آخرالزمان آستانه ورود به قیامت پنجاه هزارساله است و قیامت هم طبق تعریف قرآنی عرصه ظهور باطن نهان انسانهاست
لذا  این ظهور باطن انسانها اولین محدودهای را که تحت تأثیر و اختلال قرار میدهد و حدود کهن آن را میشکند خانواده است.

زیرا خانواده دائمیترین تکیه گاه و مقرّ اسکان نفوس آحاد بشر است. پس آخرالزمان و قیامت خانواده زودتر از هر عرصه دیگری از تمدن بشری آغاز شده است و زمینه قیامت سائر قلمروهای حیات اجتماعی است.
پس خانواده مرکزیت این قیامت را عهده دار است و کانون انفجار همه قیامتهای دیگر است و در عین حال ضد قیامتیترین کانون قیامت هم میباشد که این دیالکتیک قیامت است.[1]
در عرفان اسلامی ، انسان کامل را انسانی گویند که با کل جهان و جهانیان به صلح و اتحاد رسیده است.
بیشتر بخوانید در کتابخانه آثار استاد خانجانی (179 جلد کتاب جدید،PDF رایگان)
بنظر ما طبق معارف قرآنی و احادیث اسلامیاین روز پنجاه هزار ساله با ظهور اسلام محمدی(ص) و ختم نبوّت آغاز شده است و لذا ما حدود چهارده قرن است که در آخرالزمان قرار داریم
و به همین دلیل هم اسلام دین آخرالزمان نامیده شده و پیامبر اسلام هم پیامبر آخرالزمان خوانده شده است. و در این دوران طبق دهها حدیث از رسول و ائمه اطهار حقایق دین و راه هدایت و رستگاری جز از طریق خودشناسی ممکن نیست یعنی بواسطۀ عرفان.[2]
فیزیکدان و باستان شناس شهیر عصرمان «اریک فون دنیکن» در کتاب «چشم ابوالهول» به نقل از کتیبههایی کهن از تمدنهای ماقبل از تاریخ سومریان و فراعنه و مایاها و نیز به گزارش مورخینی کهن همچون هرودوت، اوزه بیوس و مانه تو مینویسد:
خدایان در دورانی ماقبل از تاریخ ما، موجودات حیرتآور و عفریتهایی مخوف آفریدند همچون انسانهایی دارای دو یا چهار بال پرواز و دارای دو سر و صورت و نیز انسانهایی که هر یک دارای دو جنسیت زن و مرد بودند و نیز انسانهایی که دو شاخ بر سر داشتند و دارای پای گوسفند بودند و برخی از آنها هم سر اسب داشتند و برخی از آنها سرشان اسب بود ولی پایینتنهی آنها گاو، سگ و یا همچون حشرات بودند و برخی دیگر از انسانها ترکیبی از تمساح و مار بودند و…!
این گزارش حیرتآورِ مستند تاریخی بهصورت نقشهایی در مقبرهها، جامها و ظروف قدیمی که متعلق به بیش از سی هزار سال پیش هستند در مناطق مختلف زمین کشف شدهاند که در موزههای بزرگ جهان به چشم میخورند و دال بر گزارشی از آخرالزمان تاریخهای ماقبل از این تمدن میباشند.
همانطور که خبر این حادثهی مهیب را از امام صادق (ع) و باقر(ع) در این کتاب مرور کردهایم که در آخرالزمانِ هر یک از ادوار تاریخی، مسخ باطنی کافران ظاهر میشود و تجسم مییابد؛ همانطور که دربارهی آخرالزمانِ عصر ما نیز این نوع پیشگوییها از ائمهی طاهرین بهوفور یافت میشود.

امروزه نیز که تازه در سرآغاز آخرالزمان قرار داریم در همهجای زمین گزارشاتی از این نوع مسخها وجود دارد که عموما از طریق رسانههای عمومی کتمان و یا به بازی گرفته میشود.
از جمله کشف هزاران و بلکه میلیونها تمساح و میمون و گاو و مارهای مومیایی شده در قبرستانهای زیرزمینی در شهر اموات در زیر اهرام مصر و کشف اجساد مشابهی در مقبرهی اینکاها در آمریکای لاتین و اشیای متبرک متعلق به بیش از ده هزار سال پیش که این نوع نیمهانسان نیمهحیوان را بهصورت نقشهایی در موزهها پیش روی ما گذاشتهاند. از جمله نقشهایی بر روی ظروف و کتیبهها که نشاندهندهی آمیزش جنسی انسان با حیوانات است و… .
اینها جملگی نشان میدهند که تمدنهای منقرضشده در آخرالزمانهای پیشین دقیقا به موقعیتهایی رسیدهاند که تمدن مدرن ما بهتازگی آغاز کرده است.
و جالبتر اینکه این مسخهای انسانی – حیوانی، در عصر خود موفق شده بودند که بر اکثریت مردمان مسخنشده مسلط شوند و آنها را به تبعیت و پرستش خویش بکشانند؛ زیرا غولهایی مهیب و مرگبار بودند، تا آنجا که حتی بعد از انقراض این عفریتهای بشری، نسلهای بعد در طی قرون و اعصار، آنها را بهعنوان الههها پرستیدهاند و مجسمههایشان مورد تقدیس قرار گرفته است.
همانطور که بسیاری از خدایان عصر فراعنه تندیسهایی نیمهانسان – نیمهحیوان بودهاند. و هنوز هم در هندوستان و برخی قبایل سرخپوستی مشغول پرستش برخی از حیواناتند که همان حیواناتی هستند که در تاریخ گذشتهشان به زبان بشری سخن میگفتند که مردمان جاهل و مشرک این امر را دلیل قداست و پرستش آنها میپنداشتند.
و جالبتر اینکه همهی این مسائلِ بهظاهر منقرضشده در تاریخ باستان، یکبار دگر در سرآغاز آخرالزمان عصر ما در حال روی دادن است.
فقط کافی است که اندکی حقیقت مسخ را در بشر درک و باور کنیم.
همچون گرایش بشر مدرن به همخوابگی و ازدواج با حیوانات که نشاندهندهی مسخ باطنی آنها است که بهزودی در رجعتی دیگر در آنها تجسم خواهد یافت.
و یا گروههای کثیری از نسل جدید که خود را بهصورت جانورانی عجیب و غریب تزئین میکنند و یا با ماسکهای جانوری در مراسم مخفیانه دست به اعمالی جنایتبار میزنند. و یا ظهور زنان مردوار و مردان زنصفت که زمینهی پیدایش انسانهای دو جنسیتی است از آن نوعی که در گزارشات حفاریهای باستانشناسی ذکرش گذشت (انسانهایی با دو سر زنانه و مردانه). [3]
کتابخانه صوتی استاد خانجانی (بیش از ۱۷۰ جلد کتاب بدیع و رایگان)
به آخر الزمان رسیدن یعنی به خود رسیدن . به کمال خلقت خود رسیدن . یعنی به محضر خدا رسیدن . و این امری واقع است امروزه . و انسان راه فراری از خود ندارد الا به خود کشی های گوناگون و خود – فراموشی های رنگارنگ و پناه بردن به اشیاء .
353- پس آخرالزمان مربوط به گردش نجوم نمی شود و گردش افلاک مولد زمان در انسان نیست و بلکه درست به عکس این انسان غافل از خویشتن که بر حق وجودش مقیم نیست که یک پایش در گذشته و پای دگرش در آینده است ذرات و افلاک را به گردش وا می دارد چرا که به قول قرآن همه کائنات مسخر وجود انسان است و چون انسان مقیم بر حق خود نیست افلاک هم سر گردانند و این سرگردانی هم به معنای واقعی کلمه همان گردش دورانی ذرات و کرات است .
و بعلاوه هر انسانی یک جایگاه و مقام آسمانی و ملکوتی هم دارد و این درست است که هر ستاره ای در آسمان متعلق به یک انسان است و برخی از ستارگان جایگاه عمومی طبقات انسانی هستند .

354- چون کل بشریت حق آخر الزمانی وجودش را دریابد و مقیم در حال خویشتن شود و خود شود قیامت کائنات هم فرا می رسد که عرصه الساعه به تعبیر قرآن است که همان مقام حال و اکنونیت جهان است که سر گردانی و گردش دورانی ذرات و کرات به پایان می رسد و جهان رخ می نماید و تا به پایان خود به رخ می انجامد و این واقعه لقاءالله و قیامت کبرا است .
این راز بزرگ را دریاب تا به راز زمان جهانی و زمان انسان برسی و بدانی که جهان و زمانش معلول انسان است و به قول مولوی چرخ در گردش اسیر هوش ماست . [4]
در قرآن آمده که قیامت «پنجاه هزار سال» به طول میانجامد. این در عرفان، نماد دورهای است که در آن عالم غیب بر عالم شهادت منطبق میشود؛ حقیقتِ درونی انسان ظاهر و عریان میشود و تنها وجه باطنی اوست که میماند.
در آخرالزّمان نه تنها احکام و مراحل شریعت بلکه مراحل طریقت هم بلا استفاده است زیرا غایت طریقت حاصل آمده است و بشریّت در حضور خداست فقط کافی است که بر زمانه علم و معرفت یابد و این حق را دریابد و تصدیق کند تا رستگار شود. بنابراین آخرالزّمان شناسی در دوران ما تنها راه نجات و رستگاری است و مجموعه آثار ما جز این نیست. [8]
[1] از کتاب آخرالزمان خانواده، صفحه 2، اثر استاد علی اکبر خانجانی
[2] از دائرة المعارف عرفانی، جلد دوم،فصل اول، اثر استاد علی اکبر خانجانی
[3] کامل بخوانید درکتاب نزول و عروج روح در خلق جدید آخرالزمان، دفتر چهارم، علم نسخ و مسخ، اثر استاد علی اکبر خانجانی
[4] از کتاب عرفان تاریخ، اثر استاد علی اکبرخانجانی
[5] از دائرة المعارف عرفانی ، جلد دوم، فصل اوّل-فلسفۀ قیامت و آخرالزمان اثر استاد علی اکبر خانجانی
[6] از کتاب : آخرالزمان خانواده، صفحه 77و32،اثر استاد علی اکبر خانجانی
[7] از کتاب: مدینه فاضله اسلامی،صفحه 32، اثر استاد علی اکبر خانجانی
[8] از کتاب آخرالزمان شناسی عرفانی، فصل هشتم، اثر استاد علی اکبر خانجانی
برای مطالعه کامل نشانههای آخرالزمان و راه نجات، به لینک زیر مراجعه کنید:
آخرالزمان از نگاه عرفان اسلامی: نشانهها، معنا و راه رهایی :
https://khanjany.org/signs_apocalypse/