۱۱ شهريور ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۱ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۹۰۷۰۷
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ - ۱۱-۰۶-۱۴۰۴
کد ۱۰۹۰۷۰۷
انتشار: ۰۹:۲۷ - ۱۱-۰۶-۱۴۰۴

گزارشی از یک پرونده خیانت

گزارشی از یک پرونده خیانت
قتل در این حالت معمولا به صورت واکنشی، لحظه‌ای و غیرقابل پیش‌بینی رخ می‌دهد. هرچند در برخی موارد، جنایت با برنامه‌ریزی قبلی انجام شده است. طبق گزارش‌های پزشکی قانونی و پلیس جنایی کشورهای مختلف، خیانت بارها به عنوان عامل اصلی یا کاتالیزور قتل های خانوادگی ذکر شده است.

خیانت، نه‌تنها یک آسیب فردی و خانوادگی، بلکه معضلی جدی است که می‌تواند بنیان زندگی مشترک را از هم بپاشد و به احساساتی مثل خشم، تحقیر، حس انتقام و در نهایت حتی قتل منجر شود؛ این موضوع بین اخلاق و جرم قرار می‌گیرد. به همین خاطر در برخی موارد این تنش از سطح دعوا و جدایی فراتر می‌رود و به خشونت‌های شدیدتر از جمله قتل منتهی می‌شود. بر اساس بررسی‌های انجام شده در پرونده‌های جنایی، خیانت یکی از محرک‌های اصلی در بسیاری از قتل‌های خانوادگی به‌ویژه همسرکشی است. در بسیاری از موارد فرد خیانت‌دیده دچار یک نوع شوک روانی می‌شود که تصمیم‌گیری منطقی را مختل می‌کند.

به گزارش اعتماد، قتل در این حالت معمولا به صورت واکنشی، لحظه‌ای و غیرقابل پیش‌بینی رخ می‌دهد. هرچند در برخی موارد، جنایت با برنامه‌ریزی قبلی انجام شده است. طبق گزارش‌های پزشکی قانونی و پلیس جنایی کشورهای مختلف، خیانت بارها به عنوان عامل اصلی یا کاتالیزور قتل‌های خانوادگی ذکر شده است. در ایران نیز بخشی از قتل‌های رخ داده در محیط‌های خانوادگی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به روابط خارج از ازدواج یا شک‌های ناشی از آن مربوط بوده‌اند. 

در بسیاری از پرونده‌ها آسیب اصلی متوجه فرزندان می‌شود 

چندی قبل زن ۴۳ ساله، به واحد مشاوره کلانتری ۱۱۸ ستارخان مراجعه کرد و با ناراحتی گفت: «۲۲ سال از ازدواج با همسرم می‌گذرد؛ سال‌هایی که در آن‌ها هم خاطرات شیرین داشتم و هم سختی‌هایی که مثل سایه همیشه همراه ما بود، اما اخیرا حقیقتی تلخ را کشف کردم؛ همسرم رابطه پنهانی با زنی دارد که چهار فرزند دارد. وقتی این حقیقت را شنیدم دنیا روی سرم خراب شد. قلبم شکست و احساس فروپاشی و بی‌کسی عمیقی مرا فرا گرفت؛ حسی که هرگز پیش از آن تجربه نکرده بودم.» 

او در ادامه گفت: «در ابتدا تصمیم گرفتم سکوت کنم، شاید به این امید که این موضوع گذرا باشد یا بتوانم به تنهایی آن را تحمل کنم، اما این سکوت به سخت‌ترین و سنگین‌ترین بار زندگی‌ام تبدیل شد؛ بار تنهایی، اضطراب و ناامیدی که روز به روز بیشتر بر دلم سنگینی می‌کرد. هر لحظه فکر می‌کردم چطور می‌توانم به این درد بی‌کسی پایان بدهم، اما نمی‌دانستم به کجا پناه ببرم.» 

این زن همچنین گفت: «بعد از مدتی فهمیدم که این مسیر تنهایی، نه‌تنها به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد بلکه مرا بیشتر در خود فرو می‌برد و سلامت روح و جسمم را به خطر می‌اندازد. در همین لحظه بود که شجاعت به خرج دادم و تصمیم گرفتم از ترس‌هایم عبور کنم و به کلانتری مراجعه کنم؛ جایی که می‌دانستم می‌توانم کمک و راهنمایی بگیرم.» 

سرهنگ کمالی، معاون اجتماعی کلانتری ۱۱۸ ستارخان با اشاره به پیامدهای مخرب خیانت در زندگی زناشویی گفت: «خیانت، نه‌تنها یک آسیب فردی و خانوادگی، بلکه یک معضل اجتماعی جدی است که می‌تواند بنیان زندگی مشترک را از هم بپاشد. این پدیده معمولا زخم‌های عمیق روحی و روانی به‌ویژه بر فرد خیانت‌دیده برجای می‌گذارد، احساس امنیت عاطفی را از بین می‌برد و اعتماد متقابل میان زوجین را نابود می‌کند.

کاهش عزت‌نفس، بروز احساس تحقیر و شکل‌گیری خشم یا نفرت شدید از پیامدهای روانی رایج در این شرایط است. اگر این بحران به موقع و با مداخله موثر مشاوران و کارشناسان مجرب مدیریت نشود، در بسیاری از موارد به جدایی قانونی یا طلاق عاطفی می‌انجامد؛ وضعیتی که حتی اگر به فروپاشی رسمی زندگی مشترک منجر نشود، کیفیت رابطه را به شدت پایین می‌آورد و بر فرزندان نیز آثار منفی ماندگار برجای می‌گذارد.» 

او در ادامه گفت: «بر اساس تجربه ما در کلانتری و بررسی پرونده‌های متعدد در این حوزه، چهار محور کلیدی برای مواجهه اصولی با این گونه مشکلات وجود دارد؛ ۱) کشف علت اصلی خیانت؛ در بسیاری از موارد ریشه این رفتار به نارضایتی عاطفی، نبود صمیمیت، بی‌توجهی به نیازهای روانی طرف مقابل یا حتی مشکلات حل نشده گذشته برمی‌گردد. درک دقیق علت، نخستین گام برای تصمیم‌گیری درباره آینده رابطه است.

۲) حفظ آرامش در مواجهه اولیه؛ واکنش‌های هیجانی شدید مانند فریاد، تهدید یا خشونت فیزیکی می‌تواند اوضاع را پیچیده‌تر کند و احتمال بروز درگیری‌های شدیدتر را بالا ببرد و حتی روند رسیدگی قانونی یا مشاوره‌ای را دشوار سازد. ۳) استفاده از مشاوره تخصصی؛ مراجعه به واحدهای مشاوره پلیس، مراکز روانشناسی و مشاوره خانواده می‌تواند راهی برای بازسازی اعتماد و احیای ارتباط باشد. این مداخلات تخصصی، ضمن فراهم کردن فضایی امن برای بیان احساسات، به زوجین کمک می‌کند تا با ابزارهای علمی و مهارت‌های ارتباطی، مشکلات را مدیریت کنند.

۴) پیشگیری با آموزش پیش از ازدواج؛ آگاهی از مهارت‌های گفت‌وگو، مدیریت تعارض و شناخت متقابل پیش از تشکیل زندگی مشترک می‌تواند بسیاری از اختلافات و بی‌توجهی‌ها را که زمینه‌ساز خیانت هستند، کاهش بدهد. هیچ رابطه‌ای از ابتدا عاری از اختلاف نیست؛ آنچه اهمیت دارد، نحوه مواجهه با مشکل و اراده طرفین برای حفظ زندگی مشترک است. اگر زوجین یاد بگیرند در مواقع بحران با صداقت و آرامش گفت‌وگو کنند، بسیاری از سوء‌تفاهم‌ها و دلخوری‌ها قابل‌حل خواهد بود.» 

سرهنگ کمالی گفت: «بسیاری از افراد در مواجهه با خیانت از بیان احساسات واقعی خود فرار می‌کنند. سرکوب احساسات و پنهان کردن آسیب درونی، نه‌تنها کمکی به حل مساله نمی‌کند، بلکه در طول زمان باعث تجمع احساسات منفی و حتی بروز واکنش‌های غیرقابل پیش‌بینی می‌شود. ورود شتاب‌زده بستگان و اطرافیان به این گونه مسائل گاه نه تنها کمکی به حل مشکل نمی‌کند، بلکه با ایجاد فشارهای عاطفی، زوجین را به سمت تصمیم‌های غلط سوق می‌دهد.

مداخله اطرافیان باید صرفا در قالب حمایت عاطفی و همراهی از طریق ارجاع به متخصصان باشد. طبق بررسی‌های انجام شده، در بسیاری از مواردی که زوجین بعد از به وجود آمدن خیانت در مسیر بازسازی رابطه موفق بوده‌اند، عنصر پذیرش مسوولیت نقش پررنگی داشته است. هر یک از طرفین باید سهم خود در ایجاد یا تشدید بحران را بپذیرد و برای اصلاح آن تلاش کند.» 

این کارشناس در ادامه گفت: «بازسازی اعتماد فرآیندی زمانبر است و نمی‌توان از فرد آسیب‌دیده انتظار داشت که یک شبه از همه چیز بگذرد. به همین دلیل، داشتن صبر، همدلی و صداقت در این مسیر ضروری است. رسانه‌ها می‌توانند با تولید محتواهای آموزشی و گفت‌وگو با متخصصان، توجه جامعه را به پیامدهای این پدیده جلب کنند و الگویی از مواجهه منطقی با بحران ارائه بدهند. نباید اجازه داد احساسات لحظه‌ای آینده فرزندان را تحت‌الشعاع قرار بدهد. در بسیاری از پرونده‌ها، آسیب اصلی متوجه فرزندان خردسال یا نوجوان بوده که در این میان قربانی سکوت یا جدال والدین شده‌اند.

به والدین توصیه می‌شود در چنین مواقعی از تحمیل نظرات خود به فرزندان یا استفاده از آنان برای تحت‌فشار قرار دادن طرف مقابل خودداری کنند؛ چرا که این امر می‌تواند در آینده منجر به بروز اختلالات رفتاری و مشکلات شخصیتی در کودک شود. تجربه ما نشان می‌دهد زوجینی که در کنار دریافت مشاوره به بهبود وضعیت روانی خود از طریق فعالیت‌های سالم مانند ورزش، مطالعه یا شرکت در دوره‌های مهارت‌آموزی توجه کرده‌اند، سریع‌تر به بهبود شرایط دست پیدا کرده‌اند.» 

او همچنین گفت: «گاهی اوقات ادامه زندگی مشترک بعد از یک خیانت به صلاح نیست، اما حتی در چنین مواردی نیز می‌توان با مراجعه به یک روانشناس، روند جدایی را به گونه‌ای مدیریت کرد که کمترین آسیب متوجه طرفین و فرزندان شود. گفت‌وگو کلید حل بسیاری از بحران‌های خانوادگی است. اگر دو نفر زمانی برای شروع رابطه تصمیم مشترک گرفته‌اند، در زمان بروز مشکل نیز باید با مشارکت و تعامل درباره سرنوشت آن تصمیم بگیرند؛ چه برای ادامه دادن و چه برای پایان دادن محترمانه آن.

با توسعه آموزش‌های عمومی و گسترش فرهنگ مراجعه به مشاور می‌توان از بسیاری از فروپاشی‌های خاموش در جامعه جلوگیری کرد. زیست شرافتمندانه در یک خانواده سالم، نه‌تنها آرامش روانی اعضا را تامین می‌کند، بلکه می‌تواند به عنوان الگویی مثبت در جامعه اثرگذار باشد. پایبندی به اصول اخلاقی و مسوولیت‌پذیری در قبال پیمانی که میان زوجین بسته شده، می‌تواند مانع از بسیاری از لغزش‌ها شود. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند ترویج فرهنگ گفت‌وگوی صادقانه، احترام متقابل و مسوولیت‌پذیری در خانواده‌ها هستیم؛ چرا که انسجام خانواده، ضامن سلامت جامعه است.»

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha