عصر ایران؛ مهرداد خدیر- طی یک سالی که از وزارت آقای عراقچی میگذرد آنچه به تازگی دربارۀ توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره گفته اگرچه دیرهنگام است اما دیپلماتیکترین و غیر ایدیولوژیکترین است منتها مشخص است که از ترس رادیکالها و پایداریچیها و کیهان توضیحاتی آورده که اصل زحمات مفید او را تحت الشعاع قرار میدهد:
"از قبل یک سفر دوجانبه برای تونس تنظیم شده بود، از طرفی هم مذاکرات ما با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص چارچوب جدید همکاری مدتی بود که با مجوز شورای عالی امنیت ملی شروع شده و به نقطهای رسیده بود که مستلزم یکسری مذاکرات در سطوح بالا بود تا متن توافق نهایی شود.
با پیشنهادی که وزیر خارجه مصر ارایه کردند قرار شد این جلسه در قاهره باشد. بنابراین سر راه عزیمت به تونس توقفی در قاهره داشتم. یک دور مذاکره بیش از سه ساعته با آقای گروسی داشتیم که در مورد متن به توافق برسیم.
ما به عنوان عضو انپیتی و توافقاتی که با آژانس داشتهایم همیشه همکاری هایی با آژانس داشتیم و برنامۀ ما نیز صلحآمیز و تحت نظارت آژانس بوده است."
به زبان ساده و کمی مطایبه آمیز این جور میشود:
من به خاطر مذاکره با آژانس به مصر نرفتم که. بلکه سر راه تونس "یه تُک پا" در قاهره توقف کردم. البته وقتی دیدم گروسی هم آنجاست نشستیم و سه ساعته توافق کردیم. یک وقت هم خیال نکنید مصوبه مجلس را نقض میکنیم که روابط ما با آژانس را محدود و منوط یه کسب مجوز کرده بود. بلکه با اجازه شورای عالی امنیت ملی رفتیم. ما عضو انپیتی هم هستیم یعنی قصد خروج از معاهده عدم اشاعه را نداریم.
جدای این تقلیل میتوان اشاره شود:
1. ایران و مصر دهههاست رابطۀ سیاسی رسمی ندارند اما وزیر خارجۀ مصر بین ایران و آژانس میانجیگری کرده است. اسم خیابان خالد اسلامبولی هم که عوض شده چرا رابطه برقرار نمیشود؟ تصور کنید وزیر خارجۀ آمریکا به تهران بیاید و رابطۀ دو کشور همچنان قطع باشد!
2. قرار بود مصوبۀ مجلس دست وزارت خارجه را برای مذاکره با آژانس در پوست گردو بگذارد و همان کاری را که با دولت روحانی و با مصوبه اقدام راهبردی کردند با دولت پزشکیان کنند اما این بار داستان تفاوت دارد.
چون در همان مصوبه به شورای عالی امنیت ملی اشاره شده و دبیر شورا علی لاریجانی است نه علی شمخانی که در سال 99 خلاف نظر رییس خود موضع گرفت و این بار وزارت خارجه با این اتکا معطل مجلس نماند و رفتند و سر راهشان به تونس "یه تُک پا" در قاهره توقف و سپس توافق کردند.
اگر مجلس کنونی حاصل انتخابات رقابتی بود نه آن که بعضا با 6 درصد آرای واجدان شرایط وارد آن شده باشند باید در رأس می بود چون صدای ملت بود ولی با این وضعیت اتفاقا هر چه به بازی گرفته نشوند منافع مردم بیشتر تأمین میشود چون جز کار سلبی هم هنر و راهکاری ندارند. کار مُلک هم با اولدروم بولدورم و هارت و پورت و شعارهای توخالی و دِمُده به سامان نمیشود. اینها برای هر موضوعی فقط یک راهکار دارند: برخورد، خروج، قطع رابطه، جریمه و به تبعات تصمیمات خود فکر نمیکنند و مفتضحترین مورد قانونشان برای نقرهداغ کردن میلیون ها دختر و زن ایرانی بود که پوشششان شبیه بازیگران سریال های تلویزیونی نیست. بازیگرانی که پوشش واقعی خودشان هم شبیه خودشان در تلویزیون نیست!
3. تعطیلی مجلس فرصتی نیکو برای دستگاه دیپلماسی فراهم کرد تا برای توافق با آژانس و تحقق شرط اول اروپاییها برای فعال نکردن اسنپبک اقدام کنند. دومی مذاکره با آمریکاست و میتوانند بگویند درخواست دادیم و جوابی نیامده فعلا.
اگر مجلس تعطیل نشده بود این فرصت طلایی به جای مذاکره صرف سر و کله زدن با جماعتی میشد که تنها 15 درصد مردم ایران از افکار و آرمانهاشان حمایت میکنند.
این یادداشت اما به جز این روایت در صدد بیان چند مورد دیگر است:
اول با آقای عراقچی! شتر سواری دولا دولا نمیشود. راهی را شروع کردهای تا انتها باید بروی. یا نباید دنبال توافق میرفتی یا حالا که رفتهای باید به منتفی شدن اسنپبک بینجامد. شاید لازم باشد در سفری دیگر و آن هم سر راه به یک جای دیگر یه تُک پا در پاریس یا برلین هم توقف کنید وقانعشان کنید در تجاوز روسیه به اوکراین طرف متجاوز نیستید و به خاطر اوکراین از ما انتقام نگیرید.
دوم: در فیلم آژانس شیشهای وقتی گروگانگیر میخواهد نماز بگزارد یکی از مسافران به او میگوید در زمین غصبی نماز پذیرفته نیست و او پاسخ میدهد: ما در خاک عراق هم نماز خواندیم. این که خاک خودمان است! حالا حکایت کیهان و پایداریچیهاست که به عراقچی گیر دادهاند توافق با آژانس خلاف مصوبه مجلس است. او گفته با مجوز شورای عالی امنیت ملی رفته و میتواند بگوید قانون حجاب که ارجاع به شعام نداشت در این نهاد متروک شد. این مصوبه که به شورا هم منوط کرده.
سوم: ویدیویی از حسامالدین آشنا منتشر شده که در کلاس درس موفقیت روایت را بسته به سه عامل دانسته: قدرت اقناع، انسجام درونی و تطابق نسبی با واقعیت. نمیتوانی قصهای تعریف کنی که سر و ته آن چفت نباشد.
آنگاه اضافه کرده: قصۀ آقای شمخانی جا نیفتاد. چون این موارد برای تبدیل آن به روایت رعایت نشده بود.
قصه آقای عراقچی تطابق نسبی با واقعیت دارد ولی انسجام درونی ندارد و از حیث ضرورت گفتوگو قانع کننده است اما روشن نیست چرا اصرار دارد بگوید سر راه به مصر رفته و قرار نبوده به قاهره برود؟
از 90 میلیون ایرانی تنها 19 یا 20 نفر وزیرند و نباید این قدر ترس خورده باشند. آن هم کسانی که از بمب و موشک دشمن نمیترسند از چهار تا هایوهو در داخل!
صریح و روشن بگوید: فرصت زیادی نداریم و از همه امکانات استفاده میکنیم. امیدواریم فعال نشود ولی اگر هم شد عزا نمیگیریم. منتها از ترس مرگ خودکشی نمیکنیم اگرچه مرگ تنها به اراده خداوند تعلق می گیرد و چالشهای دیگر مرگ نیست.
یک نگرانی دیگر هم هست و آن هم این که به سخنان ناراست عادت کنند. قرار بود سیاست ما عین دیانت ما باشد و در سیاست ما عین دیانت ما یه تُک پا در قاهره جایی ندارد. بلکه باید صریح و روشن گفته شود.
جملۀ "سیاست ما عین دیانت ماست" از مرحوم مدرس است که بعد از جنگ جهانی اول برای خلاصی از دست انگلستان سراغ عثمانی رفت که با آلمان ها متحد شده بودند ولی آنها را از ورود به خاک ایران برحذر داشت.
در استانبول به او گفته اند ما مسلمانیم و هم وطنان مسلمان خود را توجیه کنید که اگر وارد شدیم با ما مقابله نکنند. مرحوم مدرس اما گفت اول سرباز متجاوز را می کشند و بعد می بینند ختنه شده یا نه (مسلمان است یا نه). سیاست ما عین دیانت ماست!
راستی امروز در غیاب روزنامه های مستقل کیهان منتشر شده و تیتر و مطلب علیه توافق دارد.
با این اوضاع به نظر می رسد دبیر خانه محترم شورای عالی امنیت ملی و ارشاد توصیه نامه ها و گزاره برگ های خود را انگار برای آنان نمی فرستند یا می فرستند و اعتنا نمی کنند؟!