عصر ایران؛ محمد حسن گودرزی- «حفظ قدرت حزب، همیشه در اولویت بوده است. درست همانطور که اختاپوس تقلیدگر برای فریب اطرافیانش تکیه میکند، حزب کمونیست چین نیز روی ذخیره عمیق سادهلوحی، طمع و گاهی اوقات دورویی غربیها حساب باز کرده است.»
ایان ویلیامز (Ian Williams)، خبرنگار سابق خارجی در شبکههای خبری Channel 4 و NBC و نویسنده کتاب کشور خونآشام؛ ظهور و سقوط اقتصاد چین (Vampire State: The Rise and Fall of the Chinese Economy) در یادداشتی که در این تارنما منتشر کرد0 به بررسی واقعیتهای اقتصاد و سیاست چین پرداخته است. در این یادداشت آمده است:
اختاپوس تقلیدگر، موجودی واقعاً شگفتانگیز است. او استاد بیبدیل تغییر شکل در جهان آبزیان است. میتواند ظاهر خود را به بیش از ۱۵ حیوان دریایی مختلف تغییر دهد، آن هم بر اساس نیاز لحظهاش. مثلاً برای دور کردن شکارچیان، با تقلید از یک شیرماهی سمی، خودش را بسیار خطرناکتر از آنچه واقعاً هست، نشان میدهد. یا برای فریب طعمه، خودش را شبیه یک خرچنگ عاشقپیشه میکند تا خواستگار بیچاره را به دام بیندازد، خفه کند، فلج کند و سپس نوش جان کند!
زیستشناسان دریایی زیاد روی این موجود مطالعه کردهاند، اما به نظر میرسد اقتصاددانان و دیپلماتها، بهویژه آنهایی که میخواهند حزب کمونیست چین را درک کنند، باید توجه بیشتری به آن داشته باشند. تصویر این اختاپوس باید در کنار تصاویر بزرگان کمونیست که بر دیوارهای مجتمع رهبری ژونگنانهای در پکن آویزان است، نصب شود!
حفظ قدرت حزب، همیشه در اولویت بوده است. درست همانطور که اختاپوس تقلیدگر برای فریب اطرافیانش تکیه میکند، حزب کمونیست چین نیز روی ذخیره عمیق سادهلوحی، طمع و گاهی اوقات دورویی غربیها حساب باز کرده است.
پس از آنکه دونالد ترامپ در آوریل گذشته، دور اول تعرفههای "روز آزادی" خود را اعمال کرد، رئیسجمهور شی جینپینگ فوراً خود را مدافع تجارت آزاد و جهانیسازی و حامی نهادهای بینالمللی در برابر قلدرها معرفی کرد.
او خواستار اتحاد جهانی علیه واشنگتن شد. همین ماه گذشته، لی چیانگ، نخستوزیر چین، در مجمع جهانی اقتصاد وعده داد که برخلاف رویکرد انزواطلبانه و بیملاحظه ترامپ در تجارت، پکن خیرخواهانه فناوری خود را در اختیار جهان، بهویژه کشورهای کمتر توسعهیافته، قرار خواهد داد. برای جا انداختن این پیام، روزنامه رسمی حزب کمونیست چین، یعنی People's Daily، "اجبار" آمریکا را محکوم کرد و خواستار "عدالت و انصاف" برای "حفظ سیستم تجارت چندجانبه مبتنی بر قوانین" شد.
البته، چنین اظهارات خوشبینانهای از سوی حزب کمونیست چین، مضحک است، زیرا نقض قوانین، ایجاد موانع تجاری و اجبار اقتصادی، نقش محوری در پیشرفت چین داشتهاند، حتی بیشتر از گذشته در دوران شی. اما این نمایش، یک دیپلماسی هوشمندانه و اختاپوسی بود که برای فریب نخبگان سادهلوح کسبوکار جهانی طراحی شده بود؛ بسیاری از آنها آنقدر از ترامپ متنفرند که نمیتوانند این فریبکاری را تشخیص دهند.
ماه گذشته، حزب کمونیست چین از پنج کارآفرین "نمونه" تجلیل و آنها را در پکن زیر بنری که نوشته بود: "روحیه کارآفرینی را ترویج دهید"، به نمایش گذاشت. شی پیش از این، مدیران ارشد فناوری را برای یک گفتگوی انگیزشی احضار کرده بود؛ افرادی که قبلاً آنها را تحت فشار قرار داده بود، از جمله جک ما، که پس از انتقاد از حزب، از شرکت خود، علیبابا، که خودش بنیانگذار آن بود، رانده شد.
برخی دیگر، مانند بائو فان، که زمانی برجستهترین دلال فناوری چین بود، نتوانستند در این مراسم شرکت کنند. او از دو سال پیش و در میان اتهامات مبهم فساد، ناپدید شده است. با این حال، شی به آنها گفت که از آنها حمایت میکند و باید با هم کار کنند.
کسبوکارهای خصوصی، که در دوران شی بیش از هر رهبر دیگری از حزب کمونیست چین از زمان مائو، به حاشیه رانده شدهاند، مورد توجه قرار گرفتند، همانطور که سرمایهگذاران خارجی نیز جذب شدند. لین جیان، سخنگوی وزارت خارجه، اعلام کرد: "ما از کسبوکارهای خارجی بیشتری استقبال میکنیم تا با دیدگاه جهانی به چین بیایند و در حالی که چین به دنبال رهاسازی نیروهای مولد با کیفیت جدید است، به نتایج برد-برد و برد برای همه دست یابند."
اصلاحات و گشایش به سبک حزب کمونیست چین
تغییر شکل حزب کمونیست چین، داستان "اصلاحات و گشایش" خود این حزب است. درست مانند اختاپوس تقلیدگر، حزب یک غریزه بقای بیرحمانه دارد. این اولین انگیزهای بود که پس از دههها دیوانگی مائوئیستی که کشور را آشفته و فقیر کرده بود، درهای سرمایهگذاری خارجی را باز کرد. و در طول سالها، فراز و نشیب اصلاحات، بازتابدهنده ناامنیها و پارانویای رهبری بوده است. حفظ قدرت حزب، همیشه در اولویت بوده است. درست همانطور که اختاپوس تقلیدگر برای فریب اطرافیانش تکیه میکند، حزب کمونیست چین نیز روی ذخیره عمیق سادهلوحی، طمع و گاهی اوقات دورویی غربیها حساب باز کرده است. درهای به اصطلاح باز چین، مدتهاست که توسط یک دربان دمدمی مزاج حزب کمونیست چین به شدت کنترل میشود؛ دربان، این در را زمانی نیمهباز نگه میدارد که چین نیاز به جذب خواستگاران مورد علاقه خود دارد و زمانی که دیگر مفید نیستند، آن را به شدت میبندد.
آخرین تغییر شکلها، با تلاشهایی برای برجستهسازی تواناییهای فناورانه چین همراه بوده است. بازدیدکنندگان کنفرانس جهانی هوش مصنوعی در شانگهای در ماه گذشته، شاهد یک صحنه عجیب بودند: دو ربات انساننما در یک رینگ بوکس با هم مبارزه میکردند، چیزی شبیه به یک نسخه تقویتشده از اسباببازی قدیمی Rock ‘Em Sock ‘Em Robots.
پیام نه چندان پنهان این بود که چین آماده است تا در زمینه فناوریهای پیشرفته با آمریکا رقابت کند. خبرنگاران غربی که نسبت به چین همدلی بیشتری دارند، از تأسیسات پیشرفته بازدید کردهاند. توماس فریدمن در نیویورک تایمز پس از بازدید از پردیس هوآوی در شانگهای که معمولاً غیرقابل دسترسی است، اعلام کرد: "من آینده را دیدم. آن آمریکا نبود."
فریدمن سادهلوح که پس از بحران مالی جهانی ۲۰۰۸، هزینههای سرسامآور چین را ستایش کرده بود و بعدها پرسید "اگر میتوانستیم فقط برای یک روز چین باشیم چه میشد؟" تلاشهای پکن در نوآوری مبتنی بر هوش مصنوعی را "برای همیشه رهایی از تعرفههای ترامپ" ستود.
پکن با اخراج، تحت فشار قرار دادن یا به هر نحو دیگری ترساندن روزنامهنگاران جدی غربی در تلاش برای گزارشهای انتقادی از چین، به سمت تأثیرگذاران غربی روی آورده است؛ همان "احمقهای مفید" عصر رسانههای اجتماعی. در ماه ژوئن، China Youth Daily، یک روزنامه حزب کمونیست چین، کمپینی را برای جذب تأثیرگذاران خارجی به سفرهای اسپانسری به چین راهاندازی کرد.
برنامه "تبادل تأثیرگذاران جوان چین-جهان" با تأثیرگذاران جوان رسانههای اجتماعی که حداقل ۳۰۰ هزار دنبالکننده داشتند، قرارداد بست. از آنها انتظار میرفت که "چین واقعی" را به نمایش بگذارند. این اتفاق پس از استقبال حزب کمونیست چین از سفر ماه می IShowSpeed، سلبریتی یوتیوب، رخ داد که سفر خود به چین را به صورت زنده پخش کرد و ویدئوهای شگفتانگیزی از ماشینهای پرنده و بله، مبارزه با یک ربات انساننما را برای ۳۷ میلیون بینندهاش منتشر کرد.
ظاهرسازی برای پنهان کردن واقعیات
این وضعیت، بیش از آنکه واقعی باشد، بوی " پوتمکین" میدهد (اشاره به دهکدههای ساختگی شاهزاده گریگوری پوتمکین برای فریب کاترین کبیر ملکه روسیه - مترجم). با این حال، زیر سوال بردن توانایی واقعی چین در نوآوری، شاید کمی بیادبانه به نظر برسد. بالاخره، شرکتهای فناوری در کلاس جهانی مانند هوآوی، بایدو، علیبابا و تنسنت را در اختیار دارد.
DeepSeek، یک چتبات که برای رقابت با ChatGPT توسعهیافته توسط آمریکا طراحی شده، اما با کسری از هزینه آموزش دیده است، به عنوان مدرکی برای توانایی چین در نوآوری در زمینهای حیاتی برای رقابت در تسلط بر فناوری، مطرح میشود (حتی اگر در پاسخ به سوالات مربوط به تایوان، تبت یا سینکیانگ گیج بزند!).
آنهایی که از پیشرفتهای فنی پکن شگفتزده میشوند، اغلب خروجی تحقیقات را با توانایی نوآوری برابر میدانند. کمیت تحقیق، برابر با کیفیت نیست و توانایی تقلید و بازتولید قابلیتهای موجود، که اغلب به سرقت رفتهاند، بسیار متفاوت از فرایند تدریجی و تجمعی نوآوری است.
برنامه تحقیق و توسعه چین، اگرچه با سخاوت زیادی تأمین مالی میشود، اما مشوق اتلاف و تقلب است. البته، ناملایمات میتواند کاتالیزوری برای نوآوری باشد- همانطور که ترس از یک دیکتاتور این کار را میکند - و هوآوی، قهرمان فناوری حزب کمونیست چین که تحت تحریمهای زیادی قرار گرفته است، در توسعه تراشههای بومی پیشرفتهای بزرگی داشته است. با این حال، تردیدهای جدی وجود دارد که آیا یک دیکتاتوری که به طور فزایندهای پادآرمانی شده و میخواهد در هر کلاس درس، آزمایشگاه و هیئت مدیرهای حضور داشته باشد، میتواند یک اقتصاد نوآورانه خودپایدار را از طریق دستور و انبوهی از پول نقد ایجاد کند؟
یک سرمقاله فوقالعاده و جسورانه در ماه ژوئن در Caixin، یک نشریه تجاری چینی منتشر شد و از دولت خواست"دستهای محققان را باز کند" و اشاره کرد که تنها ۳.۹ درصد از نوآوریهای دانشگاهی، صنعتی شدهاند.
مانند تمام آمارهای چین، دادههای استارتآپها باید با احتیاط برخورد شوند، اما GlobalData، یک شرکت تجزیه و تحلیل، تخمین میزند که ارزش معاملات سرمایهگذاری خطرپذیر در چین در نیمه اول سال ۲۰۲۵، در مقایسه با سال گذشته، حدود ۴۵ درصد کاهش یافته است. فایننشال تایمز نیز اشاره کرده است که فعالیت استارتآپها در سال گذشته تقریباً متوقف شده است. اینها با ادعاهای مربوط به یک اقتصاد نوآورانه شکوفا، مطابقت ندارد.
اقتصادی که در باطن خود شکننده است
در حالی که مذاکرات تجاری به درازا کشیده است، چین به این موضوع افتخار کرده که وابستگی آن به بازار آمریکا، که در سال ۲۰۱۸ ۲۰ درصد از صادرات چین را تشکیل میداد، به ۱۴ درصد کاهش یافته است. اما بخش زیادی از این موضوع، "دود و آینه" (دود و آینه استعارهای از توصیف یا توضیح فریبنده، متقلبانه، یا موهومی است. نام این استعاره از تردستی شعبدهبازان نشئت گرفته شده است) است.
در راه آمادهسازی برای خصومتهای تجاری، چین مقادیر قابل توجهی از کالاهای نهایی یا نیمهتمام را از طریق کشورهای ثالث، بهویژه در جنوب شرقی آسیا، به آمریکا ارسال میکرد. با وجود این لافزنیها، اقتصاد چین همچنان شکننده است. بخش املاک و مستغلات، که دههها موتور محرک اقتصاد بود، همچنان در رکود است. دولتهای محلی روی کوهی از بدهیهای ناپایدار نشستهاند، بازار کار در حال بدتر شدن است و مصرفکنندگان همچنان تمایلی به افزایش هزینههای خود ندارند.
این وضعیت، با وجود وعده شی برای "به طور کامل رها کردن" مصرفکننده از طریق برنامههای مبادله کالا به ارزش تخمینی ۴۲ میلیارد دلار در سال جاری، و پوشش طیف وسیعی از کالاهای مصرفی، از ماشین لباسشویی گرفته تا خودروهای برقی (EVs)، تهویه مطبوع، گوشیهای هوشمند و تبلتها، پابرجاست.
فناوریهای تجدیدپذیر، بهویژه باتریها، توربینهای بادی، خودروهای برقی و پنلهای خورشیدی نیز ثابت نکردهاند که اکسیر جادویی برای جایگزینی املاک و مستغلات به عنوان غاز تخمطلای اقتصاد چین هستند.
ماه گذشته، شی برای اولین بار اعتراف کرد چین با مشکل تولید مزمن بیش از حد مواجه است، هرچند از به کار بردن این کلمه اجتناب کرد. حزب (کمونیست چین) این وضعیت را "درونگرایی" (neijuan در زبان چینی ماندارین) مینامد و به عنوان رقابت ناسالم و خودویرانگر توصیف میکند که باعث تورم منفی و تضعیف رشد میشود. او به این موضوع اعتراف نکرد که این یک نتیجه مستقیم از سیاستهای خودش است: یارانههای عظیم و بیمورد که به این صنایع سرازیر شده و به نوبه خود، باعث احتیاط جهانی در مورد صادرکنندگان چینی میشود که کالاها را با قیمتی بسیار کمتر از هزینه تولید، به بازار میریزند.
آمارهای به ظاهر اقتصادی ولی سیاسی
تمام این مشکلات، با چالش اندازهگیری آنچه در اقتصاد میگذرد، ترکیب میشوند. اعلامیه پکن در ماه گذشته مبنی بر رشد ۵.۲ درصدی اقتصادش در سه ماهه منتهی به پایان ژوئن را باید با کمی تردید پذیرفت.
آمارهای پکن، که همیشه مشکوک بودهاند، به طور فزایندهای سیاسی شدهاند. کمی قبل از کریسمس، گائو شانون، یک اقتصاددان برجسته و مقام سابق بانک مرکزی چین، در یک کنفرانس در واشنگتن دیسی، آمارهای رسمی را زیر سوال برد و گفت که رشد چین در سالهای اخیر احتمالاً فقط ۲ درصد بوده است، که کمتر از نصف ادعای دولت است.
گائو سپس به سرعت از دید عموم ناپدید شد. تفسیرهای آنلاین او که در آنها بر بیکاری سرسامآور، "جوانان ناامید" و "میانسالان دلسرد" چین تأکید کرده بود، حذف شدند. چند ماه قبل از آن، ژو هِنگپِنگ، یک اقتصاددان برجسته از موسسه اقتصاد آکادمی علوم اجتماعی چین نیز پس از اظهارات تحقیرآمیز درباره مدیریت اقتصادی شی در آنچه فکر میکرد یک گروه چت آنلاین خصوصی است، ناپدید شد.
مشکل اصلی خود شی است که به طور مداوم امنیت و کنترل را بر همه چیز اولویت داده و بعید است اصلاحاتی را تأیید کند که میتواند قدرت حزب را تضعیف کند. اواخر ماه گذشته، غرایز قدیمی دوباره فعال شدند؛ هنگامی که سازمان نظارت بر امنیت سایبری ملی چین، تحقیقاتی را علیه Nvidia، تولیدکننده تراشه آمریکایی، به دلیل خطرات امنیتی ادعایی مربوط به تراشهای که به طور خاص برای بازار چین طراحی کرده بود، آغاز کرد.
در همان زمان، چنیو مائو، مدیر عامل Wells Fargo، ممنوع الخروج شد و این جدیدترین مورد از یک سری ممنوع الخروجیهای مبهم است که حزب کمونیست چین به طور فزایندهای علیه مخالفان یا کسانی که ظاهراً در تحقیقات جنایی یا سایر اختلافات دخیل هستند، استفاده کرده است. بانک آمریکایی تمام سفرهای به چین را به حالت تعلیق درآورد.
در حالی که میتوان گفت ترامپ در حال از دست دادن اعتماد در آمریکا است، توانایی شی برای بهرهبرداری از این وضعیت و جدا کردن متحدان آمریکا یا سایر قدرتهای تجاری، به این دلیل محدود شده که چین در وهله اول هرگز از اعتماد زیادی برخوردار نبود. و اما در مورد اختاپوس تقلیدگر، زیستشناسان دریایی مشاهده کردهاند که پس از زایمان، مادهها دست به نوعی خودآزاری تلخ میزنند و خود را میخورند تا بمیرند. بنابراین در پایان، استاد تغییر شکل جهان، بدترین دشمن خودش است.
----------------------------
منبع: The Spectator