عصر ایران؛ علی رفسنجانی - اعتراضاتِ گستردهی روزهای اخیر که بدون هرگونه دخالتِ خارجی و کمترین تلفات منجر به سقوطِ دولتِ نپال شد را نمیتوان صرفاً واکنشِ «نسل زد» به فیلترینگِ شبکههای اجتماعی دانست؛ این اعتراضات نشانهای روشن از انباشتِ نارضایتی در برابر تبعیض و فسادِ ساختاری است.
نسل جوانِ نپال که آیندهاش به ارتباطِ آزاد و شفافیت گره خورده، هر قفلِ تازه بر شبکههای اجتماعی را در حکمِ مُهرِ سکوت بر دهانِ مردمی دید که سالهاست با بیکاری و فشارِ معیشتی دستوپنجه نرم میکنند و تداوم محدویتها نیز برای آنها بهمثابه بریدنِ آخرین رشتهی اعتماد بود.
اما خشمِ واقعی نهتنها از محدودیتهای مجازی، بلکه بیشتر از زندگیِ رفاهمندانه و حتی لاکچریِ بستگان و وابستگانِ حلقههای متصل به قدرت در مقایسه با زندگیِ فرودستان شعله گرفت؛ حلقههای بهظاهر متنوع که ثروت و قدرت را میانِ خود تقسیم کرده و مردم غیرِمتصل را به حاشیه راندهاند.
بحرانِ نپال البته پیش از آنکه «انقلاب» باشد، هشدار و تلنگری تاریخی است تا فراموش نکنیم جوانانِ امروز سکوت نمیکنند چراکه فناوری، ابزار بیانِ آنان را غیرقابلِ مهار کرده است؛ هرچند برخی جریانات با القای محتواهای بیارزش و هرزهنگاری بهدنبالِ انحراف در مطالباتِ اجتماعی باشند.
دراینبین، پیامِ معترضانِ نپالی هم روشن است؛ اعتماد، سرمایهای نیست که با رانت و مناسباتِ باندی یا خانوادگی همچون «نپو کیدز» معامله شود؛ این سرمایه یا با اصلاحاتِ واقعی و عملگرایانه بازتولید خواهد شد و یا ازطریق راههای غیرمتعارفی همچون کفِ خیابان بهدست میآید.
سقوطِ فضاحتبارِ سیستم اجراییِ نپال نشان داد که صدای نسلِ جوان خاموششدنی نیست؛ اکنون، ارتش و نهادهای باقیمانده باید انتخاب کنند که از این وضعیت، راهِ سرکوب و تکرارِ تاریخ را پیش بگیرند، یا فرصتِ بازسازیِ اعتماد و ترمیمِ پیوند حکومت و طبقاتِ عادیِ جامعه را مغتنم شمارند؟!
در هر دو حالت، روزهای اخیر در تاریخِ نپال باقی خواهد ماند؛ روزهایی که نسلِ جوان ثابت کرد میتوان برای نشاندادنِ اعتراض و تلاش در مسیر بهبودِ اوضاع، استقلال و تمامیتارضیِ کشور را حفظ کرد و همزمان در برابرِ فساد، تبعیض و محدودیتهای گزینشی، تسلیم نشد