در پی انتشار نامه سلیمی نمین به رئیس جمهور درباره رحیم مشایی ، سایت بولتن نیوز ، چند نکته زیر را در این باره نوشته است:
اول: آقاي سليمي نمين از ياد برده اند كه فضاي حساس فعلي و بين المللي كشور جايي براي عرض اندام و آوازه طلبي باقي نگذاشته و همگان بايد بر طلب وحدت بكوبند نه آنكه از ناكجا آباد بانگ تفرقه و تشتت سر دهند.
دوم: اگر رئيس جمهور از رئيس دفترش كه همواره با عنوان رئيس جمهور در سايه در همه دولت ها از او ياد مي شود دفاع نكند ديگر چه چيزي از دستورات و اوامر رئيس جمهور در دولت اجرايي مي شود؟ مگر خاتمي با تمام وجود از ابطحي و برادرش حمايت نمي كرد؟ مگر هاشمي اين چنين نبود؟
سوم: بر فرض درست بودن انتقادات طرح شده عليه مشايي، آيا آشوب كردن فضاي فكر جامعه و ملتهب كردن فضاي مديريتي كشور تنها در پاسخ به ادعايي آكادميك و سليقه اي و تئوريك درست است؟ آيا اين آب در هاون كوبيدن نيست؟ سليمي نمين كه خود قبول دارد كه دولت درگير مسائل كلان نبايد به خرد ها و جزئيات برآميزد معلوم نيست خود چراچنين محملي را پديدآورده و مخالفان را دلشاد مي كند؟
چهارم: مشخص نشده كه جايگاه آقاي سليمي نمين در صحنه تئوريك كشور كجاست؟ منتقد تاريخ است؟ مورخ است؟ عدالت جوي مسائل دانشگاه و پيشقراول انتقاد از دانشگاه آزاد است؟ دوستدار شديد انتقاد از مشايي است؟ فرد اجرايي است؟ فرد علمي است؟ فرد امنيتي است؟ اينكه چه ماهيتي بر خود مسلم كرده و بر پايه آن در هر موضوعي وارد مي شود جاي تامل بسيار دارد.
پنجم: بايد اذعان كرد كه اگر هم تبليغاتي زود هنگام انتخابات آينده رياست جمهور در اجتماع مشاهده شود تنها مرهون كساني چون آقاي سليمي نمين است كه ندانسته و يا دانسته به چنين جوي دامن مي زنند به گونه اي كه حتي خودشان هم اين را باور كرده اند.
با همين زاويه است كه بايد در نظر داشت كه بسياري از انتقاداتي كه امروز از مشايي مي شود نه از مشايي كه از مشايي پرور مي باشد. يعني آناني كه جرات عرض اندام در برابر رئيس جمهور مردمي و محبوب را ندارد خود را به نزديكان وي رسانده و آنان را سيبل اصلي حملات خود مي كنند. اين افراد به خوبي بر اين نكته واقفند كه موج تخريب دولت و در راس آن حمله به مشايي تبديل به تب جامعه امروز شده است و تنها كسي برنده است كه با بزرگان و مقامات عالي رتبه در بيفتد و در اين كار و زار چه كسي بهتر از مشايي؟