۲۲ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۳۷۵۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۰ - ۲۲-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۳۷۵۲
انتشار: ۱۶:۵۰ - ۲۲-۰۶-۱۴۰۴

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟
حضور سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی همواره با یک دوگانه پرحاشیه همراه بوده است. در یک سو، تأکید بر محتوای اجتماعی و انتقادی فیلم‌ها قرار دارد و در سوی دیگر، انتظار برای برافراشته شدن پرچم رسمی کشور. این تقابل در سال‌های اخیر به یک چالش جدی برای مدیران سینمایی تبدیل شده است.

حضور سینمای ایران در جشنواره‌های جهانی سال‌هاست میان دوگانه‌ای پرتنش گرفتار شده است؛ از یک‌سو تأکید بر محتوای اجتماعی و نگاه انتقادی فیلمسازان، و از سوی دیگر انتظار برای برافراشته شدن پرچم رسمی.

به گزارش تسنیم، سال 1401 زمینه دوقطبی را در سینما تشدید کرد، این دوقطبی تازه‌ساخته‌شده، شبیه دوقطبی سال 1388 نبود و برای ترمیم آن راهبردی طراحی نشده بود، برنامه‌ای نظیر «هفت» فریدون جیرانی از سیما پخش نمی‌شد که ترمیم‌کننده این دوقطبی باشد و خود فریدون جیرانی بر اثر فضای طراحی‌شده به قطب منفی این کارزار رانده ‌شد.

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

این قطب‌بندی تازه، وضعیت متشنجی را در سینما حاکم کرد و بر حضور سینمای ایران در عرصه بین‌الملل تأثیرات منفی فراوانی گذاشت، مهم‌ترین پیامد این وقایع، توقف کامل حضور «آثار رسمی سینمای ایران» در جشنواره‌های جهانی بود.

همزمان، سیاست‌گذاری غلط و عدم راهبرد تعاملی از سوی سازمان سینمایی، زمینه تکامل سینمای زیرزمینی را که خارج از سازوکار سینمای ایران تولید می‌شد، فراهم کرد.

مجموعه‌ای از تولیدات غیررسمی و بدون پشتوانه رسمی، به‌مرور در فستیوال‌های بین‌المللی عرضه شدند. بر اساس اظهارنظر سینماگران در سال 1401، 34 فیلم بدون مجوز ساخته شد که در جشنواره‌های اروپایی و آمریکایی به نمایش درآمده‌اند.

در سال 1402 تعداد آثار زیرزمینی تولیدشده به حدود 71 اثر سینمایی رسید و تا زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر در سال 1403، 30 فیلم کوتاه و مستند دیگر به‌صورت زیرزمینی در ایران تولید و در فستیوال‌های سینمایی اروپایی ـ آمریکایی عرضه شد، به‌گونه‌ای که در هر رویداد سینمایی بین‌المللی، یک اثر داخلی از جریان سینمای غیررسمی رونمایی می‌شد.

از سوی دیگر سیاست اجرایی برای محدودیت سینمای زیرزمینی اعمال نمی‌شد و امکان برخوردهای غیرفرهنگی با گروه‌های تولیدکننده زیرزمینی، فضای سینما را متشنج‌تر می‌کرد.

پس از سال 1401 فیلم‌های «برادران لیلا»، «تفریق»، «اورکا»، «بی‌رؤیا»، «خط فرضی» در پلت‌فرم‌های خارجی توزیع شدند تا عملاً حیات "سینمای جریان اصلی" از "چرخه رسمی" خارج شود. سیاستگذاری‌ها نه‌چندان کارآمد مدیران در قبال غیررسمی شدن چرخه تولید و توزیع به یک تشنج سیاسی تبدیل می‌شد.

در حالی که با روند قبل، سینمای زیرزمینی داشت تبدیل به یک جریان قدرتمند می‌شد و کنش‌های سلبی غیرسینمایی به توسعه آن دامن می‌زد و همچنان فیلم‌هایی نظیر «غریزه»، «علت مرگ نامعلوم»، «پیرپسر» و بسیاری از فیلم‌هایی که در بخش جنبی جشنواره فیلم فجر نمایش داده شدند به سرنوشت فیلم‌هایی دچار می‌شد که قید اکران را در سینمای ایران زده بودند و عملاً با این پیش‌فرض فضای سینمایی ایران به یک دوگانگی متشنج دچار می‌شد مدیریت در سازمان سینمایی تغییر کرد و به‌مثابه آن رویکردها هم دچار تغییر شد.

این شرح وضعیت از "آنچه گذشت" نشان می‌دهد ادامه سیاست‌های قبلی، تنها آرزوی سینماگران خارج‌نشین را محقق می‌کرد، با تغییر ریاست سازمان سینمایی، بخشی از امید ازدست‌رفته دوباره احیا شد و وضعیت تغییر کرد.

سینماگرانی که بنابه‌هردلیلی قید همکاری با چرخه رسمی تولید و توزیع علی‌الخصوص سازمان سینمایی را زده بودند دوباره تن به همکاری با چرخه رسمی فیلم‌سازی دادند.

مدیران جوان و تازه‌نفس برای احیای امید ازدست‌رفته به‌سرعت اکران فیلم «علت مرگ نامعلوم» را در دستور کار قرار دادند و با صدور پروانه «زن و بچه» بخشی از سیاست احیای دوباره "سینمای رسمی" پررنگ‌تر شد و برای اینکه دامنه این قهر گسترش پیدا نکند، به‌سرعت بخش جنبی جشنواره احیا شد.

بنا‌به‌هردلیلی اگر بخش جنبی چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر احیا نمی‌شد، سینمای زیرزمینی قدرتمندتر به فعالیتش ادامه می‌داد و اگر تمهیدی برای اکران فیلم‌های اجتماعی در نظر گرفته نمی‌شد، جشنواره‌های جهانی اروپایی ـ آمریکایی چراغ‌سبز قدرتمندی به سینمای زیرزمینی نشان می‌دادند.

اغلب خوانندگان این شرح وضعیت، کمتر خبر از تحرکات مخالفان‌ "سینمای رسمی" در خارج از کشور را دنبال می‌کنند و برخی گروه‌های سیاسی داخلی موافق حذف سینمای اجتماعی هستند،

اما نمی‌توان کتمان کرد که از سال 1401 کانون‌هایی تحت عنوان "فیلم‌سازان مستقل" در واکنش‌هایی سازماندهی‌شده خواستار حذف سینمای رسمی از جشنواره‌های معتبر جهانی هستند و با نگارش بیانیه‌های متعددی پروژه حذف سینمای رسمی ایران را در محافل بین‌المللی دنبال می‌کنند.

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

طیف سینماگران مخالف بارها با نگارش‌های نامه‌های متعددی خواستار عدم‌حضور سینمای رسمی در آکادمی‌ها و فستیوال‌های جهانی شده‌اند و این تلاش‌ها همچنان توسط سینماگران خارج‌نشین ادامه دارد، البته این نوع از کنش‌گری در قالب خیزش اخیر خانه سینما در قالب دیگری خودنمایی می‌کند،

با‌این‌حال آنچه موجب کاستن قدرت بلامنازع سازمان سینمایی شده، مخالفت‌های سازماندهی‌شده سیاسی در داخل و خارج است که هدفی جز تضعیف سینمای رسمی را دنبال نمی‌کند.

"سینمای رسمی" با قضاوت رادیکال در داخل و فشارهای خارجی فراوانی مواجه است و از قضا خبر توفیق چند اثر اجتماعی که اخیراً اکران شدند، تکاپوهای داخلی و خارجی برای عدم‌حضور سینمای رسمی در محافل بین‌المللی را تشدید کرده است.

مستقل از نظرات رادیکال داخلی، سینمای رسمی در چهل‌وپنج سال گذشته ابزار مسلط دیپلماسی فرهنگی ایران بوده است. در دهه‌های نخست شصت و هفتاد شمسی، رسانه‌های اروپایی و آمریکایی تلاش می‌کردند تصویری طالبانی از حکومت نوپای پس از پهلوی تصویر کنند اما تولیدات "سینمای رسمی" ایران بازوی قدرتمند و مانع بزرگی برای ساخته‌شدن این تصویر بود.

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

مستندات فراوانی می‌توان ارائه کرد که رسانه‌های مخالف در خارج از کشور، همواره از حضور سینمای ایران در محافل بین‌المللی ناراضی بودند و از یک مقطع زمانی به بعد به‌جای مخالفت با جریان سینمای رسمی تلاش کردند آن را مصادره به مطلوب کنند.

با این شرح، به هیچ عنوان نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت که آثاری که داخل کشور با موج‌های مخالف سیاسی ـ رسانه‌ای داخل مواجه می‌شوند، در فستیوال‌های بین‌المللی بازوی قدرتمند دیپلماسی فرهنگی برای حاکمیت بودند و به هیچ عنوان نمی‌توان کارکرد نقش‌آفرین و سازنده‌ "سینمای رسمی" ایران را طی چهل سال در جشنواره‌های معتبر اروپایی و آمریکایی انکار کرد.

اما جریانی هدفمند در داخل ظاهراً با انگیزه‌های بومی و جریانی منسجم در خارج از کشور همواره تلاش می‌کند این دستاوردهای کلان مخدوش شود.

در سال‌های اخیر، فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های بین‌المللی مانند کن، ونیز و لوکارنو موفقیت‌های چشمگیری کسب کرده‌اند، با این حال، رسانه‌های داخلی ایران نسبت به این دستاوردها واکنش‌های منفی نشان داده‌اند.

فیلم‌های ایرانی موفق در جشنواره‌های بین‌المللی معمولاً به موضوعات اجتماعی می‌پردازند، برای مثال، فیلم‌هایی مانند «جدایی نادر از سیمین» و «درباره الی» به مسائلی پرداخته‌اند که با سیاست‌های رسمی کشور هم‌خوانی دارد اما گروه‌هایی با درک زمینه توفیق بین‌المللی آثار مذکور، با انتشار نقدهای عجیب و غریب فرامتنی و نمادشناسانه، زمینه موجبات نگرانی مقامات و رسانه‌های داخلی را تشدید می‌کنند.

پس از انتخابات سال 1388 حضور فیلم «جدایی» در فستیوال‌های مختلف موجب توجهات به ایران از زوایای متفاوتی ‌می‌شد و موضع‌گیری‌های رسمی علیه ایران (با دستمایه قرار دادن حواشی پس از انتخابات 1388) در محافل اروپایی و آمریکایی را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و دریافت اسکار «جدایی»، موجب از یاد رفتن شکاف‌های داخلی در رسانه‌های غربی شد.

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

برخی مقامات و رسانه‌های داخلی نگران هستند که نمایش معضلات اجتماعی در فیلم‌ها، تصویری منفی از کشور در سطح بین‌المللی ارائه می‌دهد، در حالی که حضور چنین فیلم‌هایی در جشنواره‌های بین‌المللی کارکردی کاملاً معکوس دارد.

این نگرانی‌ها به‌ویژه زمانی تشدید می‌شود که فیلم‌ها در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی موفقیت کسب می‌کنند. واکنش‌های منفی رسانه‌های داخلی ایران نسبت به فیلم‌های موفق در جشنواره‌های بین‌المللی ناشی از ترکیبی از نگرانی‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است. در حالی که این فیلم‌ها در سطح بین‌المللی مورد تحسین قرار می‌گیرند اما داخل کشور با چالش‌هایی مواجه هستند، این وضعیت نشان‌دهنده پیچیدگی‌های تعامل میان هنر، سیاست و جامعه در ایران است.

تقابل در سینمای ایران؛ پرچم برافراشته یا محتوای انتقادی؟

در سال 2019، جشنواره فیلم برلین (Berlinale) با حضور ژولیت بینوش به‌عنوان رئیس هیئت داوران، شاهد رویدادی تاریخی بود، فیلم «مترادف‌ها» (Synonyms) به‌کارگردانی «ندیو لپید»، کارگردان اسرائیلی، موفق به دریافت جایزه خرس طلایی این جشنواره شد، این نخستین بار بود که یک فیلم اسرائیلی این جایزه معتبر را به‌دست می‌آورد.

«مترادف‌ها» یک درام تراژیک است که داستان یواف، جوانی اسرائیلی را روایت می‌کند که برای فرار از هویت خود به پاریس می‌رود و تلاش می‌کند با استفاده از دیکشنری فرانسوی ـ عبری، خود را فرانسوی معرفی کند. این فیلم با نگاهی انتقادی به هویت ملی و سیاست‌های اسرائیل، به بررسی بحران هویتی و تلاش برای بازتعریف خود می‌پردازد. پرداختن به عملکرد ارتش اسرائیل یکی از خطوط قرمز رسمی نانوشته در این کشور است، اما فیلم اثری انتقادی به عملکرد ارتش این کشور است. با وجود محتوای انتقادی فیلم نسبت به هویت اسرائیلی، رسانه‌های اسرائیلی واکنش مثبتی به آن نشان دادند.

حالا در شرایطی که ایران با خصم قدیمی خود یک جنگ 12روزه را پشت‌سر گذاشته است، فعال کردن مکانیسم دیپلماسی فرهنگی از طریق حضور در جشنواره‌های بین‌المللی، دستاوردی قابل توجه و کاملاً قابل بررسی است.

باید به این مهم اشاره کرد که با حضور مدیریت تازه در سینما، تعداد تولیدات غیررسمی در سینمای ایران به‌شدت کاهش یافته است و اکران چند فیلم اجتماعی در ماه‌های اخیر موجب شده است چرخه "سینمای رسمی" تقویت شود و در جشنواره اخیر کن ، فیلم «زن و بچه» از تولیدات سینمای رسمی ایران در این فستیوال حضور پیدا کرد.

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
طارمی در المپیاکوس طوفانی آغاز کرد؛ دبل ستاره ایرانی در اولین بازی پیروزی خارج از خانه رئال مادرید؛ درخشش امباپه و گولر در آنوئتا حذف کامل نمایندگان کارگری از دیدار رسمی استاندار چهارمحال و بختياري با معاون وزير  در نپال چه خبر است؟/  مادربزرگ ضدسلطنت و فسادستیز رهبر جنبش نسل Z اولین برد ذوب‌آهن به دست آمد؛ توقف پیکان در قزوین پدوفیلی چیست؟ چه فیلمی نماینده ایران در اسکار 2026 باشد بهتر است؟ البته اگر سیاسی‌ بازی بگذارد ... خرس تیرخورده هفت‌خال مازندران تلف شد صدرنشینی از دست رفت؛ تساوی بدون گل چادرملو و ملوان در تهران پیروزی خارج از خانه دورتموند؛ سه امتیاز ارزشمند در هایدنهایم راه حل اینشتین برای حل مسألۀ فلسطین؛ فراتر از تصورات رایج انفجار در شهر مادرید؛ ۲۱ نفر زخمی شدند ستاره ایرانی النصر مصدوم شد؛ قایدی بازی را نیمه‌کاره رها کرد پیروزی واکسن اچ پی وی در دانمارک؛ آیا دو سویه اصلی سرطان زا به پایان راه رسیده اند؟ المیادین: علی لاریجانی، طی روزهای آینده به عربستان می‌رود