عصر ایران؛ فریده غائب _ این گزارش روایتی کوتاه و تحلیلی از زندگی و جهان فکری بهرام بیضایی است؛ هنرمندی که تاریخ، اسطوره و رنج انسان معاصر را به هم پیوند زد.
از نوجوانی شیفتهی پژوهش در نمایش ایرانی بود و تاریخ را نه از نگاه فاتحان، بلکه از زاویهی شکستخوردگان و صداهای حذفشده روایت کرد؛ مثل «مرگ یزدگرد».
در جهان بیضایی، زن نماد حافظهی زخمخوردهی تاریخ است؛ رنجدیده اما روایتگر و مقاوم، چنانکه در «سگکشی» میبینیم.
اسطوره برای او امری زمینی و انسانی است که در دل واقعیت امروز جان میگیرد؛ از «آژیدهاک» تا «باشو غریبهی کوچک» که خود به تمثیلی از جنگ، مهاجرت و همدلی بدل میشود.
زبان و سکوت، هر دو ابزار بیان او هستند؛ سکوتهایی که فریاد اعتراض و اندوهاند.
در کنار فیلمسازی، بیضایی پژوهشگری عمیق و معلمی اثرگذار بود که ریشههای نمایش ایرانی را کاوید.گزارش با مرگ نمادین او در روز تولدش به پایان میرسد و تأکید میکند که هرچند بیضایی رفته، جهان اندیشه و تصویرش همچنان زنده و پرسشگر باقی مانده است.