احمد عامری فعال صنفی پرستاری نوشت: تربیت پرستاران بهصورت غیر آکادمیک، بدون کنکور و صرفاً در آموزشگاههای آزاد، میتواند تأثیرات عمیقی بر کیفیت خدمات درمانی و سلامت عمومی جامعه داشته باشد.
در حالی که هدف از این نوع آموزش ممکن است جبران کمبود نیروی پرستاری در نظام سلامت باشد، اما نبود استانداردهای علمی و نظارتی دقیق در فرایند آموزش، میتواند منجر به تربیت نیروهایی با مهارت و دانش ناکافی شود.
پرستاری حرفهای است که نیازمند آموزشهای تخصصی، کارآموزی بالینی مؤثر و آشنایی با مبانی علمی و اخلاقی مراقبت از بیماران است؛ موضوعی که در محیطهای غیرآکادمیک بهطور کامل تحقق نمییابد.
آموزش آکادمیک به معنای آموزش رسمی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی است که بر اساس برنامههای درسی مصوب وزارت علوم و وزارت بهداشت ارائه میشود.
این شیوه آموزشی، ترکیبی از دروس نظری و کارآموزی بالینی در مراکز معتبر درمانی است و دانشجو زیر نظر اساتید و مربیان مجرب پرورش مییابد. در مقابل، آموزش غیرآکادمیک شامل هر نوع آموزش مهارت، دانش یا تجربهای است که خارج از چارچوب رسمی دانشگاهی ارائه میشود؛ آموزشهایی کوتاهمدت، بیشتر مهارتمحور و کاربردی، که نمیتواند جایگزین آموزش دانشگاهی و نظاممند در حرفه حساس پرستاری باشد.
ادامه این روند ممکن است باعث کاهش اعتماد عمومی به نظام سلامت شده و مخاطرات جدی برای ایمنی بیماران ایجاد کند. پرستارانی که بدون گذراندن مراحل گزینش علمی و آموزش دانشگاهی وارد محیطهای درمانی میشوند، ممکن است در شرایط بحرانی تصمیمات اشتباهی بگیرند یا در مراقبت از بیماران دچار خطا شوند. همچنین این موضوع میتواند منجر به افزایش بار کاری و مسئولیت بر دوش پرستاران حرفهای و تحصیلکرده شود، چرا که باید ضعف آموزشی همکاران کمتجربهتر خود را جبران کنند. بنابراین، حفظ کیفیت آموزشی و نظارت جدی بر تربیت پرستار، نقشی حیاتی در تضمین سلامت جامعه دارد.
با وجود این تهدید آشکار برای سلامت عمومی، سکوت نگرانکننده نظام پرستاری و بهویژه شورای عالی نظام پرستاری نسبت به روند تربیت پرستاران غیرآکادمیک و بدون نظارت علمی، جای تأمل جدی دارد. این نهادها که فلسفه وجودیشان دفاع از استانداردهای حرفهای، حمایت از پرستاران تحصیلکرده و صیانت از سلامت جامعه است، در برابر این روند نامطلوب نه تنها موضع قاطعانهای اتخاذ نکردهاند، بلکه با مماشات و انفعال، به نوعی در برابر آن تسلیم شدهاند.
این وضعیت، پیام خطرناکی به جامعه و بدنه پرستاری کشور مخابره میکند: اینکه نهادهای بالادستی این حرفه حساس، حاضرند از اصول علمی و اخلاقی خود چشمپوشی کنند و بهجای ایستادگی بر سر منافع ملی و سلامت مردم، تن به بازیهای کوتاهمدت و سیاستزده بدهند. ادامه این سکوت، میتواند مشروعیت این نهادها را در نگاه جامعه پرستاری بهشدت خدشهدار کند.