عصر ایران ؛ آرمان حامی - حالا دیگر هیچکس از رنگ آبی در آسیا نمیترسد؛ آسیا این را مدیون مدیرانی است که به جای فراهم کردن زیر ساخت درست و ساخت استادیوم فقط خرید کردند و البته بازیکن هایی که موقع قرارداد بستن در سطح اول فوتبال آسیا پول میگیرند اما در عمل در حد سطح سوم هم نبودند.
عارف آغاسی، دفاع وسطی که قرار بود ستون خط دفاعی باشد، کجا بودی وقتی فابیو لیما و خیمنز مثل آب از میان مدافعان رد میشدند؟ دفعهای ناشیانهات، مثل گل دوم الوصل در دقیقه ۱۲، انگار دعوتنامهای بود برای مهاجمان حریف. و آرمین سهرابیان که در قبال او چیزی نگویم بهتر است. که لیست اشتباهات او در این یادداشت جا نمی شود. آقای سهرابیان چرا در این سطح از فوتبال، هنوز مثل یک تازهکار گیج میزنی؟
و آدان، این دروازهبان پرمدعای خارجی که با بودجه کلان آمد، چه کرد؟ خروجهای اشتباه، واکنشهای کند، و ناتوانی در مهار ضربات ساده – مثل گل سوم الوصل که پدرو از زاویه بسته زد. تو را برای چه آوردند، جز اینکه جای حسینی را پر کنی؟ این گلها را حسینی با هزینه کمتری دریافت میکرد و البته اگر شب خوبش بود حداقل هفت گل نمی خورد.
شکست با اختلاف زیاد نه تنها نتیجهٔ فنی است، بلکه نشاندهندهٔ ضعف در آمادهسازی ذهنی و روحی تیم هم هست. سراغ مسائل فنی نمی روم چرا که شما خیلی بهتر از من ضعفهای استقلال را دیدید. اما در مورد مسائل روانی، بازیکنان استقلال در نیمه دوم، بعد از دریافت گل چهارم به بعد، انگار تسلیم شده بودند. این نشان از کمبود اعتماد به نفس و کمبود رهبری در میدان دارد — چیزی که مربی باید در تمرینات و آمادهسازی روانی روی آن کار کند.
اما اصل فاجعه، نه در زمین، بلکه در دفتر مدیران بیکفایت استقلال رقم خورد. شما که بودجهای هنگفت خرج کردید، چرا زیرساختهای تمرینی درست نکردید؟ جذب ستارههایی مثل مونیر و آسانی بدون برنامه، مثل خرید ماشین لوکس بدون بنزین است! چرا به جای تحلیل دادههای عملکرد، دنبال اسمهای بزرگ بودید؟ چرا فکری برای خط هافبک نکردید و تیم را با مدافعانی این چنینی راهی مسابقات کرددید.
هواداران استقلال، که با عشق به تیمی با دو ستاره آسیایی، به دبی چشم دوخته بودند، حالا باید تمسخر الوصل و ویدیوهای تحقیرآمیزشان را تحمل کنند. این شکست، بدترین نتیجه تاریخ ایران در آسیاست – بدتر از ۶-۱ مقابل العین. سهرابیان، آقاسی، آدان، و مدیران بیلیاقت، شما نهتنها استقلال را، بلکه غرور یک ملت را زیر پا له کردید. جبران کنید، یا بروید – قبل از اینکه هوادار، شما را از تاج بیرون کند! این هفتتایی، نه یک باخت، بلکه لکهای ابدی بر پیشانی شماست. شرم کنید!