خبر درگذشت همایون ارشادی، جامعه سینمایی ایران را متاسف کرد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر زندگی این بازیگر مهم سینمای ایران.
به گزارش فرارو، همایون ارشادی، سرانجام و پساز سالها فعالیت در سینمای ایران در نهایت در 20 آبان 1404 درگذشت. ارشادی را باید یکی از بازیگران مهم سینمای ایران در سالهای پساز انقلاب 57 به شمار آورد.
همایون ارشادی در 5 فروردین 1326 در اصفهان متولد شد. چندین سال از سالهای ابتدایی زندگیاش را در شهر آبادان سپری کرد و در نهایت نیز در همین شهر تحصیلات دبیرستانیاش را پشت سر گذاشت. بعداز اخذ مدرک دیپلم، بهمدت یازده سال برای ادامه تحصیل از ایران خارج شد و در ایتالیا به تحصیل در رشته معماری پرداخت.
پساز بازگشت از ایتالیا، برای اولینبار در سال 1373 در فیلمی به نام «کاکادو» به کارگردانی تهمینه میلانی به ایفای نقش پرداخت. این اولین حضور ارشادی بهعنوان بازیگر در سینمای ایران بود. در ادامه و بعداز آشنایی با عباس کیارستمی، برای بازی در فیلم طعم گیلاس انتخاب شد و با حضور در این فیلم، علاوهبر تثبیت جایگاهش در سینمای ایران، در خارج از ایران نیز بهعنوان بازیگری توانا مورد تحسین قرار گرفت. فیلم طعم گیلاس، در واقع شروع حقیقی و مهم کار همایون ارشادی در سینمای ایران بود. او در ادامه نیز با حضور در آثار مهم دیگری، به بازیگری توانا و مطرح بدل شد.
درکنار این، ارشادی در سال 2007، اولین تجربه حضورش را در سینمای بینالمللی کسب کرد. او با بازی در فیلم بادبادکباز به کارگردانی مارک فوستر، سینما را در محلی ورای مرزهای ایران نیز تجربه کرد. روند حضور ارشادی در سینمای بینالمللی، در ادامه نیز تداوم یافت و او در فیلمهای غیرایرانی زیادی بهعنوان بازیگر شرکت کرد. همین مسئله باعث شد تا شهرت جهانی ارشادی نیز روز به روز بیشتر و بیشتر شود.
همایون ارشادی در نهایت در 20 آبان سال 1404، پساز تحمل یک دوره طولانی بیماری، از دنیا رفت.
یکی از جذابترین بخشهای زندگی همایون ارشادی این بود که تا چهلوچندسالگی اصلاً بازیگر نبود! او مهندس معماری بود و سالها خارج از ایران زندگی میکرد، تا اینکه وقتی به ایران برگشت، بهطور کاملاً اتفاقی توسط عباس کیارستمی برای فیلم طعم گیلاس انتخاب شد.
ارشادی خودش گفته بود: «وقتی من را صدا زدند برای تست بازیگری، فکر کردم اشتباه شده. من هیچوقت جلوی دوربین نرفته بودم.»
اما همان بازی اولش باعث شد وارد سینمای جهانی شود و بعدها با کارگردانهای بزرگی مثل مارک فورستر در فیلم بادبادکباز کار کند.
همایون ارشادی سالها در ایتالیا زندگی کرد و در رشتهی معماری تحصیل کرد. اما نکتهی جالب این است که خودش گفته در آن دوران، بیش از درس معماری، عاشق سینما شد — اما نه به عنوان بازیگر، بلکه به عنوان تماشاگر جدی.
در همان دوره با آثار فلینی و آنتونیونی آشنا شد، و بعدها گفت: «من بازیگری را با تماشای فیلمهای ایتالیایی یاد گرفتم، نه در کلاس.»
ارشادی مدتی طولانی در ایران درگیر کارهای مختلف شد — از معماری گرفته تا ترجمه و حتی طراحی. خودش جایی گفته بود که سالها در بحران مالی و شغلی بوده و حس میکرد عمرش بیثمر رفته. اما درست در همان دوران، وقتی همهچیز به نظر تمام شده بود، دعوت کیارستمی رسید.
این «لحظهی تولد دوم» از نگاه او یکی از پرمعناترین اتفاقات زندگیاش بود.
نکتهی خیلی خاص در مورد همکاریاش با کیارستمی این بود که در طعم گیلاس هیچ فیلمنامهای وجود نداشت! کیارستمی فقط موقعیتها را توضیح میداد و بازیگرها بداهه حرف میزدند.
ارشادی بعدها گفت: «من تا روز آخر فیلمبرداری نمیدانستم داستان دقیق فیلم چیست.» در نهایت بازیگر تازهکار در فیلمی که فیلمنامه نداشت بازی کرد و همان فیلم نخل طلای کن رو برد.
او همیشه از شهرت فاصله گرفته و برخلاف خیلی از بازیگران، درگیر رسانه، جشنواره و فضای سلبریتیها نشد.
خودش گفته بود: «بازیگری برای من نوعی سکوت بود، نه فریاد.»