۲۷ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۳۰۰۱۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۱۷-۰۵-۱۳۸۹
کد ۱۳۰۰۱۹
انتشار: ۱۴:۱۳ - ۱۷-۰۵-۱۳۸۹

خاطره ای از کامران نجف زاده به مناسبت روز خبرنگار

"گاهي سوژه هايتان شيطان مي شوند.وجدانتان را توجيه نکنيد!"
مي گفتند از خانه فرش ايران که روبروي سفارت انگليس است يک تونل زده اند که افراد مرتبط با سفارت انگليس از آنجا به سفارت تردد مي کنند.صد جور حرف وحديث بود.به سخنگوي وزارت خارجه زنگ زدم با هم برويم انجا.گفت:"چه بلايي مي خواي سرما بياري؟!".نيامد.خودم رفتم آنجا.يک ظهر کلافه وگرم.مسوول فروشگاه نبود.جانشينش به من محبت کرد.اطمينان کرد.گفتم من از تونل تصوير بگيرم.گفت بگير.از داخل فروشگاه چهارتا پله مي خوردوتونلي در کارنبود.به دستشويي ختم مي شد.تصويرگرفتم و پلاتو دادم و آمدم بالا.حراست فروشگاه تازه داشت با مديرشان هماهنگ مي کرد.نمي دانستند من کارم را کرده ام.گفت:"ببخشيد!مي گن اجازه نداريد تصوير بگيريد.بايد هماهنگ بشه".هماهنگ بشه در ادبيات ما يعني عمرا!گفتم:"اي بابا!باشه!خداحافظ".

حراست يا دربان فروشگاه باهمکارانش تا دم در آمد.شک کرده بود.گفت: "اقاي نجف زاده!نکنه تصويري چيزي گرفته باشيد.مارو توبيخ مي کنن ها!".

تلخندي زدم و سوارماشين شدم.در راه وجدانم داشت پدرم را در مي اورد.البته من هم بيکار نبودم داشتم توجيهش مي کردم که من يک کاردارم اين ها هم کارخودشان را.فوقش نمي گذاشتند يا حواسشان جمع بود من تصوير نگيرم.

شب رسيدم خانه.حالت تهوع داشتم.از يک طرف گزارشم به شدت محتاج اين تصويرهابودو از طرفي مي گفتم حالا به من اطمينان کردند/شايد کس ديگري بود همان دم در عذرش را مي خواستند.

نکند من اين گزارش رابزنم و بعد اخراجشان کنند.توبيخشان کنند.ازنان خوردن بيفتند.ديده ام که گاهي يک مصاحبه همکارانم مثلا با يک راننده اتوبوس معترض به اخراج بنده خدا ختم شده.
همسرم گفت:" خب پخش نکن! ازکار بيکارش  می کننا! ."

وجدانم هم همين را مي گفت.اما پدرم درامده بود تا اين گزارش رابگيرم.با  رییس  صحبت کردم -آدم فوق العاده باهوش و سالميست-وضع را درک کرد.گفت :"خب پخش نکنيم".(گفتم که آدم بامعرفتيست).

پخش نکردم.نوار را اصلا پاک کردم.گزارشم بيخود شد ولي وجدان سرويس شده ام از اين برزخ بيرون امد.يک نفس راحت کشيدم.ديدم پر از انرژي مثبتم.حالا از ان روزهمه اش  برايم اتفاق هاي خوب مي افتاد.شب يک گلفروش پشت چهار راه کلي صدايم کردو تا آن طرف چهارراه دويد گل هايش را انداخت توي بغلم و قسمم داد که پول نمي خواهد.

چند روز بعد يک کلاس خبرنگاري داشتم با عنوان"سوژه يابي در خبر".اولين حرفی که  براي بچه ها زدم اين بود:

"گاهي سوژه هايتان شيطان مي شوند.وجدانتان را توجيه نکنيد!"

ارسال به دوستان
دروازه بان پاریس با چهار پنالتی همه را شوکه کرد شرط احیای دریاچه ارومیه اعلام شد واکنش سرمربی پرسپولیس به گل ترابی مادورو برای جنگ با آمریکا درخواست کمک کرد ترابی گل زد ولی خوشحالی نکرد. استایل شیک و متفاوت «مرجانه گلچین»؛ درخشش بانوی پیشکسوت با پوشش مدرن ‌(عکس) جانشین گواردیولا مشخص شد یک شهید و ۱۳ مجروح در غزه طی ۲۴ ساعت گذشته ازدواج با رونالدو مرا شوکه کرد! تغییر چهره غافلگیرکننده هادی چوپان؛ ژست خاص قهرمان جهان با کت و عینک کلاسیک (عکس) زیر سوال رفتن فیلم نامزد اسکار جعفر پناهی توسط نمایشنامه‌نویس معروف شیلیایی «سپر شرق» لهستان؛ بازگشت مین‌های ضدنفر به مرزهای روسیه و بلاروس / سپر شرق یا منطقه مرگ؟! سپاهان در هوای برفی صعود را تمرین کرد (عکس) دو دقیقه جلوه‌های ویژه که زبان بصری سینمای اکشن و گیم‌ها را برای همیشه تغییر داد (تماشا کنید) نجارزاده در نشست با نمایندگان استان مرکزی در مجلس مطرح کرد: بانک ملی آماده کمک به توسعه صنعت کشور با بومی سازی محصولات است/ مصمم به حمایت از فعالان اقتصادی هستیم