محسن هاشمیرفسنجانی
روزنامه سازندگی
چندی پیش در گفتوگو با سیما، گلایهای را نسبت به کم اهمیت دانستن مکانیسم ماشه توسط بعضی از مقامات كشوری طرح کردم، خوشبختانه در هفته اخیر براساس توصیه مقام معظم رهبری برای عبور از شرایط بلاتكلیفی نه جنگ و نه صلح، تحرکات مثبتی در سیاست خارجی از جمله توافق با مدیرکل آژانس در مصر را در جهت جلوگیری از اجرایی شدن مکانیسم ماشه شاهد بودیم.
اما باید توجه داشت که این تحرکات بدون یک توافق مطمئن برجامی با سه کشور اروپایی از بازگشت تحریمهای بینالمللی جلوگیری نكرده بلكه میتواند چند ماهی آن را به عقب بیندازد و فرضاً هم اگر جلوگیری کند، بدون توافق جامع با آمریکا، مانع بلاتكلیفی كه اخیراً رهبری از آن گفتند و تحركات تروریستی و حمله احتمالی مجدد اسرائیل به ایران نخواهد شد.
علاوه برای ضرورت تقویت قدرت ملی، معیشت مردم و ایجاد فضای كار و امید باید دید مطالبات سه کشور اروپایی از ایران جهت فعال نکردن مکانیسم ماشه در مهلت سه هفتهای باقیمانده چیست و آیا حاضریم امتیازات بدهیم:
در پرونده هستهای ایران ۴ موضوع کلیدی وجود دارد: ۱- بازرسی از سایتهای آسیب دیده. ۲- تعیین تکلیف ۴۰۰ کیلو اورانیوم ۶۰ درصد. ۳- برگشت كامل به برجام. ۴- مذاكرات با آمریكا، البته متن توافق آقای عراقچی با مدیرکل آژانس به صورت كامل منتشر نشده اما احتمالا محدود به همان بازرسیهای عادی و ۴۰۰ كیلوگرم است و شامل دو مورد دیگر نمیشود.
دیدگاهی در کشور وجود دارد که معتقد است اگر ما ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصد را رقیق كنیم پا در مسیر قذافی گذاشتیم که ۲۲ سال قبل تجهیزات و مواد هستهای خود را سوار کشتی کرد که از حمله آمریکا جلوگیری کند بنابراین تصمیمگیری در مورد دو امتیاز دیگر مد نظر اروپا برای جلوگیری از اجرای مکانیسم ماشه که خارج از تعهدات ایران در NPT و آژانس، سخت و تحقق آن ظرف سه هفته آینده دشوار است.
اما اگر بر فرض هم این تصمیم سخت گرفته شد در این مذاکره با آژانس باز هم مسیری برای گرفتن امتیازات متقابل وجود ندارد چراکه لغو تحریمهای یکجانبه آمریکا و ارائه تضمین امنیتی به ایران برای جلوگیری از حمله مجدد آمریکا و اسرائیل، کف خواستههای منطقی ایران است که آژانس و اروپا اختیاری نسبت به آن ندارد.
در واقع امتیاز را به اروپا و آژانس میدهیم و توقع امتیازگیری از آمریکا داریم، این روش بدترین نتیجه را برای ایران و بهترین نتیجه را برای اسرائیل و آمریکا به همراه میآورد زیرا بدون آنکه امتیاز و تعهدی بدهند به بخشی از خواستههایشان میرسند.
لذا به نظر میرسد در این شرایط نیاز به یک راهبرد جامع و متفاوت داریم که با همین برگهای باقیمانده بتوانیم به نتیجهای موفق از مسیر دیپلماسی برسیم و کشور را از تهدیدات و تحریمهای کنونی رها کنیم.
کف نیازهای کشور برای حل مشکلات معیشتی و حرکت کشور در مسیر توسعه لغو تحریمها و اخذ تضمین محکم برای اجرای واقعی برجام و جلوگیری از حمله مجدد است و اگر بدون تحقق این مطالبات، امتیازاتی به طرفهای مقابل بدهیم، مسیری را خواهیم رفت که صدام در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ رفت و به تدریج امتیازاتی را داد که منجر به توافقی نشد و سرانجام هم در سال ۲۰۰۳ مورد حمله قرار گرفت.
درست است كه ما با آمریکا منافع راهبردی مشترک نداریم ولی میتوانیم به منافع هویتی، هماهنگیهای کوتاهمدت مشترک برسیم و حتی برای مثال میتوانیم به جای مذاكرات بیحاصل از طریق واسطهها و كشورهای ثالث، دفاتر حفاظت منافع دو کشور را مثل نوع رابطهمان با مصر برقرار کنیم. با توجه به روانشناسی شخصیتی ترامپ، برقراری دفاتر حفاظت منافع امتیازی برای رئیسجمهور فعلی آمریکا خواهد بود و او میتواند مدعی شود، کاری که رؤسایجمهور قبلی نتوانستند انجام دهند، من عملی کردم. با این روش میشود مذاكرات راهبردی جامع را نیز در تهران برنامهریزی كرد.
روشن است كه اسرائیل به دنبال فروپاشی نظام و تجزیه ایران است اما آمریکا ایران ضعیف شده را میخواهد. در حال حاضر زمان به ضرر ایران است، از سوی دیگر اگر اسنپبک فعال شود، برجام دیگری ناممکن است و دیگر نمیتوانیم، قطعنامههای شورای امنیت را لغو کنیم.
در جریان جنگ تحمیلی با عراق قطعنامه ۵۹۸ را داشتیم اما الان قطعنامه ۲۲۳۱ را داریم که قابل تکرار نیست ولی در این رابطه بارها فرصتسوزی کردیم. اکنون نباید بگذاریم که برجام از دست برود و اگر کاری نکنیم، دو هفته دیگر به تاریخ می پیوندد.
بنابراین نه وادادگی یكباره قذافی و نه ایستادگی همراه با امتیازدهی صدام مسیر مناسبی برای ایران نیست ما به راهبردی نیاز داریم که آینده ایران را تضمین کند نه صرفاً تهدیدات را به تأخیر بیندازد و بلاتكلیفی و سردرگمی باقی بماند و مشکل زندگی مردم را حل نکند و از دورن دچار مشكل شویم.
انتظار از آقایان پزشکیان، لاریجانی و عراقچی آن است که برنامه مشخصی را برای لغو تحریمها و تضمین عدم حمله تدوین کرده و به تأیید مقامات عالی نظام برسانند. در این مسیر نباید به صورت فرعی با کسانی مذاکره کنیم که قدرت هیچ امتیازی به ما را ندارند بلکه نیاز به رودررویی شجاعانه و مدبرانه با آمریکا داریم تا بتوانیم همه مسائل فیمابین را در یک توافق جامع حل کنیم.
خوب است با نگاهی مجدد به پیشنهادات قابل انجام «هویتی، هماهنگی و بدهبستانی» مورد نظر دكتر ظریف كه در اسفند ماه ۱۴۰۳ در مقالهای مطرح کرده است را در برنامههای مد نظر استفاده شود. به یاد داشته باشیم زمان و استفاده از فرصتها بسیار مهم است
اگر تفاهمی که امروز حاضر شدیم با اروپا برای جلوگیری از اجرای مکانیسم ماشه داشته باشیم، سه ماه قبل میدادیم قطعنامهای علیه ایران صادر نمیشد که دستاویز اسرائیل برای حمله قرار گیرد و با اتمام مهلت قانونی قطعنامههای شورای امنیت هم کانلمیکن میشد
پس قدر فرصتها را بدانیم تا جلوی فجایع آینده گرفته شود.