عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در هجوم خبرهای بد از بازگشت تحریمها و افزایش قیمت ارز تا زیان انباشتۀ بانکی که مدعی ساختن آینده برای سپردهگذاران خود بود و نیز در میان همایشهای غالبا بیحاصل با سخنان تکراری یا شعارهای کلیشهای برگزاری کنفرانس ملی مخابرات بهانهای است برای قدری امیدواری چرا که در آن از بسترسازی اینترنت با فیبر نوری به جای شبکۀ مسی فعلی خبر داده شد با یک هدف مشخص و نوین: افزایش سرعت اینترنت به هزار مگابیت!
رییس جمهور پزشکیان هم در آن گفت: "دنیا با سرعت نور حرکت میکند و ما باید به برنامههای خود سرعت ببخشیم." تا حالا معمولا میگفتند دنیا در ظلمات و تاریکی و رو به انحطاط و نابودی است و این ماییم که دریچههای نور را گشودهایم اما "فیبر نوری" جنبۀ فیزیکی هم دارد و رییس جمهور هم "نور" آن را وام گرفت و تعبیر سرعت نور را به کار برد تا نشان دهد رقابت باید بر سر سرعت باشد نه کرۀ شمالی شدن و ایجاد محدودیت! همان گونه که در این انتخابات وعده داده بود در قفس نمی توان به رشد رسید و اینترنت محدود و بسته از مصادیق قفس است. این سخن او هم خوب بود که "باید برای پیشرفتهای جهانی آماده باشیم و راهی برای تطبیق با آن در نظر بگیریم."
همسو شدن با پیشرفتهای جهانی یک بحث است و پیشرفتی که پیشتر در ادبیات رسمی به کار میرفت تا برای مفهوم مدرن توسعه معادل سازی بومی کرده باشند بحثی دیگر.
پروژه فیبر نوری البته از منظری دیگر هم اهمیت دارد؛ همان که رییس جمهوری از آن ذیل "هماهنگی مدیریتی و ساختاری " یاد کرد چرا که مدتها بود مخابرات در این سطح به بازی گرفته نمیشد و حالا در این دولت از آن تا این حد حمایت شده است.
در میانۀ برخی انتقادات نسبت به شعار "وفاق ملی" وزیر ارتباطات هم از این فرصت بهره جُست و این پروژه را یکی از میوههای آن توصیف کرد. هر چند دلیل این توصیف را کار گروهی و هماهنگی در طرحها ذکر کرد اما به نظر میرسد وجه سیاسی و تنوع مدیریتی هم مد نظر او بوده چرا که مدیرانی برجای مانده از دولت قبل در کنار بخش خصوصی و نیز کارشناسان تازه پیوسته در کنار هم دستدرکارند.
همچنین یکی از جنبههای قابل توجه این حرکت برای همچو منی که چندان هم از امور فنی سردرنمیآورد این است که نگران بودیم سطح عدالت به توزیع کالابرگ و مدرسهسازی تقلیل یابد و سراغ عمق مفهوم آن نروند که ایجاد فرصتهای برابر است و به بیان دیگر به پوپولیسمی که 8 سال گرفتار آن بودیم بلغزیم و بغلتیم.
وزیر ارتباطات اما شاید در رفع همین سوءتعبیر گفته است: "توسعه این زیرساخت موجب توسعه عدالت در زمینه آموزش، سلامت و اقتصاد میشود و در این راستا مدارس در اولویتاند. ما برای آیندگان ریلگذاری میکنیم و میخواهیم کیفیت زندگی مردم را بالا ببریم. مقاومت کور در برابر فناوری همواره شکست خواهد خورد."
این جملات ولو شعار باشد از خیلی از شعارهای تکراری و سخنان کلیشهای که در تریبونهای رسمی خاصه از زبان امام جمعهها -که هر هفته فرمان محدودیت در یک مقوله را صادر می-کنند- شنیدنیتر است چون هم نگاه مدرن به عدالت در آن مستتر است و هم صحبت از کیفیت زندگی است (به جای مرگ به این و مرگ به آن) و هم بیان واقعیتی که هنوز برخی باور ندارند: مقاومت کور در برابر فناوری محکوم به شکست است.
اهمیت قضیه را هنگامی بیشتر درمییابیم که تا نام وزارت ارتباطات میآید نه به یاد اینترنت و ارتباطات که به یاد فیلترینگ میافتند اما همین اینترنت نیاز به زیرساخت و بستر دارد و با این نگاه هم خبر خوبی است گذار از سیم مسی به فیبر نوری.
همچنین تصور میکردم با انتقال بار شبکه بر روی تلفن همراه عملا تمرکز باید بر همین تلفن همراه باشد حال آن که دریافتم در کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، فرانسه و ژاپن مدتهاست که از کابل مسی به سوی فیبر نوری مهاجرت کردهاند و همین کوچ هم یکی از نشانههای توسعه است.
با این وصف چنان که اشاره شد وجه اول همین جنبۀ توسعه است چون این تصور غالب شده که با بازگشت تحریمها و فعال سازی مکانیسم ماشه دغدغۀ دولت آب و نان و ضروریات اولیه است و این که از این طرف و آن طرف بودجۀ کالابرگ را تأمین کنند.
از این منظر وقتی خبر پروژه 5 میلیارد دلاری "گذار از سیم مسی به فیبر نوری" را میشنویم کمی امیدوار میشویم یا از حجم نومیدیمان کاسته میشود چرا که یکی از کابوسها این است که کسانی درصدد باشند کل اینترنت را هوا کنند و تمام مشکلشان این است که چرا جلوی هیتلر را در مونیخ نگرفتند! ضربالمثلی که در بیان پشیمانی از زودتر اقدام نکردن به کار میرود و ناظر به گذشته است نه راه پیش رو.
داستان اینترنت در ایران نیز همین است. اوایل دهۀ 70 برخی اگر میدانستند روزی از گوشیهای تلفن همراه سردرمیآورد شاید تدبیر دیگری میاندیشیدند و حالا همه جا هست. منتها این حجم بار ترافیک بر روی شبکه تلفن همراه هم با اقتضائات این فناوری سازگار نیست چرا که 80 درصد بار ترافیکی کشور بر روی تلفن همراه است و همین سبب افزایش ترافیک در اینترنت سیار و کاهش کیفیت شده است.
پس وجه نخست در ماهیت توسعهای پروژه است و عدد آن: 5 میلیارد دلار که به خاطر رشد روز افزون نیاز کاربران به پهنای باند و پایداری بیشتر این گذار را اجتناب ناپذیر ساخته است.
وجه دوم این بود که گفته شده اگرچه در حال حاضر 5 استان را دربرمیگیرد اما وقتی در تمام 31 استان اجرا شود طول آن 7 برابر فاصله زمین تا ماه است!
این جور مقایسهها برای آن است که بهتر بتوان تصور و تصویر کرد. مثل کاری که این روزها شهرداری تهران انجام داده و در معرفی میزان آسفالتریزی در معابر نوشتهاند: از تهران تا سئول را آسفالت کردیم!
حالا چرا سئول؟ علت این است که فاصلۀ تهران تا سئول 6500 کیلومتر است. البته گمان میکنم مساحت معابر آسفالت شده را باید با کیلومتر مربع توضیح دهند در حالی که مسافت را با کیلومتر سنجیده میشود.
به هر صورت برای آن که بتوان بهتر تصور کرد از این تشبیهات و تمثیلات استفاده میشود مثل وقتی که عکاسی کنار یک پرنده کوچک خودکاری قرار میدهد تا مخاطب اندازه آن را دریابد.
وقتی بدانیم فاصلۀ زمین تا ماه 384 هزار و 403 کیلومتر است آنگاه بهتر میتوان دریافت کل حجم پروژه چقدر میشود!
عدد 5 میلیارد دلار هم برای من البته یادآور یک پروژه بزرگ و بسیار مهم فرآوردههای نفتی در جنوب ایران است که وقتی چند سال پیش مجال دیدار از آن فراهم آمد و عدد کلی سرمایهگذاری و هزینه را پرسیدم به 4 میلیارد دلار اشاره کردند و بعدتر که دانستم در ماجرای چای دبش 3 و نیم میلیارد دلار تخلف صورت پذیرفته باز در مقام مقایسه پروژهای با آن عظمت و ابهت پیش چشم آمد و بر حجم افسوس و حیرت افزود.
حالا از آن طرف نگاه کنیم. با 5 میلیارد دلار می توان 7 برابر 384 هزار و 400 کیلومتر سیم مسی را برچید و به جای آن فیبر نوری تعبیه کرد.
جذابیت سوم خود کلمۀ "نور" است که در اینجا واقعی است و استعاره نیست و واقعا نور در کار است جدای آن که تشبیه به سرعت نور هم در آن مستتر است چندان که رییس جمهوری هم به کار برد.
یک جستوجوی ساده نشان میدهد مراد از "فیبر نوری" یا "تار نوری" چیست: "رشتهٔ باریک و بلندی از یک مادّهٔ شفاف مثل شیشه (سیلیکا) و پلاستیک که میتواند نوری را که از یک سر به آن وارد شده، از سر دیگر خارج کند و به خاطر پهنای باندی بسیار بیش از کابلهای معمولی میتوان دادههای تصویر، صوت و مانند آن را به آسانی و با پهنای باند بالا تا ۱۰۰ گیگابیت بر ثانیه و حتی بالاتر انتقال داد. "
در روزگاری که نشانی از اینترنت نبود و طبعا کسی نمیدانست فیبر نوری چیست سهراب سپهری سروده بود: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد و « در رگها نور خواهم ریخت».
به نظر می رسد این پروژه هم میخواهد در رگهای ارتباطی این سرزمین نور بریزد! مثل خونی که در رگهای بدن آدمی جاری است.
پس تا اینجا شد اولا: توسعه. ثانیا افزایش کیفیت که طبعا اقدامات محدود کننده را بیش از پیش از اعتبار و توجیه میاندازد و سوم خود نور و فیبر نوری که با واقعا با نور هم نسبت دارد.
پس گریزی هم به خود نور بزنم و کمبود اطلاعات فنی را با آن بپوشانم. نور وجه اشتراک آیین زرتشت و دین اسلام است چندان که در سراسر قرآن کریم هم الله تنها با یک پدیده فیزیکی برابر دانسته شده: نور!
نویسندۀ این سطور البته نمیتواند متنی بنویسد و به سیاست هم گریزی نزند. پس بگذارید اضافه کنم نقش آفرینی مدیریت عامل شرکت مخابرات هم از دو حیث قابل توجه است. یکی آن که پیش تر این گونه به بازی گرفته نمی شدند و دوم این که برخی ابقاها و ریشه در قبل داشتن ها مورد انتقاد بود اما اکنون از آن ظرفیت به مثابه یکی از جلوه های وفاق و در خدمت اهداف آینده نگرانۀ توسعه ای در دولت فعلی استفاده شده است.
به بیان دیگر اهداف مهم است و این که مدیران در خدمت کدام هدف ها باشند. اگر هم و غم وزیر دولت قبل فیلترینگ و اجرای تام و تمام منویات و مصوبات شورای عالی فضای مجازی بود اکنون با اهداف توسعهای هم سو شده اند و از منظر سیاسی میتوان گفت وفاق در اینجا جواب داده چون مهم گفتمان توسعه است که در عصر خالص سازی به محاق رفته بود و کلمۀ آن بر زبان کار به دستان ارشد نمی نشست و انگار کفر ابلیس شده بود!
با این همه در دل گزارش جا دارد نگرانی اپراتورهای پخش خصوصی دربارۀ حذف از بازار ارتباطات ثابت هم انعکاس یابد تا تصور نشود قرار است یک سره ستایش شود اگرچه قول دادهاند سهم آنان محفوظ بماند چون اگر این قول محقق نشود و حذف شوند اپراتورهای محذوف می توانند بگویند از طلا گشتن -و در اینجا از نوری شدن- پشیمان شده ایم؛ مرحمت فرموده ما را مس کنید!
توسعه و افزایش سرعت اینترنت نیاز مبرم امروز و فرداست و دیوار فیلترینگ هم باید فرو ریزد و وزارت ارتباطات تا میتواند ایران را با جهان متصلتر کند چندان که سالهاست نظریه پرداز پرآوازۀ توسعه در ایران- دکتر سریعالقلم- بر این گزاره اصرار و تأکید دارد که راه حل مشکلات ایران "بینالمللی شدن" و "خروج از انزوا"ست و به تعبیر دکتر شفیعی کدکنی فرم، محتوا را هم تعریف میکند.