۱۴ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۴ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۱۵۷۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۲ - ۱۴-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۱۵۷۲
انتشار: ۱۶:۴۲ - ۱۴-۰۶-۱۴۰۴
گذری برجنجالی‌ترین ساختۀ کریستوفر نولان

اوپنهایمر؛ مرز باریک میان افتخار و جنایت

اوپنهایمر؛ مرز باریک میان افتخار و جنایت
    آیا علم در خدمت سیاست است یا نه؟ آیا اخلاق و سیاست را می‌توان در یک نقطه جمع کرد؟ در صورت غیراخلاقی بودن یک گزاره علمی، می‌توان از آن در سیاست‌ورزی و حکم‌رانی استفاده کرد یا باید آن را کنار گذاشت؟ 
    
    عصر ایران؛ سمیرا فرخ منش- این روزها که تیتر اخبار و زمزمه‌های کوچه و بازار و تصاویر تلویزیون‌ها اغلب حول بمب و موشک و اتم و هسته‌ای می‌گذرد، شاید سازگارترین فیلمی که بتوان با حال و هوای این ایام دید، "اوپنهایمر" باشد.(هشدار: این یادداشت شاید قصه را برای علاقه‌مندان تماشا لو بدهد).
 
  یک روایت تاریخی – بیوگرافیک که نقد و تحسین بسیاری را در سراسر جهان برانگیخت. نقاط مثبت و منفی‌یی که از جنبۀ تکنیکی برای فیلم عنوان شده، بخشی از ماجراست و بخش دیگر محتوای سیاسی-اخلاقی-علمی این روایت. 
 
   شاید علت بعضی از جلب توجه ها موضوعی باشد که چند سالی است بشریت درگیر آن شده و به نظر از این درگیری راه خلاصی نیست. ساخت بمب اتم، استفاده از آن، درست و غلط بودن آن و این که فعالیت هسته‌ای بین کشورها امر سیاسی است یا علمی، موضوع اصلی چالش ذهنی بسیاری از بینندگان اوپنهایمر بود.
 
   این فیلم در 2023 معرفی شد و جوایزی در اسکار گرفت. اما مهم‌ترین نقطه عطف داستان زندگی رابرت اوپنهایمر، پرسشی است که یا نمی توان به آن پاسخی داد یا پاسخ به آن با تردید و تزلزل همراه است.
 
   آیا علم در خدمت سیاست است یا نه؟ آیا اخلاق و سیاست را می‌توان در یک نقطه جمع کرد؟ در صورت غیراخلاقی بودن یک گزاره علمی، می‌توان از آن در سیاست‌ورزی و حکم‌رانی استفاده کرد یا باید آن را کنار گذاشت؟ 
 
  قیمت پیشرفت علمی یک جامعه تا کجاست؟ آیا به هر قیمت باید در علم پیشرفت کرد یا سقفی برای آن وجود دارد؟
 
اوپنهایمر
 
   فیلم "اوپنهایمر" داستان زندگی دکتر "جولیوس رابرت اوپنهایمر" فیزیک‌دان برجستۀ اهل آمریکاست که در سال دولت امریکا از او خواست بمب اتم بسازد تا آمریکا زودتر از آلمانی‌ها به این دستاورد برسند. هدف اصلی هم شکست دادن شوروی سابق بود. 
 
 اوپنهایمر با انگیزه ثبت نام در تاریخ دانشمندان منحصر به فرد دنیا، با سختی و پشتکار موفق به ساخت بمب اتمی می شود، اما پس از آن دچار چرخش فکری شده و عذاب وجدان می‌گیرد. از اینکه آنچه او ساخته، می‌تواند به نابودی هزاران نفر در دنیا بینجامد و در چنین حالتی او از مقصران اصلی ماجراست.
در این فیلم ما با روایتی غیر‌خطی مواجهیم که از جوانی و دوران دانشجویی تا مدیریت در پروژه منهتن و چالش‌های فکری و میان‌سالی وی را به تصویر می‌کشد. 
 
  فیلم اوپنهایمر چالش عمیقی از جدال میان علم و سیاست را به ما نشان می‌دهد. این‌که آیا علم باید در خدمت سیاست‌ورزی باشد یا نیازی نیست؟ آیا اخلاق را هم باید وارد این وادی کرد؟ اگر پای اخلاق به جدال میان علم و سیاست باز شود، امکان سوءاستفاده از علم کم می شود؟ اما آیا سیاست این اجازه را می‌دهد؟

  در سکانسی از فیلم، ترومن (رییس جمهوری وقت آمریکا) از اوپنهایمر بابت ساخت بمب اتم تشکر می‌کند و می‌گوید :"جان آمریکاییان زیادی را نجات دادی و حالا می‌توانند به خانه‌هایشان برگردند". اوپنهایمر پاسخ می دهد: "اما جان صدها نفر دیگر گرفته خواهد شد"
 
این نقطه تلاقی اخلاق علمی و سیاست‌ورزی است. جایی که باید تصمیم گرفت جان همه افراد دارای ارزش یک‌سان است یا "افراد بیشتر" دارای ارزش بیشتری‌اند؟ آیا مسیحی ها از یهودی‌ها ارزش بیشتری دارند؟ آیا آمریکایی‌ها از آسیایی‌ها مهم‌ترند؟
 
   در "اوپنهایمر" با عذاب وجدان، احساس گناه و تشویش وجدانی مواجه‌ایم که یک فیزیک‌دان برجسته تجربه می‌کند. کسی که در جوانی می‌خواست آوازه اش را در تاریخ ثبت کند اما زمانی که پروژه را با موفقیت به انجام رساند و نوبت آزمایش اولین بمب اتمی رسید، در هنگام انفجار به یاد قطعه‌ای از "بهگود گیتا" (کتاب حماسی هندی) افتاد که گفته: "خودِ مرگ شده‌ام، ویران‌گر دنیاها".
 
  قدرت، علم و اخلاق؛ مثلثی که اوپنهایمر را بلعید

 اوپنهایمر به عنوان راهبر یک پروژۀ عظیم علمی- سیاسی دانش خود را در خدمت ساخت بمب گذاشت. کاری که آینده بشریت را دچار دگرگونی کرد. اگرچه بعد از شنیدن بمباران هیروشیما با عذاب وجدان شدیدی روبرو شد، اما سؤالی که این فیلم در ذهن شکل می‌دهد این است که یک دانشمند باید صرفا به علم خود بیندیشد یا مسؤولیت انسانی آن هم با اوست؟
 
دکتر اوپنهایمر با بازی بی‌نقص و باورپذیر"کیلین مورفی" در نیمه دوم فیلم میان حس میهن‌دوستی، غرور علمی و وجدان زخم خورده خود گرفتاراست.   او دریافته بود محصول تحقیقات به رغم آنچه آمریکایی‌ها می گفتند پایان جنگ نبود بلکه آغاز یک تهدید دایمی برای دنیا بود.

  استفاده ای که سیاست‌ورزان از علم می‌کنند قابل توجه‌ترین بخش این فیلم 3 ساعته بود. اوپنهایمر بمب را ساخت و پس از آن از دایره تصمیم گیری‌ها خارج شد. بعد از آن بود که سیاست‌گذاران تصمیم می‌گرفتند حالا بمب را برای چه کسانی و علیه چه کسانی به کار بگیرند.
 
 یکی از به یاد ماندنی ترین سکانس‌های فیلم، زمانی است که اوپنهایمر در دیدار با ترومن از عذاب وجدان خود می‌گوید  و ترومن به او قوت قلب می دهد:  "نگران نباش. هیچ کس نه در ژاپن و نه جای دیگه نم یپرسه کی این بمب رو ساخته، همه می‌پرسن  چه کسی اون رو انداخته.. مسؤولیتش با منه." اوپنهایمر دلواپسانه ادامه م یدهد:"اما احساس می‌کنم دستانم بوی خون گرفته." 
 
  ترومن پس از ثانیه ای تامل با نگاهی تحقیر آمیز، دستمال سفیدی از جیب کت در آورده و به سمت او می گیرد...  
 
  آن "دستمال سفید ترومن" بیان کننده یکی از اصلی‌ترین رویکردهای روابط بین دولت‌هاست. دستمالی که می تواند لکل خون را پاک کند و هدفی را قربانی هدف دیگر سازد. رویکردی که می‌تواند از "اخلاق علمی" تفسیر مخصوص خود را داشته باشد.
 
  دولت آمریکا پس از جنگ، اوپنهایمر را محاکمه کرد! گرچه این محاکمه در سالیان بعد و پس از مرگ وی بی‌اعتبار شناخته شد، اما صحنه های محاکمه و دسیسه‌هایی که برای او چیده شده بود نشان داد عرصه سیاست‌ورزی و علم‌ورزی دو عرصه جدا از هم‌اند که می‌توانند در خدمت هم قرار  گیرند اما اغلب این سیاست ورزان‌اند که فرمان بازی را می‌چرخانند.
 
  فیلم بازیگران قدرت‌مندی دارد. از موسیقی خوب که هنر "لودویگ گورانسون" است بهره می‌برد و فیلم‌برداری و تدوین و جلوه های ویژه‌فوق العاده ای دارد و در نود و ششمین دوره اسکار، 7 جایزه را به دست آورد و به رغم انتقاد منتقدین به تناقضات فیلم با واقعیت، لقب بهترین فیلم اکران شده در 2023 را به خود اختصاص داد.

  اما با همه اینها کریستوفر نولان در اوپنهایمر، فقط سرگذشت پدر بمب اتم دنیا را روایت نمی‌کند، بلکه نشان می‌دهد میزان علم یک دانشمند، وجدان  و تمایلات انسانی او چگونه برابر قدرت و شهرت تغییر شکل می‌دهند. وقتی فیلم به پایان می‌رسد، شاید تماشاگر همان اضطرابی را تجربه کند که اوپنهایمر دچارآن شد و نزد خود بیندیشد اوپنهایمر کاری کرد که سبب شد شاید ژاپن آخرین کشوری نباشد که انفجار مهیب نورانی و ویرانگر اتمی را در خود دید. 
 
  پس از پایان فیلم عجیب نیست اگر از خود بپرسیم چطور علم می‌تواند دنیا را به سمت نابودی بکشاند و آیا این علم است که سرنوشت انسان‌ها را تغییر می‌دهد یا سیاست؟ 
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
سخنگوی اتحادیه اروپا: پنجره دیپلماسی با ایران باز است مقایسه شی جین پینگ با ترامپ / کدام یک جهانی عادلانه‌تر را میخواهند؟ سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک: احتمالا آموزش رسمی از ۵ سالگی آغاز و پیش دبستانی اجباری می‌شود/ ۱۲ سال تحصیلی هم تغییری نمی‌کند نخعی؛ عضو کمیسیون انرژی مجلس: بسیاری از مشکلات حوزه برق ریشه در بی‌تدبیری‌های گذشته دارد مثلث نفوذ و ترور؛ معمای امنیتی جنگ ۱۲ روزه بحران فرونشست زمین در اصفهان / زمین در حال بلعیدن هویت تاریخی ایرانیان اکران جهانی مست عشق از پاییز امسال(+فیلم) ماشه فعال شود این بازار ماندگار می‌شود- مرتضی افقه واکنش ستاره والیبال ایران به از دست دادن مسابقات جهانی جلسه بین مقامات سفارت شوروی و آمریکا در مورد آینده محمدرضا پهلوی/ دو سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ پیش بینی آن ها چه بود؟ چرا اینقدر درمورد کنسرت همایون شجریان، حساسیت ایجاد شد؟ رئیس اتحادیه طلا: حباب سکه در طول این هفته یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کاهش یافت چند درصد کارگران حداقل بگیرند؟ طعنه روحانی به آنهایی که کل برجام را بد می‌دانستند؛ شما دیگر ساکت باشید! گرم ترین شهر جهان در ایران است