عصر ایران ؛ مانی بادیه ــ آنتونی گورملی، مجسمهساز انگلیسی متولد ۱۹۵۰ در لندن، پس از تحصیل در کمبریج، سه سال در معابد بودایی و فرهنگهای شرقی غوطهور شد؛ سفری که نگاهش به بدن انسان را دگرگون کرد. برای او، بدن نه صرفاً شکل، بلکه قلمرو حقیقی آگاهی و پلی میان دنیای درونی و بیرونی است. او از قالب بدن خود به عنوان ماده خام استفاده میکند تا پرسشهای هستیشناختی را به جسم بدل کند؛ هنرش فراجغرافیایی، فراجنسیتی و عاری از جنگ، حرص و سرمایهداری است. گورملی هنر را بهترین ابزار برای درک موقعیت انسان در جهان میداند.
در «جای دیگر» (ساحل کراسبی، انگلستان)، صد مجسمه چدنی ۱٫۸۹ متری و ۶۵۰ کیلویی از بدن خودش، همچون ارتشی از سایهها در مرز دریا و آسمان ایستادهاند. با جزر و مد، غرق میشوند یا سر برمیآورند؛ نمادی از چرخه ابدی زندگی. در مه شبحوار، در طلوع طلایی و در غروب وداعکنندهاند. بازدیدکنندگان نه تماشاگر، که بخشی از پرفورمنس میشوند و پرسشهایی چون جایگاه انسان در کیهان یا مرز بودن و نبودن را با خود میبرند.
«فرشته شمال» ، غولی ۲۰ متری با بالهای ۵۴ متری از ۲۰۰ تن فولاد، یادبودی برای کارگران معدن و نماد گذار از عصر صنعت به هنر است. استوار در بادهای ۱۶۰ کیلومتری، سالانه ۱۵۰ هزار نفر را به تفکر و الهام وا میدارد؛ نشانهای از تابآوری، تحول و امید.
در «افق رویداد»، ۳۱ پیکر فلزی بر لبه بامهای شهر معلقاند؛ نه بر زمین، نه در آسمان. برای رهگذران، پرسشی بصریاند که با نور، ابر و باران روایت تازه میسازند؛ نقطهای که شهر به رؤیا و ماده به روح بدل میشود.
هسته هنر گورملی، تبدیل «من» خصوصی به «ما»ی عمومی است؛ پیکرههایش آیینهای که هر بیننده در آن خود را میبیند. او سنت فیگوراتیو را دگرگون کرده: از مقیاس انسانی تا غولآسا، از گالری به ساحل، دشت و بام. آثارش طرح مسئلهای بصری برای رابطه انسان با فضا، زمان و دیگریاند و در پروژههایی چون «کشتزار»، هنر را به نیایش جمعی و همبستگی بدل میکند. گورملی نه تنها خالق مجسمه، که آفریننده فضاهای تأمل است؛ بدن را پیوند زمین و آسمان میبیند.