آتش های اختلاف می بینند ، اما عموم مردم از این که مسوولان ، به جای انجام وظائف ذاتی و اصلی شان ، به جان هم افتاده اند و هر کدام در تریبون های خود ، علیه دیگری می کوبند و می نویسند و در همان حال ، هزاران کار مملکت بر زمین مانده ، دلگیر و غمزده می شوند.
مسوولان ، هر چه دارند ، از پست هایشان تا نان شب شان را از صدقه سر این مردم دارند و در قبال این نعمت ها - که حتی فکرش را هم نمی کردند - وظیفه دارند با همکاری همدیگر ، به مردم خدمت کنند نه این که از در عناد و لجبازی با یکدیگر درآیند و سرمایه های کشور را به جای خدمت به مردم ، در مسیر له و لگدمال کردن همدیگر به باد دهند.
این که مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان ، اتحاد و همدلی مسوولان را یک " فریضه" و اتحاد شکنی را "خلاف شرع" دانستند ، از همین منظر است.
کار مملکت داری ، یک امر فردی نیست بلکه لازمه تحقق مطلوب آن ، همکاری متصدیان امور است و الا شیرازه کارها از هم می پاشد و در این میان ، متضرران اصلی مردم هستند و چه حق الناسی بالاتر از این؟!
حال که رهبر معظم انقلاب در دیدار کارگزاران نظام ، بر آنان اتمام حجت کرده و اتحاد مسولان را یک فریضه شرعی و حرکت بر خلاف آن را معصیت دانسته اند ، همه چشم ها به سمت مخاطبان این دستور صریح حکومتی و فقهی است تا ببینند مسوولانی که در ابراز ولایتمداری بر همدیگر سبقت می گیرند ، چگونه به ادعاهای خود جامه عمل خواهند پوشید و در مسیر اتحاد و همدلی با سایر مسوولان حرکت خواهند کرد؟
آیا رسانه های متعلق به مسوولان نظام ، از این به بعد در تبعیت از دستور ولی فقیه ، در مسیر اختلاف شکنی حرکت نخواهند کرد؟
آیا مجلسیان و دولتی ها ، با روش های قانونمدارانه و محترمانه تری با یکدیگر تعامل خواهند کرد؟
آیا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ، جایگاه رئیس جمهور را به رسمیت خواهد شناخت و آیا رئیس جمهور نیز در راستای وحدت مسوولان ، از این به بعد در جلسات مجمع شرکت خواهد کرد؟
آیا مسوولان ، با ادبیات مودبانه تری درباره همدیگر سخن خواهند گفت؟
آیا توان هر کدام از مسوولان از این پس ، به جای نکوهش همدیگر ، روی هم جمع می شود تا انرژی عظیمی برای خدمت به خلق الله و گشودن گره از کار مردم حاصل شود؟
آیا ... ؟
باور کنید اکثر مردم ، فارغ از این که چه اندیشه سیاسی و مذهبی دارند ، کارآمدی مسوولان حکومت شان را می خواهند و این کارآمدی ، مگر در میانه دعوا و جنجال حاصل می شود؟
ای کاش مسوولانی که در سخنرانی 27 مرداد رهبر معظم انقلاب ، حضور داشتند و مخاطب اتمام حجت ایشان هستند ، آنقدر ولایتمدار باشند که از منیت ها و خودخواهی ها عبور کنند و در دادن دست دوستی به دیگر مسوولان کشور پیشقدم شوند و بدانند که اگر چنین کنند ، نه تنها چیزی از آنان کم نخواهد شد ، بلکه بر عزت شان افزوده خواهد شد و محبوب دل مردم خواهند شد ، مردمی که « واقعاً » از دعواهای بیهوده و کشور سوز سیاسیون خسته شده اند و آرزو دارند در دنیایی که برای پیشرفت ، منتظر شان نمی ماند ، مسوولان کشورشان به جای زدن بر سر و صورت همدیگر ، دست یکدیگر را بگیرند و به پشتوانه مردم ، ایران را به جایگاهی برسانند که شایسته اش است .
حق مردم ایران ، پیشرفت است ، نه این که هر روز از صبح تا شب با چشمان نگران ببینند کسانی که قرار است خدمتگزارشان باشند ، تبدیل شده اند به بوکسورهایی که دائم به یکدیگر مشت می زنند!
اینک مردم ایران هستند و قضاوت درباره مسوولانی که همواره بر تبعیت خویش از ولی فقیه تاکید کرده اند ... خوش بود گر محک تجربه آید به میان!