تابستان ۱۳۵۴ که سیاست «مبارزه با گرانفروشی» به عنوان یکی از واکنشهای دولت به تورم روزافزون ناشی از افزایش درآمدهای نفتی ایران، در دستورکار قرار داشت نام بسیاری از سرمایهداران مطرح آن روزها، از جمله «حبیبالله القانیان» بر سرزبانها افتاد.
به گزارش اطلاعات آنلاین، روز ۵مردادماه ۱۳۵۴ بود که درشتترین تیتر صفحه نخست روزنامه اطلاعات، به خبر دستگیری القانیان اختصاص داشت و با گزارشها و اخبار مرتبط زیادی همراه شده بود؛ سرمایهداری که نام او سالها در پروژههای اسم و رسم دار مطرح بود و بعضا جنجالهای بسیاری را نیز بههمراه داشت.
دو هفته پیش از دستگیری القانیان، محمدرضا پهلوی با صدور فرمانی، مبارزه با گرانفروشان را به عنوان یکی از اصلیترین سیاستهای اقتصادی دولت هویدا اعلام کرد. شاه در این «دستور ملوکانه» تاکید کرده بود که چنانچه تا یکماه دیگر اقدامهای «دولت» و «مردم» رضایتبخش نباشد، گرانفروشان به دادگاههای نظامی معرفی خواهند شد. دراین فرمان ضمن تصریح این نکته که دولت و عموم مردم باید دراین «جنبش ضد گرانفروشی» مشارکت داشته باشند، تاکید شده بود که باید اقدامهای وسیعی برای مقابله با «سودجوییهای مغایر با مصالح عمومی» به اجرا درآید.
با دستور ۲۳تیرماه ۱۳۵۴ محمدرضا پهلوی، موجی از برخوردها در نقاط مختلف کشور آغاز شد، اما حبیبالله القانیان از نخستین چهرههای مشهور تجاری کشور بود که قرعه «مبارزه فراگیر با گرانفروشی» به نام او افتاد و انتشار خبر دستگیری او، بازتاب گستردهای در رسانهها و افکارعمومی داشت. خبر دستگیری این تاجر یهودی تهران به این دلیل مورد توجه تهرانیها قرار گرفت که بسیاری از شهروندان پایتخت او را با «ساختمان پلاسکو» میشناختند؛ ساختمانی که در سال ۱۳۴۱ افتتاح و خیلی زود نهتنها به یکی از کانونهای پررونق کسبوکار در تهران، بلکه به پاتوقی برای تفریح تبدیل شده بود.
ازسوی دیگر، القانیان از چهرههای مشهور جامعه یهودیان تهران بود که برای سالها ریاست انجمن کلیمیان تهران را برعهده داشت و در خانوادهای با سوابق تجاری مهم بزرگ شد که حرف و حدیثهای زیادی هم درباره ثروت آنان مطرح بود. او و برادرانش سالها در بازار تهران فعالیت کرده بودند، اما همه القانیان را با راهاندازی نخستین کارخانه صنایع پلاستیکسازی ایران در سال ۱۳۳۷ و همچنین «ساختمان پلاسکو» میشناختند. این در حالی بود که القانیان در اتاق بازرگانی تهران نیز نقش مهمی برعهده داشت و در حوزههای مختلف به سرمایهگذاری میپرداخت.
هنوز دو ماه از انعقاد قرارداد الجرایز (۲۳خردادماه ۱۳۵۴) میان ایران و عراق نگذشته بود که رفع دغدغههای مرزی شاه در غرب کشور، توجه او را بهسوی چالشهای داخلی، از جمله در حوزه اقتصادی و بهویژه «معضل گرانی» جلب کرد.
یکی از نخستین طعمههای سیاست «برخورد با گرانی» شاه و هویدا، حبیبالله القانیان بود و روز ۵مردادماه ۱۳۵۴ که خبر «توقیف القانیان» به عنوان «تیتر یک» روزنامه اطلاعات انتخاب شد، «یک مقام دولتی» با کنایه، به خبرنگار این روزنامه گفته بود که «شمشیر مبارزه با گرانفروشی گردن کلفت و نازک نمیشناسد».
آن روز علاوهبر القانیان، «جهانگیر انواریمقدم»، معاون اتحادیه صنف میوهفروش و «کاظم میرلطیفی»، صاحب چند مغازه نانوایی نیز دستگیر شدند؛ متهمانی که عکس چهره آنان نیز در صفحه نخست روزنامه اطلاعات منتشر شد و «کمیسیون امنیت اجتماعی»، ۳ عنوان اتهامی، ازجمله «صدور دستور گرانفروشی»، «تحریک به عدم عرضه کالا» و «عدم اجرای نرخهای مصوب» را به عنوان جرم دستگیرشدگان اعلام کرد.
تبلیغات گسترده دولت با محوریت «مبارزه با گرانفروشی» در حالی بود که حزب رستاخیز به صحنهگردان اصلی این سیاست تبدیل شده بود؛ موضوعی که افکارعمومی را نسبت به اهداف پشتپرده چنین اقدامهایی ظنین کرده بود. این درحالی بود که در خبرها اعلام شد تعلیم نظامیان برای محاکمه گرانفروشان آغاز و مرخصی قضات «دادگاههای بخش» نیز لغو شدهاست؛ اقدامهایی که در راستای عمل به دستور۲۳تیرماه ۱۳۵۴ شاه در دستورکار قرار گرفته بود.
یک روز پس از دستگیری القانیان، خبرها در این باره همچنان داغ بود و «تیتر یک» روزنامه اطلاعات نیز به این موضوع اختصاص داشت. اینبار اما به «نامه القانیان به دولت» اشاره شده بود. این تاجر یهودی که کارت بازرگانیاش نیز باطل شده بود، خطاب به دولت هویدا نوشت: «اینجانب حبیب القانیان، مدیر فروشگاه زنجیری پلاسکو تهران بدینوسیله آمادگی خود را نسبت به برنامه تعدیل قیمت به نفع مصرفکننده اعلام مینمایم و آماده همهگونه همکاری در جهت تنزل مشهود قیمتها نسبت به گذشته تا جایی که حداقل هزینه فروشگاهها تأمین شود میباشم».
دستگیری القانیان نه تنها در داخل، بلکه در رسانههای بینالمللی نیز بازتاب داشت. رسانههای انگلیسی، از جمله «رادیو لندن»، «رویترز» و «یونایتدپرس» با آب و تاب زیادی خبر دستگیری این تاجر یهودی را بازتاب دادند و ادعا کردند که او در یک «دادگاه نظامی» محاکمه خواهد. حبیبالله القانیان پس از پیروزی انقلاباسلامی، در ۲۷بهمنماه ۱۳۵۷ دستگیر و در جریان دادگاه بررسی اتهامهایش، مدارکی از اسناد ساواک ارائه شد که از همکاری و روابط ویژه او با اسرائیلیها حکایت داشت؛ روابطی که سالها پیش نیز خبرساز شده بود و انتشار عکسهای از میزبانی او از «موشه دایان» در ایران بازتاب گستردهای داشت.