"فريد زکريا" متولد 1964 هندوستان، خبرنگار، مقاله نويس، ويراستار نشريه نيوزويک، نظريه پرداز و از اساتيد شناخته شده مسائل سياست خارجي در آمريکا است. او مجري برنامه شبانگاهي GPS در سي.ان.ان است. وي از خانواده اي مسلمان است و تا قبل از اشتغال در نشريه نيوزويک، از ويراستاران نشريه "فارن افرز" بوده است. زکريا دکتراي خود را از دانشگاه هاروارد زير نظر ساموئل هانتينگتون دريافت کرده است. وي هم اکنون سردبير نسخه بين المللي هفته نامه نيوزويک است.
زکريا بعد از نوشتن کتاب "آينده آزادي" که فروش بسيار خوبي داشت، وعده تاليف کتاب ديگري را داده بود که به گفته خودش قرار است جامع تر باشد، اين کتاب در ماه مارس منتشر شد. وي درباره کتاب جديدش مي گويد: "ظهور ديگران" درباره دوران بعد از آمريکا سخن مي گويد و داستان زمان ماست. او مي گويد: "اين کتاب، درباره افول آمريکا نيست، بلکه درباره ظهور ديگران است، البته اينها نخستين جملات کتاب هستند." او در اين اثر، جهاني را به تصوير مي کشد که در آن، آمريکا ديگر قدرت اقتصادي برتر نيست، ديگر ژئوپليتيک جهان را تعيين نمي کند و بر ديگر فرهنگ ها تاثير نخواهد گذاشت. او در "ظهور ديگران"، رشد کشورهايي مانند چين، هند، برزيل، روسيه و ديگر بازيگران جديد را به تصوير مي کشد که قرار است دنيا را تغيير دهند.
به گفته او، بلندترين ساختمان ها، عظيم ترين سدها، پرفروش ترين فيلم ها و پيشرفته ترين گوشي هاي تلفن و موبايل اکنون ديگر درخارج از آمريکا ساخته مي شود. اين رشد اقتصادي در خارج از آمريکا، با خود نوعي اعتماد به نفس سياسي همراه مي آورد و حالا اين پرسش مطرح است که اين آمريکا چگونه بايد با اين فضاي به سرعت در حال تغيير جهاني تعامل کند؟ زندگي در عصر به واقع جهاني امروز چه معنايي دارد؟ زکريا به اين پرسش ها با صراحت، ريزبيني و تصوير سازي مخصوص خودش پاسخ مي دهد.
وي مي نويسد: آمريکايي ها اين روزها مکدر و ناراحتند. به تازگي و در همين ماه گذشته، نظرسنجي اي منتشر شد که نشان داد 81 درصد از مردم آمريکا باور دارند که اين کشور در مسيري اشتباه گام برمي دارد. در طول 25 سالي که شرکت ها و موسسه هاي نظرسنجي اين پرسش را از مردم آمريکا پرسيده اند، پاسخ ماه گذشته مردم، منفي ترين نگرش آنها را نشان داده است. نظرسنجي هاي ديگر هم که پرسش هاي مشابهي در آنها مطرح شده نيز حتي سطحي بيشتر از ناراحتي و نارضايتي را نشان مي دهند که خطرناک است. دلايلي براي اين بدبيني وجود دارد که بحران مالي، قريب الوقوع بودن رکود اقتصادي، جنگ بي پايان با عراق و ادامه تهديد تروريسم از آن جمله است اما آمار و ارقام موجود مانند نرخ بيکاري، آمار افزايش حراج خانه ها و شمار کشته شدگان، براي توضيح وضعيت اسف بار کنوني کافي نيست. نگراني و ناخشنودي آمريکايي ها از چيزي عميق تر سرچشمه مي گيرد.
اکنون در هر کاري و صنعتي و در هر جنبه اي از زندگي، به نظر مي رسد که الگوهاي گذشته دگرگون شده است و براي اولين بار در طول تاريخ معاصر، آمريکا رهبري اين تغييرات را به عهده ندارد. آمريکايي ها شاهد اين واقعيت هستند که دنياي جديدي در حال شکل گرفتن است، اما نگرانند که اين تغييرات، در سرزمين هاي دور و توسط خارجي ها انجام مي شود. به اطراف خود نگاه کنيد. بلندترين ساختمان دنيا اکنون در تايپه و دوبي است، بزرگ ترين شرکت تجاري دنيا در پکن واقع شده; بزرگ ترين پالايشگاه دنيا در هند در حال ساخت است; بزرگ ترين هواپيماي مسافربري دنيا در اروپا ساخته مي شود; بزرگ ترين صندوق سرمايه گذاري دنيا در ابوظبي است; بزرگ ترين مرکز فيلم سازي دنيا باليوود است نه هاليوود; صنايع و کارهايي را که روزي نماد آمريکا بود اکنون ديگران انجام مي دهند; بزرگ ترين چرخ فلک دنيا در سنگاپور واقع است; بزرگ ترين کازينو در ماکائو است که از نظر در آمد شرط بندي، سال گذشته از لاس وگاس پيشي گرفت.
آمريکا ديگر حتي در خريد کردن که يک عادت مطلوب آمريکايي است هم سرآمد دنيا نيست. فروشگاه بزرگ آمريکا در مينه سوتا که زماني به خاطر اينکه بزرگ ترين فروشگاه دنيا بود به خود مي باليد، اکنون سرافکنده است و ديگر حتي در ميان فهرست10 فروشگاه بزرگ دنيا هم قرار ندارد. در جديدترين رده بندي ثروتمندترين ها، تنها 2 نفر از 10 ثروتمند اول دنيا آمريکايي بوده اند. اين حقايق زماني بيشتر مورد توجه قرار مي گيرند که به ياد بياوريد تنها 10 سال پيش آمريکا تقريبا در همه حوزه ها و فهرست ها سرآمد بود.
اين حقايق نشان مي دهند که در قدرت و رويکرد جهان تغييراتي شگرف در حال وقوع است. من در سفر به دور دنيا اين موضوع را کاملا احساس مي کنم. در آمريکا ما همچنان در حال بحث درباره ماهيت و ميزان احساسات ضد آمريکايي هستيم; يک طرف مي گويد که اين مشکل واقعي و نگران کننده است و ما بايد دنيا را به سمت خود باز گردانيم; طرف ديگر مي گويد که اين بهاي اجتناب ناپذير قدرت است و بسياري از کشورها به ما حسادت مي کنند و غبطه مي خورند، اما درست در همين زمان طولاني اي که ما داريم درباره اينکه چرا آنها از ما متنفرند بحث مي کنيم. آنها در حال پيشي گرفتن از ما هستند و بسيار بسيار دور مي شوند. دنيا از فضاي "ضدآمريکايي" به فضاي "بعد از آمريکا" در حال تغيير است.
وي در اين کتاب به تفصيل به فرآيند توزيع قدرت در جهان معاصر مي پردازد و درس هايي از جابه جايي دو قدرت بزرگ انگلستان و آمريکا در قرن گذشته و انتظاراتي را که از جابه جايي سوم (ظهور ديگران) مي توانيم داشته باشيم بازگو مي کند. همچنين در اين کتاب رشد کشورهاي مختلف آسيايي و لاتين و... را زمينه ساز جهاني نو و پساآمريکايي معرفي مي کند.
زکريا در اين کتاب خيزش کشورهايي مانند چين، هند، برزيل، روسيه و بسياري ديگر از کشورها را تحولي بزرگ مي داند که جهان را در قالبي نو خواهد ريخت و چشم انداز جهاني جديدي به وجود مي آورد که در آن قدرت و ثروت درحال جابه جايي است. جهان پسا آمريکايي، آينده نزديک جهان را که شايد مدتي است شروع شده باشد، چنين تصوير مي کند که آمريکا بايد با تک نبودن و تاثيرپذيري از ديگر عوامل موثر کنار بيايد. او اين عوامل موثر جديد را کشورهايي مي داند که برخي تا پيش از اين چنين نقشي در جهان نداشته اند; کشورهايي مانند ايران.
وي در بخش اول اين اثر مي نويسد: "موضوع اين کتاب نه انحطاط آمريکا، بلکه اوج گيري همه کشورهاي ديگر است. اين کتاب درباره دگرگوني عظيمي است که در اطراف و اکناف جهان رخ مي دهد که غالبا درباره آن بحث مي شود، اما درست فهميده نشده و طبيعي است که چنين باشد.
تغييرات، حتي تغيير بنيادي، به تدريج پديد مي آيد، گرچه از دوراني تازه سخن مي گوييم و اين جهان آشنا مي نمايد، اما در حقيقت دنيايي است بسيار متفاوت. در پانصد سال گذشته سه جابه جايي در ساختار قدرت رخ داده است; تعييرات بنيادي در توزيع قدرت که حيات بين المللي را از نو شکل داده است، تغييرات در سياست، اقتصاد و فرهنگ. اکنون در سومين مرحله جابه جايي بزرگ در عصر جديد به سر مي بريم. مي توان بر اين جابه جايي قدرت اوج گيري ديگران را نام نهاد. از خصوصيات اين دوران جديد يکي پراکنش قدرت از دولت ها به کنشگران ديگر است. اين تغييرات چه نوع فرصت ها و چالش ها را فراروي ما مي نهد؟ و ...
"فرانسيس فوکوياما" در نقدي بر اين کتاب نوشته است: "فريد زکريا اين دوران را "جهان پساآمريکايي" ناميده است. مطمئن نيستم که او در اين مورد درست گفته باشد، اما اين حس قوي را دارم که امروزه اقتصاد جهاني به شيوه هايي دراماتيک در حال تغيير است. اجازه دهيد کمي دقيق تر به دنياي در حال تغيير امروز نگاه کنيم. اولين نشانه دنياي جديد، چندقطبي بودن آن است، البته نمي خواهم از سقوط يا اضمحلال آمريکا حرفي بزنم. آمريکا همچنان قدرت برتر جهان باقي خواهد ماند، اما اتفاقي که در حال وقوع است اين است که بقيه دنيا هم در حال بالا کشيدن خود هستند و فاصله خود با آمريکا را کاهش خواهند داد. انتقال قدرت در زمينه درآمدهاي اقتصادي بسيار دراماتيک است. روسيه، چين، هند و کشورهاي عرب حوزه خليج فارس همه در حال رشد هستند در حالي که آمريکا دوران رکود را طي مي کند. اين يکي از مشخصه هاي تغيير جهان نسبت به دوران برتري مطلق آمريکاست... ."
اوج گيري ديگران، سرريز جام، جهان غيرغربي، چالش گر، هم پيمان، قدرت آمريکا و هدف آمريکا،هفت بخش مورد بحث در اين کتاب هستند. همچنين بعد از اين بخش ها يادداشت ها، سپاسگزاري مولف و نمايه قرار دارد.
کتاب "جهان پس از آمريکا" نوشته "فريد زکريا" با ترجمه "احمد عليقليان" به همت طرح نو، به شمارگان 2200 نسخه و در 327 صفحه به بهاي 80000 ريال منتشر شد. ذکر اين نکته ضروري است که اين کتاب با ترجمه احمد عزيزي و با عنوان "جهان پسا آمريکايي در 285 صفحه و به همت نشر هرمس هم منتشر شده است. همچنين از آثار ديگر زکريا که به زبان فارسي ترجمه شده، کتاب "آينده آزادي; اولويت ليبراليسم بر دموکراسي" است که پس از حمله آمريکا به عراق و روي کار آمدن يک دولت شيعي در آن کشور و همچنين پيروزي گروه حماس در انتخابات مناطق فلسطيني نوشته شده است.
منبع: مردم سالاری