در دههٔ ۱۹۸۰ وقتی وارد یک خانهٔ بهروز و مدرن میشدی، احتمال زیادی داشت تلویزیون سونی، ضبطصوت پاناسونیک یا لپتاپ توشیبا را در گوشهای از خانه ببینی.
به گزارش یک پزشک، برندهای ژاپنی با نوآوریهای خیرهکننده و کیفیت مثالزدنی، نماد فناوری پیشرفته بودند و بخش بزرگی از زندگی روزمرهٔ مردم جهان را شکل میدادند. اما با گذشت زمان، این تصویر تغییر کرد: جاییکه سامسونگ و الجی کرهای و سپس برندهای چینی مثل هواوی و شیائومی بازار را فتح کردند، ژاپنیها عقب نشستند. امروز این پرسش باقیست که چرا برندهای ژاپنی از صحنهٔ اصلی تکنولوژی مصرفی کنار رفتند و آیا این به معنای افول کامل فناوری ژاپن است یا فقط تغییر میدان بازی؟
یکی از مهمترین دلایل کاهش دیدهشدن برندهای ژاپنی در بازار جهانی، تغییر استراتژیک آنها بود. شرکتهایی مانند پاناسونیک (Panasonic) و NEC به جای ادامهٔ رقابت در بازار مصرفی با رقبای کرهای و چینی، به سمت تجهیزات صنعتی، انرژیهای نو و فناوریهای تجاری حرکت کردند. این تصمیم باعث شد حضورشان در زندگی روزمرهٔ مردم کمرنگ شود، اما همچنان در پشت صحنهٔ صنایع بزرگ فعال بمانند. بنابراین غیبت برندها در بازار خانگی لزوماً به معنای سقوط کامل فناوری ژاپن نیست، بلکه نشانهٔ تغییر مسیر به بخشهای کمتر دیدهشده است.
یکی از نقاط عطف شکست برندهای ژاپنی، ناتوانی در درک و همگامی با انقلاب گوشی هوشمند (smartphone revolution) بود. سونی (Sony) با وجود تجربه در موبایلهای اولیه و همکاری با اریکسون، نتوانست سهم قابلتوجهی از بازار گوشیهای هوشمند بهدست آورد. در همین زمان، سامسونگ با سری گلکسی و اپل با آیفون بهسرعت استانداردهای بازار را تغییر دادند. ژاپنیها که به تلویزیون و دوربین وابسته بودند، فرصت تاریخی برای تبدیل شدن به بازیگران اصلی گوشیهای هوشمند را از دست دادند.
کیفیت همیشه نقطهٔ قوت ژاپنیها بود، اما در بازار الکترونیک مصرفی، قیمتگذاری رقابتی اهمیت حیاتی پیدا کرد. سامسونگ و الجی نهتنها کیفیتی مشابه ارائه دادند، بلکه محصولاتشان را با هزینهٔ کمتر به بازار جهانی رساندند. بعدها برندهای چینی مانند هواوی، اوپو و شیائومی با سرعت نوآوری بالا و قیمتهای بهمراتب پایینتر، سهم بزرگی از بازار را تصاحب کردند. این رقابت فشرده باعث شد برندهای ژاپنی که به تولید پرهزینه و استانداردهای سختگیرانه پایبند بودند، بهتدریج عقب بمانند.
یکی از دلایل مهم عقبماندن برندهای فناوری ژاپنی، فرهنگ کاری سنتی و سلسلهمراتبی (hierarchical corporate culture) آنها بود. در ساختار شرکتهای ژاپنی، تصمیمگیری اغلب به صورت گروهی و از بالا به پایین انجام میشد و این باعث کاهش سرعت واکنش در برابر تغییرات بازار میشد. در دنیای دیجیتال که نوآوری لحظهای و چرخش سریع استراتژی اهمیت دارد، این مدل مدیریتی باعث عقبماندگی شد. شرکتهایی مثل اپل و سامسونگ با ساختارهای چابکتر توانستند محصولات جدید را سریعتر آزمایش، طراحی و روانه بازار کنند. در مقابل، بسیاری از برندهای ژاپنی تا تصمیم بگیرند وارد یک حوزهٔ جدید شوند، بازار را از دست داده بودند.
اگرچه برندهایی مانند شارپ (Sharp) یا توشیبا (Toshiba) دیگر در ویترین خانههای مردم جهان کمتر دیده میشوند، اما فناوری ژاپن همچنان در صنایع کلیدی نقش پررنگ دارد. ژاپن امروز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان حسگرهای دوربین (camera sensors)، تجهیزات نیمههادی (semiconductors)، رباتهای صنعتی (industrial robots) و ماشینآلات پیشرفته است. بسیاری از گوشیهای سامسونگ و آیفون همچنان از قطعات ژاپنی بهره میبرند. بنابراین ضعف برندهای مصرفی را نمیتوان معادل ضعف کل فناوری ژاپن دانست، بلکه بیشتر نشانهٔ تغییر میدان رقابت و اولویتهای صنعتی این کشور است.
ژاپن سالها بازار داخلی نسبتاً ثابتی برای برندهای خود داشت که با محصولات باکیفیت اشباع شده بود. اما همین اتکای بیش از حد به بازار داخلی، شرکتها را از فشار رقابت جهانی دور نگه داشت. در حالیکه برندهای کرهای و چینی در حال گسترش سهم جهانی خود بودند، شرکتهای ژاپنی درون یک بازار خانگی با رشد کم، الگوهای مصرف سنتی و قوانین سختگیرانه گرفتار شدند. این «منطقهٔ امن» موجب شد خیلی از برندها روحیهٔ توسعهطلبانه و مهاجم را از دست بدهند، و وقتی بیدار شدند، جهان تکنولوژی کاملاً دگرگون شده بود.
برخلاف شرکتهایی مثل اپل و سامسونگ که میلیاردها دلار صرف تبلیغات و برندسازی جهانی کردند، برندهای ژاپنی کمتر روی ایجاد هویت جهانی سرمایهگذاری کردند. سونی و پاناسونیک در دههٔ ۹۰ میلادی برندهایی بینالمللی بودند، اما از اوایل ۲۰۰۰ به بعد، استراتژی برندینگشان با کاهش مواجه شد. آنها در روایت داستان برند خود، در حضور فعال در شبکههای اجتماعی، در تعامل با مصرفکنندگان جوان، و در طراحی تجربهٔ کاربری ضعیفتر عمل کردند. در دنیای امروز، صرفاً داشتن فناوری کافی نیست؛ برند باید در ذهن مخاطب زندگی کند، چیزی که ژاپنیها به تدریج از دست دادند.
یکی از خطاهای کلیدی برندهای ژاپنی، تمرکز یکجانبه بر مهندسی سختافزار (hardware-centric mindset) و نادیده گرفتن اهمیت روزافزون تجربهٔ نرمافزاری (software-driven UX) بود. شرکتهایی مانند اپل با ترکیب نرمافزار و سختافزار یکپارچه، تجربهای روان و جذاب برای کاربر ساختند. در مقابل، سونی یا توشیبا اغلب محصولاتی با کیفیت ساخت بالا ارائه دادند که از نظر طراحی رابط کاربری و نرمافزار، تجربهای سرد و پیچیده داشتند. همین خلأ باعث شد که کاربران به برندهایی با تعامل آسانتر و طراحی جذابتر جذب شوند، حتی اگر کیفیت ساخت آن برندها پایینتر بود.
برندهای فناوری ژاپنی مانند سونی، پاناسونیک و توشیبا زمانی پیشرو بازار جهانی بودند. اما بهمرور با اشتباهات استراتژیک و واکنش کند به تغییرات تکنولوژی، از رقابت در بازار مصرفی عقب ماندند. ساختار مدیریتی محافظهکارانه، تمرکز بیش از حد بر بازار داخلی و غفلت از نرمافزار و برندسازی جهانی از عوامل مهم این افول بودند. در مقابل، برندهایی مانند اپل، سامسونگ و هواوی با انعطافپذیری و بازاریابی تهاجمی سهم بازار را تصاحب کردند. با این حال، فناوری ژاپن همچنان در صنایع زیرساختی، نیمههادیها، رباتیک و بازیهای دیجیتال نقش پررنگی دارد. این تغییر مسیر نشاندهنده افول برندهای مصرفی است، نه ضعف کل فناوری ژاپن.
چرا برندهای فناوری ژاپنی در بازار جهانی کمرنگ شدند؟
ترکیبی از تصمیمهای محافظهکارانه، ضعف در نوآوری نرمافزاری، و غفلت از برندینگ جهانی باعث شد شرکتهای ژاپنی از رقابت جهانی عقب بمانند.
آیا فناوری ژاپن کاملاً افول کرده است؟
خیر. اگرچه در بازار مصرفی ضعیف شدهاند، اما ژاپن همچنان در حوزههایی مثل حسگر، رباتیک و نیمههادیها قدرت جهانی دارد.
چه شرکتهایی از افول نجات یافتند و مسیر جدیدی رفتند؟
سونی با پلیاستیشن، فوجیفیلم با ورود به تجهیزات پزشکی، و نینتندو با نوآوری در بازی دیجیتال توانستند جایگاه خود را حفظ کنند یا ارتقا دهند.
آیا برندهای ژاپنی میتوانند دوباره به بازار جهانی مصرفکننده بازگردند؟
در حال حاضر بازگشت گسترده دشوار است، مگر با نوآوری بنیادین در محصول، برندینگ و تجربهٔ کاربری.
چه تفاوتی میان برندهای ژاپنی و کرهای در مدیریت فناوری وجود داشت؟
برندهای کرهای مانند سامسونگ با ساختار مدیریتی چابک و تمرکز بر برندسازی و تجربهٔ کاربری توانستند بازار را تصاحب کنند، در حالیکه برندهای ژاپنی اغلب کند و محافظهکار عمل کردند.