![]() |
عصرایران - متن كامل گزارش محمد البرادعي، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي در خصوص "اجراي توافق پادمانهاي ان.پي.تي و شروط مربوط به قطعنامهي ١٧٣٧ شوراي امنيت در جمهوري اسلامي ايران" براي ٣٥ عضو شوراي حكام و ١٥ عضو شوراي امنيت كه روز گذشته منتشر شد به شرح زير است:
١- در ١٤ نوامبر ٢٠٠٦، مديركل در خصوص اجراي توافق پادمانهاي ان.پي.تي در جمهوري اسلامي ايران گزارش داد. GOV/٦٤/٢٠٠٦.
٢- در ٢٣ دسامبر ٢٠٠٦، شوراي امنيت سازمان ملل قطعنامه ١٧٣٧ را تصويب كرد كه در آن علاوه بر ساير موارد:
* تاكيد شد كه ايران بايد بدون تاخير بيشتر گامهاي درخواستي شوراي حكام در قطعنامه GOV/١٤/٢٠٠٦ را كه براي اعتمادسازي نسبت به هدف صلح آميز برنامهي هستهيياش و حل مسايل باقي مانده ضروري است، بردارد. (پاراگراف يك)
* تصميم گرفته شد كه ايران بدون تاخير بيشتر فعاليتهاي حساس هستهيي مربوط به اشاعه را كه در زير آمده است تعليق كند:
- تمامي فعاليتهاي مربوط به غني سازي و بازفرآوري از جمله تحقيق توسعه را تا اينكه از سوي آژانس راستي آزمايي شود؛ و
- كار بر روي تمامي پروژههاي مربوط به آب سنگين از جمله ساخت راكتور تحقيقاتي كه با آب سنگين كار ميكند، تا اين امر نيز مورد راستي آزمايي آژانس قرار گيرد (پاراگراف ٢ اجرايي)؛
* تصميم گرفت كه ايران بايد چنين دسترسي و همكاري را ارايه دهد كه آژانس براي اينكه بتواند موارد زير را انجام دهد درخواست كرده است: تعليق آنچه در بالا ذكر شده را راستي آزمايي و تمامي مسايل باقي مانده آنطور كه در گزارش آژانس مشخص شده است، حل كند و نيز از ايران درخواست كرد تا پروتكل الحاقي را فورا تصويب كند (پاراگراف ٨ اجرايي).
* گزارش مديركل را در خصوص اينكه آيا ايران تعليق كامل و پايدار همه فعاليتهاي مذكور در قطعنامه را اجرا كرده است يا خير و نيز درباره روند پايبندي ايران به همه گامهاي درخواستي شوراي حكام و ديگر شروط قطعنامه به شوراي حكام و به موازات آن به شوراي امنيت براي ملاحظه (آن گزارش) ارايه دهد. (پاراگراف ٢٣ اجرايي)
٣- اين گزارش كه به شوراي حكام و به موازاتش به شوراي امنيت ارايه ميشود تحولات را از زمان گزارش ١٤ نوامبر ٢٠٠٦ مدير كل تاكنون پوشش ميدهد.
A. فعاليتهاي مربوط به غني سازي
٤. از ١٤ نوامبر ٢٠٠٦ تاكنون ايران به فعاليت دستگاههاي واحد و آبشارهاي ١٠، ٢٤ دستگاهي در تاسيسات پيلوت سوخت (PFEP) ادامه داده است و گاز UF6 را به طور متناوب به اين دستگاهها تزريق كرده است.
در فاصله زماني ٢ نوامبر ٢٠٠٦ و ١٧ فوريهي ٢٠٠٧، از سوي ايران اعلام شد كه جمعا نزديك به ٦٦ كيلوگرم UF6 به اين روند تزريق و به سطوح زير ٥ درصد اورانيوم ٢٣٥ غني سازي شده است. نتايج نمونهگيري محيطي تا اين لحظه نشان دهندهي حداكثر غني سازي ٢/٤ درصدي اورانيوم ٢٣٥ در اولين آبشار ١٦٤ دستگاهي است. (پاراگراف GOV/١٤/٢٠٠٦)
٥- آژانس ارزيابياش را از راستي آزمايي سياههي فيزيكي (PIV) مواد هستهاي در PFEP كه بين ١٦ و ١٨ سپتامبر ٢٠٠٦ انجام شد كامل كرده و نتيجه گرفته است كه اين فهرست مواد هستهاي آن طور كه ايران اعلام كرده است هماهنگ با نتايج PIV است.
٦- در ١٨ دسامبر ٢٠٠٦ ايران براي بازرسان آژانس دسترسي به سوابق عملياتي مربوط به توليد و تحقيق در PFEP را فراهم كرد (GOV/٦٩/٢٠٠٦ پاراگراف ٤). در طول نشستهايي كه در ايران بين ١٥ و ١٨ ژانويهي ٢٠٠٧ برگزار شد، آژانس توضيح بيشتر ايران را دربارهي اطلاعاتي كه ارايه كرده بود خواستار شد كه اين توضيح هنوز نامعلوم است.
٧- در طول نشستها در ايران در ژانويهي ٢٠٠٧، ايران به آژانس دربارهي طرحش براي آغاز تزريق UF6 به آبشارهاي نصب شده در تاسيسات غني سازي سوخت (FEP) تا پايان فوريه ٢٠٠٧، ادامهي تدريجي نصب ١٨ آبشار سالن ٣٠٠٠ دستگاهي و كنار هم آوردن آنها در يك عمليات تا مي ٢٠٠٧ خبر داد، آژانس معيارهاي پادماني را كه لازم است در FEP اجرا شود را يادآوري كرد (GOV/٥٣/٢٠٠٦ پاراگراف ٦) و بار ديگر تاكيد كرد كه اين معيارها لازم است پيش از وارد كردن مواد هستهيي به تاسيسات اجرا شوند. آژانس هم چنين لزوم نظارت از راه دور در FEP و PFEP را به عنوان يكي از آن معيارها مطرح كرد.
٨- در نامهي مورخ ٢٣ و ژانويهي ٢٠٠٧، ايران از موافقت با استفاده از نظارت از راهدور در اين مرحله خودداري كرد و از آژانس خواست مبناي حقوقي مفصلي را براي اجراي نظارت از راه دور و نيز مثالهايي از جاهايي كه چنين معيارهايي در حال حاضر در تاسيسات حساس در كشورهاي ديگر به كار گرفته شده ارايه دهد. آژانس در نامهي مورخ ٩ فوريهي ٢٠٠٧ توضيحاتي به ايران داد و در انتظار پاسخ ايران است. در عين حال آژانس با ترتيبات موقت راستي آزمايي در FEP موافقت كرد كه شامل دسترسي فراوان بازرسي اما بدون نظارت از راه دور مشروط به آن بود كه اين ترتيبات پيش از آن كه ايران تزريق UF6 به اين آبشارها را آغاز كند، اجرا شوند . به ايران اطلاع داده شد كه اين ترتيبات (كه اكنون در حال اجراست) فقط تا زماني معتبر است كه تعداد دستگاههاي نصب شده در FEP از ٥٠٠ فراتر نرود و زماني كه اين تعداد فراتر رفت تمامي معيارهاي پادماني لازم بايد اجرا شود.
٩- در طول "راستي آزمايي اطلاعات مربوط به طرح" (DIV) كه در ١٧ فوريهي ٢٠٠٧ در FEP انجام شد به بازرسان آژانس اطلاع داده شد كه دو آبشار ١٦٤ دستگاهي نصب شده است و تحت خلاء فعاليت ميكند و دو آبشار ١٦٤ دستگاهي ديگر در مراحل پاياني نصب قرار دارد. در اين راستا، در نامهاي مورخ ١٩ فوريهي ٢٠٠٧ آژانس درخواست كرد كه آن ترتيبات براي نصب دوربينها در سالن آبشارها در ديدار بعدي آژانس از FEP انجام شود و اين امر قرار است بين٣ و ٥ مارس ٢٠٠٧ انجام شود، مسالهي نظارت از راه دور هم چنان بايد حل شود.
١٠- در طول ژانويه و فوريه ٢٠٠٧، آژانس نمونههاي محيطي اوليه را جمع آوري كرد و اجراي معيارهاي كنترل كننده و نظارتي را در FEP آغاز كرد. در ٣١ ژانويهي ٢٠٠٧ ايران نزديك به ٧/٨ تن UF6 طبيعي را در محمولهاي از تاسيسات فرآوري اورانيوم (UCF) به FEP انتقال داد و آن را به كورهي تغذيه كه تحت پلمب آژانس است متصل كرد. تا ١٧ فوريه ٢٠٠٧ هيچ UF6 به اين فرآيند در FEP تزريق نشده است.
١١- آژانس هيچ گونه اطلاعاتي درباره مونتاژ سانتريفيوژها يا ساخت قطعات سانتريفيوژ يا تجهيزات مربوطه در ايران براي گزارش كردن ندارد، با اين حال ايران فعاليتهاي مقدماتي را بر روي روتورها براي فعاليت در FEP در PFEP انجام ميدهد.
B. فعاليتهاي بازفرآوري
١٢- آژانس بر استفاده از سلولهاي داغ (هات سل) در راكتور تحقيقاتي تهران (TRR) و در تاسيسات توليد موليبدنيوم، يد و راديو ايزوتوپ زنون و بر ساخت سلولهاي داغ در راكتور تحقيقات هستهيي ايران (IR-40) در اراك از طريق بازرسيها، DIV و تحليل تصوير ماهوارهاي نظارت دارد. هيچ نشانهاي از فعاليتهاي در حال انجام بازفرآوري دراين تاسيسات يا در هر تاسيسات اعلام شدهي ديگري در ايران وجود ندارد.
C- پروژههاي مربوط به آب سنگين
١٣- در ٢٩ ژانويهي ٢٠٠٧، آژانس در راكتور IR- ٤٠ كه يادآوري شده بود ساخت و ساز غير نظامي در آن انجام ميشود، DIV را انجام داد.
D. مسايل حل نشده
١٤- در ١٥ فوريه ٢٠٠٧ آژانس در نامهاي به ايران پرسيد كه آيا قصد دارد هيچ گونه اقدامي را براي حل مسايل حل نشده با تعليق فعاليتهاي مشخص شده در قطعنامهي ١٧٣٧ شوراي امنيت و تصويب پروتكل الحاقي انجام دهد يا خير. ايران در پاسخش مورخ ١٩ فوريه ٢٠٠٧ بار ديگر بر "آمادگي كامل و تمايلش براي مذاكره در خصوص مداليتهي حل مسايل حل نشده با آژانس مشروط به تضمينهايي براي برخورد با اين مسايل در چارچوب آژانس بدون دخالت شوراي امنيت سازمان ملل" تاكيد كرد.
D.1 برنامه غني سازي
١-1-D آلودگي
١٥- مساله منبع (يا منابع) ذرات اورانيوم كمتر غني شده (LEU) و اورانيوم بسيار غني شده (HEU) كه در تاسيساتي كه ايران اعلام كرده است قطعات سانتريفيوژ در آن ساخته، استفاده و يا ذخيره شده است، يافت شده، هم چنان حل نشده است. (پاراگراف ١١ از GOV/٥٣/٢٠٠٦)
ذرات آلوده مشابه آنچه در ايران بود در نمونههاي برداشت شده از تجهيزات و قطعات سانتريفيوژي كه در جمهوري عربي ليبي يافت شد، وجود داشت كه گفته ميشود منبع هر دو يك كشور است. آژانس اطلاعاتي بيشتر را از كشوري دريافت كرده است كه منبع قطعات در آنجا قرار داشته است. اين اطلاعات با اين حال به طور كامل وجود برخي ذرات LEU و HEU را توضيح نميدهد. در حالي كه اين اطلاعات مفيد بوده است، معيارهاي موجود و ارزيابيها اجازهي تشخيص واضح منشاء آلودگي LEU و HEU را براساس اطلاعاتي كه در حال حاضر از طريق ايران و جايي ديگر در اختيار آژانس قرار دارد، نميدهد؛ بنابراين راستي آزمايي صحت و كامل بودن اظهاريههاي ايران در اين رابطه ميتواند فقط در صورتي پيشرفت كند كه درك كاملي از مقياس و گاه شمار برنامهي غنيسازي ايران وجود داشته باشد كه فقط ميتواند از طريق اجراي پروتكل الحاقي و معيارهاي شفاف ساز درخواستي به وسيله ايران به دست آيد.
١٦- ايران در نامهاي مورخ ٣٠ نوامبر ٢٠٠٦ توافق كرد كه به آژانس اجازه دهد از تجهيزاتي در دانشگاه فني در تهران دوباره نمونهگيري كنند كه در آن تعداد اندكي ذرات اورانيوم طبيعي (NU) و HEU در نمونههاي جمعآوري شده در ژانويه ٢٠٠٦ پيدا شده بود ( ٢٠٠٦/٥٣/GOV پاراگراف ٢٤) . اين نمونهگيري دوباره در ٢٢ دسامبر ٢٠٠٦ انجام شد، نتايج آن آلودگي ذرات NU و LEU را نشان داد. آژانس در انتظار توضيح ايران دربارهي منشاء آلودگي ذرات اورانيوم يافت شده در نمونهي ژانويه و دسامبر ٢٠٠٦ است.
١٧- ايران به درخواستهاي حل نشدهي بلند مدت آژانس براي توضيح مربوطه و دسترسي به نمونههاي محيطي بيشتر از ديگر تجهيزات و مواد مربوط به مركز تحقيق فيزيك PHRC پاسخ نداده است و نيز با دادن اجازه به آژانس براي مصاحبه با ديگر روساي سابق PHRC توافق نكرده است.
٢-1-D دستيابي به فنآوري سانتريفيوژ P-1 و P-2
١٨- ايران هيچ اطلاعات جديدي را دربارهي برنامههاي سانتريفيوژ P-1 يا P-2 به آژانس نداده است. (٢٠٠٦/٥٣/GOV پاراگراف ١٣-12).
D-2 فلز اورانيوم
١٩- ايران هنوز نسخهي سند ١٥ صفحهيي توضيح درباره روال كاهش UF6 به فلز اورانيوم و قالب گيري و توليد فلز اورانيوم غني و تهي شده به صورت نيم كره را ارايه نداده است. (٢٠٠٦/٥٣/COV پاراگراف ١٤) . اين سند همچنان تحت پلمب آژانس است؛ با اين حال براي بازرسان آژانس قابل دسترسي است.
D-3 آزمايشات پلوتونيوم
٢٠- آژانس به درخواست توضيح از جانب ايران دربارهي آزمايشات جداسازي پلوتونيوم ادامه داده است. (٢٠٠٦/٥٣/COV پاراگراف ١٧-15 -9) در طول نشستي در ١٧ ژانويه ٢٠٠٧ آژانس به ايران در خصوص مغايرتهاي حل نشدهي مربوط به آزمايشات پلوتونيوم يادآوري و خاطرنشان كردكه اين مساله به شكلي رضايت بخش حل نميشود؛ مگر آن كه ايران اطلاعات بيشتري را ارايه كند. ايران عنوان كرد كه هيچ اطلاعات مربوطهي ديگري در دسترس نيست. راستيآزمايي كامل بودن و صحت اظهارنظرهاي ايران در اين رابطه ميتواند فقط از طريق اجراي پروتكل الحاقي و معيارهاي شفاف ساز درخواستي پيشرفت كند.
٢١- در طول نشست ١٧ ژانويه ٢٠٠٧ ، آژانس همچنين در خصوص وجود ذرات HEU يافت شده در نتيجهي تحليل نمونههاي محيطي برداشت شده از محمولههاي موقت مصرف شده در تاسيسات انبار زباله كرج ( پاراگراف ١٧ از ٢٠٠٦/٥٣/GOV) و نيز درباره نتايج تحليلي بيشتر نمونههاي محيطي جمعآوري شده از محمولههاي سوخت مصرف شدهي مشابه در مركز تحقيق هستهيي تهران (TNRC) كه در نامهي مورخ ١٢ ژانويه ٢٠٠٧ به ايران ارسال شد، مذاكراتي انجام داد. ايران در موضعش مبني بر اينكه آلودگي HEU يافت شده در محمولههاي كرج ناشي از نشست بخشهاي سوخت راكتور در TRR ميباشد تاكيد كرد. پس از دريافت نامهي مورخ ٢٨ ژانويه ٢٠٠٧ ايران كه در آن بر موضعش در رابطه با منبع آلودگي HEU تاكيد كرد، آژانس بار ديگر در نامهي مورخ ٩ فوريهي ٢٠٠٧، اطلاعات مفصلي و اسناد حامي را در رابطه با بخشهاي سوخت راكتور درخواست كرد.
E - ديگر مسايل اجرايي
E.1 تبديل اورانيوم
٢٢- در طول اقدام به تبديل اورانيوم در UCF كه ژوئن ٢٠٠٦ آغاز به كار كرد، جمعا ١١٠ تن اورانيوم به شكل سنگ خام اورانيوم تغليظ شده به اين فرآيند تزريق شد. اين اپراتور قرار است در فوريه ٢٠٠٧ يك سياههي فيزيكي سالانه را تهيه كند كه در مارس ٢٠٠٧ مورد راستيآزمايي آژانس قرار خواهد گرفت. در پايان ژانويه ٢٠٠٧ نزديك به ١٧٥ تن اورانيوم به شكل UF6 از زمان راهاندازي (UCF) تاكنون توليد شده است. تمامي UF6هاي توليد شده همچنان تحت معيارهاي كنترل و نظارتي آژانس است.
E.2 انتصاب بازرسان
٢٣. در ١٧ ژانويه ٢٠٠٧ آژانس نامهاي را از ايران دريافت كرد كه اطلاع داد ايران در موقعيتي نيست كه انتصاب ١٠ بازرس پيشنهادي براي جايگزيني بازرساني كه آژانس را ترك كردهاند، تاييد كند و با ادامهي انتصاب ٣٨ بازرس ديگر كه پيشتر براي ايران منتصب شده بودند، مخالف است. آژانس در پيامي شفاهي مورخ ٢٣ ژانويهي ٢٠٠٧ نسبت به اين تصميم ايران ابراز تاسف كرد و از ايران خواست در آن تجديدنظر كند. آژانس به ايران اطلاع داد كه تصميمش به كاهش انعطاف عملياتي و استفادهي سودمند كمتر از منابع منجر خواهد شد. آژانس در اين رابطه هيچ پاسخي را از ايران دريافت نكرد.
E.3 ديگر موضوعات
٢٤. هيچ تحول جديدي براي گزارش در رابطه با فعاليتهاياستخراج از معدن اورانيوم يا آزمايشات پلونيوم ايران وجود ندارد (پاراگرافهاي ٣١-26 و ٣٤ از GOV/٦٧/٢٠٠٥)
F. معيارهاي شفاف ساز
٢٥. ايران با هيچ يك از معيارهاي شفاف ساز درخواستي كه براي توضيح وجوه خاص مقياس و ماهيت برنامهي هستهيياش ضروري است موافقت نكرده است؛ علاوه بر معيارهاي فوقالذكر اينها شامل مذاكراتي دربارهي اطلاعات ارايه شده به آژانس دربارهي مطالعات مربوط به پروژهي مشهور به نمك سبز مربوط به فرآوري دي اكسيد اورانيوم به UF4 (كه به نمك سبز معروف است) و دربارهي آزمايشات انفجاري با قدرت بالا و طرح وسيله بازگشت به جو موشك (GOV/٦٤/٢٠٠٦ و پاراگراف ١٩) نيز ميباشد.
G. چكيده
٢٦. پيرو توافق پادمانهاي ان.پي.تي، ايران دسترسي به مواد و تاسيسات اعلام شده را براي آژانس فراهم و گزارشات حسابداري درخواستي درباره مواد هستهيي را در رابطه با اين مواد و تاسيسات ارايه كرده است.
٢٧. آژانس قادر است عدم انحراف مواد هستهيي اعلام شده در ايران را تاييد كند. با اين حال آژانس هم چنان قادر نيست پيشرفت بيشتري را در تلاشهايي براي راستي آزمايي كامل تحولات گذشته برنامهي هستهيي ايران و وجوه خاص مربوط به مقياس و ماهيتش حاصل كند. بنابراين آژانس قادر به تاييد عدم وجود مواد و فعاليتهاي هستهيي اعلام نشده در ايران نيست؛ مگر در صورتي كه ايران به مسايل راستي آزمايي حل نشده از طريق اجراي پروتكل الحاقي (كه ٨ دسامبر ٢٠٠٣ امضا كرد، اما هنوز تصويب نكرده است) و معيارهاي شفاف ساز پاسخ دهد.
٢٨. ايران فعاليتهاي مربوط به غني سازي را تعليق نكرده است. ايران به عمليات در PFEP ادامه داده است. ايران هم چنين به ساخت FEP از جمله نصب آبشارها ادامه داده است و UF6 را به FEP منتقل كرده است. ايران به پروژههاي مربوط به آب سنگين ادامه داده است. ساخت راكتور IR-40 و عمليات تاسيسات توليد آب سنگين ادامه دارد. بر عكس هيچ نشانهاي از فعاليتهاي مربوط به بازفرآوري در هيچ سايت اعلام شدهاي در ايران وجود نداشته است.
٢٩. آن طور كه مديركل در نشست شوراي حكام در نوامبر ٢٠٠٦ تاكيد كرد GOV/OR.1179 پاراگراف ٩٤-86) با توجه به وجود فعاليتهاي اعلام نشده به آژانس از سوي ايران به مدت ٢٠ سال، براي ايران ضروري است آژانس را از طريق همكاري حداكثري و شفافيت قادر سازد تا به طور كامل تاريخ برنامهي هستهيي ايران را بازسازي كند. بدون چنين همكاري و شفافيتي، آژانس قادر نخواهد بود تضمينهاي دربارهي عدم مواد و فعاليتهاي اعلام نشده در ايران و يا دربارهي ماهيت منحصرا صلح آميز آن برنامه ارايه دهد.
٣٠. مديركل به طور مقتضي به ارايه گزارش ادامه خواهد داد.