۰۸ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۲۸۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۱ - ۰۸-۱۰-۱۴۰۴
کد ۱۱۲۸۰۸۹
انتشار: ۱۲:۵۱ - ۰۸-۱۰-۱۴۰۴

رسانه‌های اجتماعی و توهّم دموکراسی

رسانه‌های اجتماعی و توهّم دموکراسی
رسانه‌های اجتماعی هم بستر صداهای مختلف و افشاکننده فسادهاست و هم از آن سو، باعث قطبی‌سازی، حاشیه بازی و سرگرمی‌سازی سیاسی

عصر ایران؛ امید جهانشاهی- چشم‌انداز هیجان‌انگیز جهان تازه‌ای که با ظهور اینترنت و سپس رسانه‌های اجتماعی جلوه‌گری کرد، بسیاری را به ستایش واداشت چنان که ابتدا اینترنت را فناوری آزادی خواندند و بعدها رسانه‌های اجتماعی را رسانه‌های آزادی و پشتوانه دموکراسی توصیف کردند. 

چراکه این رسانه‌ها به مردم امکان تولید پیام‌های سیاسی دادند و نظارت اجتماعی از پایین به بالا را ممکن ساختند. با این رسانه‌ها، سیاستمداران بیش از گذشته در معرض افشاگری قرار گرفتند. تنوع منابع خبری و روایت‌های سیاسی را ایجاد کردند؛ چیزی که نتیجه آن تعمیق دموکراسی تلقی و تفسیر شد. 

این ادبیات ستایش گرانه به چارچوبی برای فهم نقش اینترنت و سپس  رسانه‌های اجتماعی در فرآیندهای دموکراتیک تبدیل شد. 

این نگاه از ابتدای چشم‌انداز ایده ظهور اینترنت تا چند دهه در ارتباطات سیاسی، قضاوت غالب در مورد نقش اینترنت در سیاست بود. از ال گور  و کلینتون تا بوش، همه چنین ذهنیتی نسبت به اینترنت داشتند. 

ال گور اینترنت را بستری ذاتاً دموکراتیک توصیف می‌کرد و هیلاری کلینتون هم سخنرانی مشهوری دارد به نام «آزادی اینترنت» در ۲۰۱۰ میلادی.

 ذهنیت غالب این بود که اینترنت ابزاری برای گردش آزاد اطلاعات و پیشبرد دموکراسی در جهان است. همین نگاه به رسانه‌های اجتماعی هم با تشدید تعمیم یافت، رسانه‌هایی که با ایجاد شبکه‌های افقی و غیرمتمرکز، الگوهای سنتی قدرت ارتباطی را که پیش‌تر در اختیار روشنفکران و رهبران سیاسی بود، دگرگون کردند و امکان هماهنگ‌سازی جمعی و بسیج سریع مردمی را فراهم کردند. اوج این ستایش‌ها در تحلیل نقش این رسانه‌ها در بهار عربی بود. 

جنبش‌های بهار عربی ظرفیت این رسانه‌ها را برای ارائه صداهای مختلف و مخالف، سازماندهی شبکه‌ای و بسیج مردمی و اولویت‌سازی با تسخیر فضاهای مجازی با طوفان لایک‌ها و هشتگ‌ها نشان داد می‌تواند اعتراضات را ایجاد و مدیریت کند و دیکتاتوری‌ها را به چالش بکشد اما سرانجام این جنبش‌ها هم نشان داد که در مورد ظرفیت این رسانه‌ها در ایجاد آزادی بیان و اطلاعات و آگاهی بخشی برای ساختن دموکراسی نادرست و غلوآمیز بوده است؛ چراکه در این کشورها به دلیل ظرفیت نهادهای مدنی، ویژگی‌های تاریخی بستر اجتماعی ـ سیاسی و همچنین عوامل مداخله‌گر بین‌المللی، این جنبش‌ها پس از فتح موقت فضاهای مجازی و در پی آن فضاهای واقعی و انداختن دیکتاتورها؛ در برابر فشار ساخت اجتماعی ـ سیاسی جاافتاده عقب نشینی کردند و دوباره همان ساخت‌های بسته و غیر دموکراتیک به نوعی خود را بازیابی کردند. 

اگرچه شکست انحصار رسانه‌های جریان اصلی ستایش آمیز است اما درعین حال، با کاهش نقش واسطه‌گری رسانه‌های حرفه‌ای، رسانه‌های اجتماعی بستری برای توزیع گسترده اخبار جعلی ایجاد کردند. محیط این رسانه‌ها اغلب به نفع محتوای احساسی یا ساده‌سازی‌شده عمل می‌کند. جایی مناسب برای به اصطلاح انداختن «بمب‌های شایعه» که به عنوان یکی از تکنیک‌های تبلیغات سیاسی اینترنتی متداول شده است. 

اگرچه با رسانه‌های اجتماعی نگاه‌های اعتراضی مجال بروز یافتند اما در عین حال اعتراض را به هشتگ و کامنت تقلیل دادند و عملاً معترضان با کامنت گذاشتن و بازنشر کردن مطالب اعتراضی، حس ارضا شدن از مبارزه می‌یابند، چیزی که به آن مبارزه از روی صندلی هم گفته شده است، یعنی نوعی مبارزه که کم‌هزینه و اغلب بدون پیامدهای واقعی در عرصه عمومی است. 

رسانه‌های اجتماعی یک اقتصاد توجه ایجاد کردند که به جای حقیقت به «وایرال شدن» پاداش می‌دهد. همچنین به عنوان رسانه‌های حامل محتوایی هنجارشکن یا ضد ارزش‌های عمومی مسئولیتی را نمی‌پذیرد و بیشتر به فرسایش بحث‌های جدی عمومی و عقلانی کمک می‌کنند.

رسانه‌های اجتماعی به قطبی‌سازی عاطفی دامن زده‌اند. مردم معمولا برای فرار از فشار و تنش و گرفتن تایید، تمایل دارند با کسانی که هم عقیده هستند، اخبار و تحلیل‌های سیاسی را به اشتراک بگذارند که به آن هم‌گزینی می‌گویند. این البته در طبیعت رسانه‌های اجتماعی هم هست که به آن اتاق پژواک می‌گویند و به گفتگوی سیاسی آسیب می‌زند چون هر گروهی متنعم از تایید و «لایک» گروه دوستان است و در انبوه درهم تاییدها و لایک‌ها همیشه در هر گروهی یک «ما»ی بیشمار احساس می‌شود در برابر دیگران ناحق. گفتگوی واقعی در اینجا اغلب توهم است.  

این ویژگی که به آن «قبیله‌ای شدن» افکار عمومی هم گفته شده باعث تحریک خشونت مذهبی و قومی شده است؛ بویژه در کشورهایی که قبیله‌ها نقش سیاسی مهمی دارند و رسانه‌های توانمند و روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در آنها ضعیف هستند. مثال برجسته آن، نقش فیس‌بوک در برانگیختن خشونت‌های مذهبی علیه مسلمانان روهینگا در برمه است.

این نقاط منفی را البته در کنار نقاط مثبت باید دید. در کنار همه این جنبه‌های منفی، پژوهش‌های زیادی نقش مثبت رسانه‌های اجتماعی در افشاگری سوء استفاده‌های سیاسی و فسادهای اقتصادی را نشان داده‌اند. اگرچه ظرفیت افشاگری فسادها منحصر به کشورهای خاصی نیست اما معمولاً به نتیجه رسیدن این افشاگری‌ها به قدرت نهادهای دموکراتیک و روزنامه‌نگاری حرفه‌ای بستگی دارد. 

به هر روی، رسانه‌های اجتماعی هم بستر صداهای مختلف و افشاکننده فسادهاست و هم از آن سو، باعث قطبی‌سازی، حاشیه بازی و سرگرمی‌سازی سیاسی است. نه می‌توان رسانه‌های اجتماعی را فناوری آزادی‌بخش و دموکراسی نامید و نه می‌توان ظرفیت آنها را در گسترش آزادی ارتباطی، صدایافتن حاشیه‌ها و توانمندسازی مردم ندیده گرفت.

ارسال به دوستان
روسیه: حمله اوکراین به اقامتگاه پوتین، سیلی به صورت ترامپ است توصیه‌های پلیس راه به رانندگان راز درخشش ریاض محرز در جام ملت‌های آفریقا فاش شد احتمال ۶۶ درصدی تقابل استقلال و سپاهان با النصر عربستان رنو کلیو جدید؛ رویکرد جدید کمپانی فرانسوی در طراحی (+عکس) تصادف در جاده دماوند؛ ۴ کشته و یک مصدوم تاریخ اعدام پدر این دو کودک معلول مشخص شد: 17 دی / کمک کنیم این اتفاق نیفتد رقیب ایران در جام جهانی صدرنشین گروه B آفریقا شد رونمایی از لیست مازاد اوسمار ویرا در باشگاه پرسپولیس پیش‌بینی خورخه فوسیله از قهرمانی اروگوئه در جام جهانی ۲۰۲۶ یادداشت 10 سال پیش عصر ایران برای تولد «بهرام بیضایی» ترامپ در دیدار با نتانیاهو: اگر ایران بخواهد برنامه هسته‌ای خود را بازسازی کند بلافاصله حمله می کنیم جدیدترین موضع مصر درباره روابط با ایران مدارس و دانشگاه‌های کردستان دو روز غیرحضوری شدند از عصام الحضری تا دینو زوف؛ پیرترین فوتبالیست‌های تاریخ جام جهانی