۲۵ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۰۲۵۶۷
تاریخ انتشار: ۲۳:۳۳ - ۱۹-۰۷-۱۴۰۴
کد ۱۱۰۲۵۶۷
انتشار: ۲۳:۳۳ - ۱۹-۰۷-۱۴۰۴

قصه‌های نان و نمک(۴۳)/ رندی در جایگاه سوخت: اُکتان بریزم؟

قصه‌های نان و نمک(۴۳)/ رندی در جایگاه سوخت: اُکتان بریزم؟
در اتوبان قزوین-تهران برای بنزین زدن وارد جایگاه شدم. معمولاً از کارگرها خواهش می‌کنم بنزین بزنند تا به این بهانه...

عصر ایران ؛ احسان محمدی - در اتوبان قزوین-تهران برای بنزین زدن وارد جایگاه شدم. معمولاً از کارگرها خواهش می‌کنم بنزین بزنند تا به این بهانه انعام کوچکی بدهم.

    سه پسر جوان کنار هم ایستاده‌ بودند و با هم شوخی می‌کردند، یکی از آنها شروع کرد به بنزین زدن. دوستش به او مکمل اکتان داد، از آینه دیدم. گفتم لطفاً مکمل نریزید!

   گوش نکرد و مکمل را ریخت توی باک. دوباره گفتم این کار را نکند. ادامه داد.

    -ماشینت نیاز داره! واسه موتور خوبه!

    پیاده شدم و اعتراض ‌کردم که حق ندارد بدون اجازه من و وقتی دارم مخالفت می‌کنم مکمل بریزد توی ماشین. انگار نمی‌شنید. رفتم سراغ مسئول جایگاه و گفتم به چه حقی کارگرش این کار را کرده؟

  معلوم‌ بود که اولین بارش نیست. نگاهی به پسرها انداخت، تا من رفته‌ بودم دفتر، یک مکمل پر دستش گرفته بود و نشان داد:

 - شوخی کردم! نریخته بودم!
  
    احساس می‌کردم مثل یک احمق بازیچه چند بچه‌ی رند شده‌ام که می‌دانند کارشان خلاف است. صاحب جایگاه و مسئول آمدند که ماجرا را جمع کنند. همه می‌دانستیم چه شده.

    این یک روش کثیف در جایگاه‌های پمپ بنزین است، تا چشم به هم بزنی بدون اجازه مکمل را می‌ریزند توی باک و پول‌ کلانی می‌گیرند به خصوص اگر‌ راننده زن باشد، ماشین خارجی یا حتی مردی که حدس بزنند ممکن است خیلی چانه نزند و‌ توی رودربایستی پول را بدهد.

   از این رندی‌ها بدم می‌آید. محکم ایستادم و گفتم موضوعم پول نیست، زرنگ‌بازی است. پسر سرش را انداخته بود پایین، نگران شدم ادامه بدهم صاحب جایگاه که آشکارا کفری شده برایش دردسر درست کند. کارت کشیدم، پول بنزین و انعام دادم و به پسر گفتم:

  - وظیفه من بود برای زحمتی که کشیدی و بنزین زدی پول بدم ولی حق نداری و نداشتی بدون اجاز‌ه چیزی توی ماشین کسی بریزی!

   سکوت می‌کند ولی معلوم است خودش و دوست‌هایش از کار من بدشان آمده. می‌دانم اهمیتی ندارد و باز همین کار را با کسان دیگری می‌کنند. سوار شدم و باقی مسیر هر چه صدای موزیک را بلند می‌کردم تا به این موضوع فکر نکنم، تلخی این چند دقیقه محو نمی‌شد.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
علت بوی سوختگی بخاری ماشین چیست و چه زمانی باید نگران شویم؟ قصاص دامادِ قاتل پدرزن قطعی شد برآورد حجم آوار در غزه بعد از دو سال جنگ و مقایسه با زلزله هائیتی (+ اینفوگرافیک) نخست‌وزیر استرالیا: تیراندازی در ساحل بوندی «با انگیزهٔ ایدئولوژی داعش» انجام شده است افزایش نرخ ارز ریشه در تورم دارد وقتی ویروس‌ها وارد می‌شوند؛ چرا بینی ما می‌ریزد؟ «نسیم ادبی» با مانتوی بلند سفید و بوت مشکی در اکران فیلم امیر توکلی (عکس) عیادت نخست وزیر استرالیا از قهرمان تیراندازی سیدنی داعش مسئولیت حمله به نظامیان سوریه را برعهده گرفت دلیل واقعی خجالت‌آور بودن والدین برای نوجوانان شما را شگفت‌زده می‌کند طالبان با غیبت در اجلاس تهران، به وزارت خارجه ایران بی اعتنایی کرد/آیا زمان آن نیست که دولتمردان طرف مردم افغانستان را بگیرند؟ اوربان: توقیف دارایی‌های روسیه به فروپاشی کشورهای اروپایی منجر می‌شود روزنامه اصولگرا: مدعیان انقلابیگری، تندروی خود را با تفسیر شخصی از مواضع رهبری توجیه می کنند/ جریانی همواره خود را انقلابی‌تر معرفی می کند شوراها نباید پایگاه ستادی برای انتخابات بالاتر شوند/انتخابات تناسبی گامی در مسیر رشد سیاسی همه وزرای پزشکیان در قایق دولت پارو نمی زنند/ کسی هم سکان هدایت قایق را در دست ندارد