عصر ایران؛ فریده غایب ــ این گزارش تصویری دردناک و واقعی از وضعیت پرستاران در نظام سلامت ایران ترسیم میکند. این موضوع چندوجهی است و پاسخ سادهای ندارد، اما میتوان آن را از چند منظر بررسی کرد:
حقوق پرستاران (۱۵ تا ۳۵ میلیون تومان) با توجه به خط فقر ۲۰ میلیون تومانی برای یک خانواده سهنفره، بهویژه برای پرستاران تازهکار، ناکافی است. این شکاف درآمدی، توانایی آنها برای تأمین نیازهای اولیه مثل تغذیه سالم را سلب میکند، که خود تناقضی تلخ است؛ کسانی که مسئول سلامت جامعهاند، خود در تنگنای معیشتیاند.
شیفتهای سنگین و کمبود نیرو، پرستاران را به مرز فرسودگی جسمی و روانی کشانده. مرگهای ناشی از کار زیاد (کاروشی)، مانند مورد الهه کاظمی، زنگ خطری جدی است. این نشاندهنده نقص ساختاری در مدیریت منابع انسانی نظام سلامت است.
خروج سالانه ۲۵۰۰ پرستار به مقصد کشورهایی مثل عمان، آلمان و کانادا، نهتنها سرمایه انسانی را از ایران میگیرد، بلکه میلیاردها تومان هزینه آموزش را به سود دیگر کشورها تبدیل میکند. این مهاجرت نتیجه مستقیم شرایط سخت کاری، حقوق پایین و نبود چشمانداز مثبت است.
فارغالتحصیلی ۱۵ هزار پرستار در سال، اما عدم تمایل بسیاری به کار در این حرفه به دلیل شرایط نامناسب، به تضعیف نظام سلامت منجر شده. این «اعتصاب خاموش» نشاندهنده ناامیدی عمیق در میان قشر تحصیلکرده این حوزه است.
تعرفههای پایین و تأخیر در پرداختها، بیمارستانها را در تنگنا قرار داده و این فشار به پرستاران منتقل میشود. این چرخه معیوب، ستونهای نظام سلامت را متزلزل کرده است.
برای بازسازی امید در پرستاران و تقویت نظام سلامت، نیاز به اصلاحات ساختاری است: