۱۲ آبان ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۲ آبان ۱۴۰۴ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۴۰۲۹
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۵ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۴۰۲۹
انتشار: ۲۰:۱۵ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۴

یکی از تلخ‌ترین روزهای زندگی چاوشی/ وقتی چشم‌های محسن به کاسه خون شباهت داشت

یکی از تلخ‌ترین روزهای زندگی چاوشی/ وقتی چشم‌های محسن به کاسه خون شباهت داشت
فضای ماشین زیادی ساکت است و دل و دماغ حرف زدن برای کسی نمانده برای هیچ کداممان شهاب اکبری این سکوت لعنتی را میشکند و میگوید «ای بابا...

اتاق، تقریباً خلوت است و وقت ملاقات گذشته چند نفری از اطرافیان مرتضی همراه همیشگی در اتاق هستند، محسن اول وارد می‌شود و به سمت مرتضی می‌رود شهاب اکبری با دور و بری‌های او احوالپرسی می‌کند و محسن بیخیال همه توصیه‌های اطرافیان مرتضی که اصرار دارند به درخواست پزشک بهتر است دوستان زیاد از فاصله نزدیک با مرتضی عیادت نکنند روی تخت می‌نشیند و این آغاز گپ و گفت خصوصی پنج دقیقه ای محسن با مرتضی است. به قدری آرام حرف می‌زنند که عمراً کسی بفهمد ریز مکالمات در مورد چه چیزی است.


محسن راضی به عکس گرفتن در شرایط نامساعد مرتضی نیست و اعتقاد دارد شرایط مرتضی در این حال و وضع که سرم در دستش است باعث ناراحتی بیشتر طرفدارانش می‌شود مرتضی ولی سر شوخی را باز می‌کند و می‌گوید طرفدارهای ما عادت دارند و هر دو با هم می‌خندند ،محسن دست مرتضی را میگیرد و مرتضی از دور و بری‌هایش می‌خواهد که گوشی موبایلش را به او برسانند.
چشم‌های محسن چاوشی از سرخی زیاد به کاسه خونی شباهت دارد که هر لحظه احتمال سر ریز شدن دارد همه‌ی حواسش هست که بغضش نترکد گوشی را از دست مرتضی می‌گیرد تا خودش کاری که مرتضی می‌خواست را برایش انجام دهد. بعد از چند ثانیه کلنجار رفتن با موبایل می‌گوید «مرتضی تا حالا هیچ وقت شماره خودم را برای کسی ذخیره نکرده بودم محسن فقط یک کلمه می‌گوید و بلند می‌شود خبر بده پس مرتضی» همه حواسم به جواب مرتضی است که می‌گوید: «حتماً».
از اتاق خارج می‌شویم و نفس راحتی می‌کشم فضای سنگین و عجیب اتاق نگران کننده بود و این را از تک تک نگاهها می‌شد فهمید.

 سوار می‌شویم و بازی شروع می‌شود سیگار پشت سیگار...
فضای ماشین زیادی ساکت است و دل و دماغ حرف زدن برای کسی نمانده برای هیچ کدام‌مان شهاب اکبری این سکوت لعنتی را میشکند و میگوید «ای بابا...
کسی جوابش را نمی دهد محسن متوجه سکوت حاکم بر فضا می‌شود و ضبط را روشن می‌کند قطعه ای در حال پخش است که هنوز منتشر نشده باید پیاده شوم. خداحافظی می‌کنم و محسن غرق در فکر و خیالاتش است و میگوید: «داره مبارزه می‌کنه برای، زندگیش کلی انگیزه داره...
حرف‌های دیگری هم بین‌شان رد و بدل شده کاش کمی اصرار می‌کردم و می‌پرسیدم.

منبع مجله ایده‌آل سال ۹۳

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
رتبه‌بندی جدید کیفیت زندگی در جهان؛ لوکزامبورگ در صدر، سقوط چشمگیر کانادا چین نسخه پنهانکار هلیکوپتر معروف آمریکایی را آزمایش کرد! میزان کنترل چین بر مواد معدنی حیاتی جهان (+ اینفوگرافی) وزیر انرژی آمریکا: قصدی برای انفجار هسته‌ای نداریم تازه‌ترین جزئیات پیش ثبت نام حج و سفر‌های عمره رسانه صهیونیستی: اسرائیل در تدارک گشودن جبهه‌ای جدید در عراق است حمله قریب‌الوقوع آمریکا به کجا؟! از ترکیب پرسپولیس تا نیمکت سپاهان؛ دوری گولسیانی از ترکیب اصلی و تیم ملی گرجستان پروژه تقویت کادر فنی تیم ملی به حاشیه رفت؛ آیا وعده فدراسیون فقط برای ساکت کردن منتقدان بود؟ سنت جدید در برنابئو؛ ترکیب رئال مادرید با موسیقی متالیکا اعلام می‌شود سخنگوی سپاه: دشمن الان شرایط جنگ را ندارد/ ما برآوردی نداشتیم که دشمن در همان موج اول فرماندهان را می‌زند پیام عراقچی درباره اظهارات گروسی و وزیر خارجه عمان «تانک روس» از غیبت اجباری در جهانی گفت؛ سعدالله‌اف: حیف است مدالم را از تلویزیون ببینم معمای ترور؛ در بالشت بمب بوده یا موشک خورده؟/ چرا اسماعیل هنیه تلفن داشته؟(فیلم) هالند و هت‌تریک مقابل بورنموث؛ منچسترسیتی با قدرت، ۳ امتیازی شد