۲۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۵۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۲۴۵۴۰
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۶ - ۲۷-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۲۴۵۴۰
انتشار: ۰۷:۴۶ - ۲۷-۰۹-۱۴۰۴

جناب وزیر؛ پذیرش سِمت حیاتی و سرنوشت‌ساز آموزش و پرورش، رودربایستی بود یا احساس تکلیف؟

جناب وزیر؛ پذیرش سِمت حیاتی و سرنوشت‌ساز آموزش و پرورش، رودربایستی بود یا احساس تکلیف؟
چگونه است که وقتی نوبت مدرسه‌سازی و تبدیل کلاس‌های کپری و آلونک‌های آغلی به چهار دیواری مناسب و آبرومند می‌رسد، از وظایف جناب وزیر بیرون می‌رود؛ اما یک شادی و پایکوبی ساده در یک مدرسه در صف صبحگاه، تا ارتعاش عرش الهی پیش می‌رود؟

محمدعلی فیاض بخش
روزنامه اطلاعات 

وزیر محترم آموزش و پرورش اخیراً در بیاناتی مبسوط، از جمله اظهار داشته‌اند: «کجای دنیا، کار وزیر [آموزش و پرورش] ساختن مدرسه است!؟»

قاعدتاً فردی از منصب وزارت، باید با علم و اطلاع از «کجاهای دنیا» مطلبی را با این قاطعیت بیان کند، زیرا حتی یک مورد نقض، می‌تواند سنجیدگی اظهار ایشان را مخدوش کند؛ چه رسد به آن‌که در زمینه‌ای که ایشان بیان کرده‌اند موارد نقض بسیاری وجود دارد؛ بگذریم... . و اما:

ـ کجای دنیا کار وزیر آموزش‌وپرورش، سخنرانی‌های ایدئولوژیک و فرانشاندن تعلیمات عقیدتی بر آموزش‌های معمولِ مدرسه‌ای است؟

ـ کجای دنیا کار وزیر، فراخوانی و  استخدام خارج از تخصص در مدارس، از میان نهادهای گوناگون است؟؛ نهادهایی که ذاتاً وظیفه‌مند خدمات فرهنگی خود در مراکز مشخص و با انتخابِ خودِ مخاطب باید باشند.

-کجای دنیا وزیر مربوط، همزمان، هم از مافیای کنکور شاکی است و هم از برخی همکاران متنفّذ و قدیمی خود در این وزارتخانه بی‌خبر، که خود سهم و سهامی و ردّ و نشانی در این به اصطلاح مافیاها دارند؟

چگونه است که وقتی نوبت مدرسه‌سازی و تبدیل کلاس‌های کپری و آلونک‌های آغلی به چهار دیواری مناسب و آبرومند می‌رسد، از وظایف جناب وزیر بیرون می‌رود؛ اما یک شادی و پایکوبی ساده در یک مدرسه در صف صبحگاه، تا ارتعاش عرش الهی پیش می‌رود و جنابشان را وادار می‌کند تا به یاد استراتژی(!)های آموزشی و پرورشی در «مکان مقدس مدرسه» بیفتند.

نکته‌ پایانی این که:

جناب وزیر! لااقل بنده شخصاً جنابعالی را درک می‌کنم اما یک سؤال:

هنگام انتخاب به این سِمت حیاتی و سرنوشت‌ساز، اگر دیگران ملاحظاتی در «شبکه‌ انتخاب» داشتند و قرعه به نام زدند، شما با توجه به توانایی‌ها و نوع تجربیات گذشته‌، چه‌طور شد که پذیرفتید؟ رودربایستی بود یا احساس تکلیف!؟

ارسال به دوستان