فرونشست زمین، اصفهان را در بحران قرار داده است؛ بحرانی که جان ۳ میلیون شهروند و بیش از ۶ هزار بنای تاریخی این شهر را تهدید میکند.
به گزارش فرارو، بررسیها نشان میدهد اصفهان بیشترین نسبت مساحت شهری بر پهنههای فرونشستی را دارد. هر وجب از خیابانهای این استان روایتگر تاریخ و هویت ایرانیان است، بهویژه از دوران صفویان. اکنون، با ترکخوردن زمین، برخی مناطق خالی و حتی متروکه شدهاند؛ مانند خیابانهای شهرک نیروی هوایی. اما آیا آثار تاریخی نیز میتوانند از این بحران فرار کنند؟ اصفهانی که بیش از ۲۰ هزار بنای تاریخی در خود جای داده، امروز ۶ هزار اثر ارزشمندش در معرض نابودی قرار دارند. بسیاری از این بناها شناخته شدهاند، اما داستانها و اهمیت تاریخی آنها کمتر به یاد آورده میشود.
عصر صفوی، بهویژه دوران سلطنت شاه عباس یکم و دوم، نقطه اوج ساختوسازهای تاریخی اصفهان بود و بسیاری از پلهای شاخص شهر در این دوره بنا شدند. البته پل شهرستان، ساخته عصر ساسانیان، نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. تمامی این پلها بر زایندهرود احداث شدهاند و اهمیت این رودخانه در شکلگیری بافت تاریخی اصفهان را نشان میدهند.
در سالهای اخیر، زایندهرود خشک شده و زمین به تدریج به خشکی افتاده است. محمد بهشتی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، میگوید: «در اصفهان به دلیل ممانعت از ورود آب به سفره زیرزمینی، سفره آب زیر سطح شهر تخلیه شده و فشار زمین باعث فرونشست و ایجاد ترک در آثار تاریخی و فرهنگی شده است، از جمله در اطراف میدان نقش جهان، چهارباغ، سی و سه پل و پل خواجو.»
ستونهای سی و سه پل، از نظر مهندسی، به رطوبت نیاز دارند و کمبود آب، جدا از فرونشست، خطر ترکخوردگی جدی ایجاد میکند. متخصصان سالهاست نسبت به «تشنگی» ستونهای پل هشدار دادهاند. در سالهای ۸۸ تا ۸۹، هنگام اجرای تونل مترو حوالی سی و سه پل، فعالان گردشگری درباره فرونشست هشدار دادند، اما تا زمانی که شکافی حدود ۱٫۵ در ۳ متر و عمق ۲ تا ۳ متر ظاهر شد، کسی توجه نکرد. روزنامه شرق در سال ۹۰ نوشت: «مسئولان شبانه شکاف را پر کردند و جزئیات دلایل آن منتشر نشد.»
در سال ۱۳۹۵، اعتراض فعالان میراث فرهنگی نسبت به خشکی زایندهرود و احداث مترو ادامه یافت، اما فریدون الهیاری، رئیس وقت میراث فرهنگی استان، اعلام کرد: «جریان آب هر چند وقت یکبار باز میشود و رطوبت پایههای پل حفظ شده است. مترو از زیر سی و سه پل عبور نکرده و فاصله آن با پل ۳۵ تا ۴۰ متر است.»
با این حال، در سال ۱۳۹۷، خبرگزاری دولتی گزارش داد: «انتقال آب زایندهرود به استانهای خشک مانند یزد و اجرای غیر اصولی این طرح باعث خشک شدن زایندهرود و نابودی زمینهای کشاورزی شرق اصفهان شد.» کارشناسان بارها هشدار داده بودند که سی و سه پل به رطوبت وابسته است و خشکی طولانی خطر جدی برای آن ایجاد میکند.
امروز، با بحران آب گسترده در کشور، وضعیت اصفهان وخیمتر از همیشه است. روزنامه اعتماد نوشت: «بیش از ۲۰ هزار بنای تاریخی در اصفهان شناسایی شده که از این میان حدود ۶ هزار بنای ارزشمند، همزمان با جان و مال مردم، در معرض خطر فرونشست قرار دارند.»
اما پرسش این است: اهمیت این بناهای تاریخی تا چه حد است که نگرانیها اینچنین بالا گرفته است؟ اصفهان، در سطح جهانی، یکی از شناختهشدهترین شهرهای ایران است و بسیاری از علاقهمندان به تاریخ، مرور آثار آن را در برنامههای خود دارند. بنابراین این استان، بخش مهمی از هویت تاریخی و فرهنگی ایرانیان را شکل میدهد. راضیه سیدی، کارشناس حوزه گردشگری، در این خصوص میگوید: «اصفهان یکی از شهرهای معدودی است که میتواند در زمینه گردشگری تاریخی، فرهنگی و حتی طبیعی با شهرهای بزرگ دنیا رقابت کند.»
اصلیترین دلیل اهمیت اصفهان، نمادین بودن آن برای تاریخ ایران است. از منظر تاریخی، این شهر نمادی است از هنر، سیاستگذاریها و اندیشههای یکی از مهمترین دورههای تاریخی ایران پس از اسلام؛ یعنی عصر صفویان. برخی کارشناسان بر این باورند که عصر صفویان، دوران نوزایی ایران است. صفویان با به رسمیت شناختن تشیع در ایران، مرزی میان خود و دیگران ایجاد کردند و کشور را از حمله عثمانیان مصون نگه داشتند. این خط فکری سبب شد که بافت شهری اصفهان به عنوان پایتخت صفویان دستخوش تغییر شود. در دوران صفوی، اولین سلسله پس از ایران باستان، ایران را یکپارچه کرد و تعیین سیاستهای یکپارچه، پایتخت را نیز همسان و منسجم ساخت. حال، از بین رفتن این نمادها، بهمثابه از دست رفتن بخشی از هویت تاریخی ایران است.
با این وصف، از دست رفتن هر بنای تاریخی در اصفهان تنها از دست دادن یک ساختمان نیست؛ بلکه از دست رفتن بخشی از هویت، خاطره و روایت چندین نسل است. همانطور که رضا دبیرینژاد، رئیس موزه هنرهای معاصر، میگوید: «یک مکان، صاحب یک خاطره جمعی و یک رخداد مهم است.» بنابراین هر یک از این ۶ هزار بنای ارزشمند، پنجرهای است به گذشتهای که نشان میدهد مردم چگونه زندگی کردهاند، هنر و معماری چگونه شکل گرفته و شهر چگونه با فرهنگ و طبیعت خود تعامل داشته است. وقتی یک بنا فرسوده یا تخریب شود، بخش مهمی از حافظه جمعی شهر از بین میرود و امکان تجربه مستقیم تاریخ برای نسلهای آینده کاهش مییابد.
موریس هالبواکس بر این باور است که خاطره جمعی، خاطرهای همیشگی و به یادآوری گزینشی و توافقشده میان اعضای یک گروه است و از این نظر چیزی شبیه اسطوره محسوب میشود. به بیان دیگر، میراث فرهنگی اصفهان، اعم از پلها، میدانها، خانهها و مساجد، مانند رگهای حیاتی هویت شهری هستند؛ هر ترک و فرونشست، گویی یک زخم بر پیکر هویت شهر وارد میکند.
کوین لینچ، شهرساز و نویسنده آمریکایی، در این باره میگوید: «هویت یعنی «معنای یک محل»؛ هویت یعنی حدی که شخص بتواند یک مکان را به عنوان مکانی متمایز از سایر مکانها شناخته یا بازشناسی کند، بهطوریکه شخصیتی مشخص، بینظیر یا حداقل مخصوص به خود داشته باشد.» در حوزه شهرسازی، هویت را میتوان از طریق بازشناسی عناصر معماری و ماندگارسازی بناها و فضاهای باقیمانده از گذشته شناسایی و حفظ کرد.
از طرفی، از دست رفتن هر بنا نه تنها زیبایی بصری شهر را تهدید میکند، بلکه موجب قطع پیوند مردم با گذشته و ریشههای فرهنگیشان میشود و این خلأ، احساس بیگانگی و فقدان تعلق را در شهروندان ایجاد میکند. کارشناسان میراث فرهنگی همواره تأکید کردهاند که حفظ بناها تنها محافظت از مصالح نیست؛ بلکه حفاظت از داستانها، ارزشها و خاطرات جمعی است که نسلهای آینده بدون آنها، هویت تاریخی شهر را نخواهند شناخت. بنابراین، هر بنا که در اصفهان از بین برود، بخشی از تاریخ، فرهنگ و روح شهر برای همیشه از دست میرود و بازگرداندن آن تقریباً غیرممکن است.