علی اصغر شفیعیان
انصاف نیوز
زندگی شجاعت میخواهد؛ اگر خودکشی چند چهرهی اجتماعی، سیاسی و روزنامهنگار را توجیه کنید که سنگ روی سنگ بند نمیشود. میلیونها نفر علی رغم مشکلات و موانع، برای زندگی میجنگند.
از اول صبح، شنیدن خبر بهتآور خودکشی فواد شمس یک طرف بود و تقدیس و توجیه آن یک طرف. اولی تاسف آور و دومی آزاردهنده بود. این البته اولین مورد نیست؛ در زمان خودکشی چندین مورد دیگر هم عینا اتفاق افتاده بود. وقتی هم که اعتراض کنی حمله میکنند!
بخشی از توجیه و تقدیسها کاملا سیاسی است. مثلا یکی میگوید که نظام سیاسی فلان کار را کرده، دیگری میگوید که دولت مسئولی، آن دیگری به رفتار رئیس وقت دانشگاهی که فواد شمس زمانی در آن تحصیل کرده بود نسبت میدهد و غیره. یعنی تسویه حساب به بهانهی یک خودکشی.
من بعید میدانم که در هیچ جای دنیا اینچنین به خبر خودکشی واکنش نشان دهند و ناخواسته باعث تشویق به تکرار آن شوند.
آن چند ماه پیش که شیده لالمی هم به زندگی پایان داد، موج توجیه به راه افتاد و به او حق دادند ولی مادر او جملاتی را گفت که بسیار مهم بود:
«از مرگ شیده نباید اسطوره ساخت. او خودخواه بود و با کوچکترین بحران تصمیم گرفت که دیگر نباشد. او شهامت مقابله با [سختی] زندگی را نداشت. شاید زندگی سخت باشد اما مرگ تنها دوایش نیست. پدر شیده هم طاقت رفتنش را نداشت و او با مرگش، جان پدرش را هم گرفت. حالا از خانواده ۴ نفره ما دو عزیز سفر کردهاند و دو روح سرگردانند. از مرگ شیده الگو نگیرید و کارش را تحسین نکنید. قبح مرگ را برای خودتان نشکنید. به خود و خانوادههایتان ستم نکنید. این ظلم نابخشودنی است».
خودکشی فقط یک قربانی ندارد.