۳۱ مرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۳۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۴۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۸۷۸۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۳۱-۰۵-۱۴۰۴
کد ۱۰۸۷۸۰۶
انتشار: ۱۱:۰۰ - ۳۱-۰۵-۱۴۰۴
مقاله دیوید ای. سنجر در نیویورک تایمز

زلنسکی؛ در میانه میدان و دیپلماسی

زلنسکی؛ در میانه میدان و دیپلماسی
سال‌ها حضور او با لباس سبز نظامی و چهره‌ای نمادین از مقاومت، تصویری ثابت از رهبر-فرمانده‌ی میدان ترسیم کرده بود؛ اما این‌بار، در کاخ سفید، با کت‌وشلواری تیره و رسمی ظاهر شد. این تغییر، فراتر از دگرگونی ظاهری، حامل پیامی سیاسی است: بازتعریف جایگاه زلنسکی در مقام مذاکره‌کننده و شریک سیاسی غرب، نه صرفاً فرماندهی در میدان نبرد.

نویسنده: دیوید ای. سنجر
گزارش از: مایکل دی. شیر (لندن)، جنا اسمیالک (بروکسل)، کانستانت مهوت (کی‌یف)، جیم تانکرزلی (برلین)

تاریخ انتشار: ۱۷ آگوست 2025 
منبع: نیویورک تایمز

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
  عصر ایران؛ لیلا احمدی (ترجمه و تحلیل)-  در میانه‌ی جنگ سه‌ساله‌ی اوکراین و در هنگامه‌ای که فشارها بر مسکو پیوسته فزونی می‌گرفت، نشستی ویژه در کاخ سفید برگزار شد که پژواک‌اش اتحاد فراآتلانتیک را به لرزه درآورد. دگرگونی ناگهانی رویکرد دونالد ترامپ نسبت به آتش‌بس و گفت‌وگوهای صلح با ولادیمیر پوتین، موجی از نگرانی در میان رهبران اروپا برانگیخت و آنان را بر آن داشت تا بی‌درنگ رهسپار واشنگتن شوند؛ سفری با هدف تأکید دوباره بر حمایت از اوکراین و ضرورت پاسداشت انسجام ناتو. این گردهمایی بیش از آنکه دیداری سیاسی باشد، به آزمونی سرنوشت‌ساز برای آینده‌ی امنیت اروپا و آیینه‌ای از چگونگی سیاست‌ورزی آمریکا در برابر روسیه بدل شد.

  رهبران اروپایی این بار به واشنگتن آمده‌اند تا اطمینان یابند پیوند فراآتلانتیکی همچنان استوار باقی خواهد ماند. «ولودیمیر زلنسکی»، رئیس‌جمهور اوکراین، این بار که قدم به دفتر بیضی‌شکل کاخ سفید می‌گذارد، تنها نیست؛ همراهی سران اروپا نشانه‌ای است از عزم مشترک برای جلوگیری از هرگونه شکاف در برابر مسکو.

  جمعی از نخست‌وزیران و رؤسای جمهور اروپایی در پایتخت آمریکا گرد هم می‌آیند تا بار دیگر بر دفاع از اوکراین و بر ضرورت جلوگیری از تقسیم سرزمینی این کشور به بهای صلحی تحمیلی پای بفشارند. دغدغه‌ی اصلی آنان نه‌فقط سرنوشت کی‌یف، که پاسداری از انسجام ناتو و بقای پیوند تاریخیِ دو سوی آتلانتیک است؛ پیوندی که با چرخش ناگهانی ترامپ در موضوع آتش‌بس، اکنون در معرض پرسش و تردید قرار دارد.

  از نگاه منابع گوناگون، بیم آن می‌رود که رئیس‌جمهور آمریکا بیش از اندازه به مسکو متمایل شده و زلنسکی را به پذیرش توافقی ناگزیر کند که پیامدش تجزیه‌ اوکراین باشد. رهبران اروپایی این نگرانی را جدی‌تر می‌دانند، زیرا اگر آمریکا—به‌عنوان بنیان‌گذار ناتو و ستون امنیت قاره از ۱۹۴۹ تاکنون—در موضعی قرار گیرد که به زیان این اتحاد تمام شود، بنیان نظم امنیتی اروپا در معرض لرزشی بنیادین خواهد بود.

  ترامپ روز شنبه در گفت‌وگویی تلفنی با زلنسکی، وعده داد که آمریکا پس از جنگ، تضمین‌های امنیتی برای اوکراین فراهم خواهد آورد؛ وعده‌ای که با مواضع پیشین او—مبنی بر واگذاری بار امنیت اوکراین به اروپا—تفاوتی آشکار داشت، هرچند جزئیات این تضمین‌ها روشن نیست.

  «اورزولا فن‌درلاین»، رئیس کمیسیون اروپا، در بروکسل بار دیگر بر ضرورت تضمین‌های امنیتی و احترام به تمامیت ارضی اوکراین تأکید کرد و اولویت نخست را «پایان‌دادن به خون‌ریزی» دانست. او خواستار آن شد که گفت‌وگو میان روسیه، اوکراین و ایالات متحده بی‌درنگ آغاز شود.

  با این همه، شماری از دیپلمات‌های ارشد اروپایی—که نخواستند نامشان فاش گردد—از «احساس وحشت» در میان متحدان سخن می‌گویند؛ وحشتی که به باور آنان از زمان جنگ عراق تاکنون، در هیچ نشست بین‌المللی با چنین فوریت و شتابی بازتاب نیافته است. دغدغه‌ی اصلی آنان، تکرار صحنه‌ای مشابه ماه فوریه است؛ روزی که زلنسکی در دیداری پرتنش با ترامپ در کاخ سفید، برابر دوربین‌ها سرزنش شد. ترامپ در آن دیدار آشکارا به او گفت: «شما کارت برنده‌ای در دست ندارید»؛ عبارتی که به‌روشنی معنای تسلیم کشور ضعیف در برابر قدرت برتر را القا می‌کرد. او همین نگاه را اندکی بعد، پس از بازگشت پوتین به شرق روسیه، در گفت‌وگو با شبکه‌ی فاکس‌نیوز تکرار کرد و اظهار داشت که اوکراین ناگزیر است بپذیرد روسیه قدرتی بزرگ‌تر است و بر این اساس امتیاز بدهد.

  با این حال، «مارکو روبیو»، وزیر خارجه‌ی آمریکا—که به‌تازگی در پایگاه هوایی «انکوریج» با پوتین دیدار کرده است—این برداشت را که رهبران اروپایی برای پشتیبانی از زلنسکی در برابر فشارهای ترامپ به واشنگتن می‌آیند، رد کرد. او روز یکشنبه در برنامه‌ی «Face the Nation» شبکه‌ی CBS تصریح کرد: «آنان برای جلوگیری از فشار بر زلنسکی نمی‌آیند، بلکه برای همکاری با ما خواهند آمد.» روبیو افزود دعوت رسمی از رهبران اروپایی پیش‌تر صورت گرفته و این نشست بخشی از هماهنگی‌های گسترده‌ی پیش و پس از سفر پوتین است.

   مقام‌های اروپایی روز شنبه خبر دادند که ترامپ به زلنسکی اجازه داده است همراهان مدعو خود را به نشست بیاورد؛ اندکی بعد، کاخ سفید نیز دعوت‌نامه‌های رسمی برای چند تن از رهبران اروپایی صادر کرد.

  فارغ از انگیزه‌ی رهبران برای تغییر ناگهانی برنامه‌هایشان، تردیدی نیست که بخشی از محورهای این گفت‌وگوها انسجام ناتو و پیوند فراآتلانتیکی را به آزمونی سرنوشت‌ساز خواهد کشاند. چراکه دستور کار ولادیمیر پوتین به تصرف ناقص یا کامل اوکراین محدود نمی‌شود؛ او در نزدیک به یک‌ربع قرن گذشته، هدفی بلندپروازانه‌تر را دنبال کرده است: فروپاشاندن ناتو و گسستن پیوند اروپا از ایالات متحده.

  اکنون که اروپا و اوکراین می‌کوشند خود را با چرخش ناگهانی ترامپ در راهبرد پایان‌دادن به جنگی سه‌ساله سازگار کنند، کرملین فرصتی تازه یافته تا رؤیای دیرین خود را به واقعیت نزدیک سازد. در این میان، شکاف میان راهبردهای واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی بیش از هر زمان دیگر آشکار شده است.

  این اختلاف‌ البته پیشینه‌ای طولانی دارد، اما در هفته‌های منتهی به دیدار با پوتین با وضوح بیشتری رخ نمود. «جی‌دی ونس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا یک هفته پیش اعلام کرده بود: «ما از تأمین مالی جنگ اوکراین خسته شده‌ایم.» در مقابل، رهبران اروپایی وعده دادند حمایت از کی‌یف را ادامه دهند—آن هم از رهگذر ائتلافی بیرون از ساختار رسمی ناتو. حتی توانستند ترامپ را متقاعد کنند که ارسال تسلیحات به اوکراین ادامه یابد، مشروط بر آنکه هزینه‌ی آن بر دوش اروپا باشد. پیام روشن این سازوکار چنین بود: دفاع از اوکراین وظیفه‌ی اروپا است، نه واشنگتن.

   همین شکاف نقطه‌ای بود که پوتین در دیدار «انکوریج» کوشید از آن بهره‌برداری کند—و به باور بسیاری، در این کار کامیاب شد. ترامپ نیز در عمل بخش بزرگی از مواضع مسکو را پذیرفته و نگاه متحدان غربی را نادیده گرفته است. او حتی پیش از دیدار رو در رو با پوتین، به وی اطمینان داده بود روند عضویت اوکراین در ناتو تا آینده‌ای نامعلوم متوقف خواهد ماند—موضعی که یادآور رویکرد جو بایدن در دوران ریاست‌جمهوری‌اش است. افزون بر این، ترامپ در برخی سخنان‌اش تلویحاً اوکراین را عامل تحریک روسیه دانست؛ چراکه به باور او، درخواست عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا «انگیزه‌ی حمله» را فراهم کرده است.

  پس از نشست روز جمعه با پوتین، ترامپ گامی تازه برداشت که نشان از عقب‌نشینی آشکار او داشت. پیش‌تر، او و متحدان اروپایی هم‌نظر بودند که آتش‌بس باید مقدمه‌ی هر توافق صلح باشد، اما ترامپ از این موضع عدول کرد و بی‌پرده در کنار پوتین ایستاد.

  دریاسالار بازنشسته «جیمز استاوریدیس»، فرمانده پیشین عالی نیروهای متحد ناتو، این وضعیت را «لحظه‌ای خطرناک برای انسجام غرب» توصیف کرد و هشدار داد: «با کنار گذاشتن شرط آتش‌بس از سوی ترامپ—بی‌آنکه کوچک‌ترین اشاره‌ای به پیامدهای سنگین وعده‌داده‌شده‌اش کند—ما در بزنگاهی حساس برای اتحاد غرب قرار گرفته‌ایم.»

  این همان سناریویی است که رهبران اروپایی از ژانویه، پس از بازگشت ترامپ به قدرت، سخت در تلاش برای جلوگیری از آن بودند. «مارک روتِه»، دبیرکل تازه‌برگزیده‌ی ناتو و نخست‌وزیر پیشین هلند، بارها به واشنگتن سفر کرد تا با دیدارهای غیررسمی مانع از گسست‌های آشکار درون ائتلاف شود؛ شکاف‌هایی همانند آنچه در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ رخ داد، هنگامی که او ناتو را «ائتلافی منسوخ» خوانده و تا آستانه خروج از آن پیش رفت.

  به‌دنبال این تلاش‌ها، در ژوئن ناتو اعلام کرد تقریباً همه‌ی اعضا پذیرفته‌اند پنج درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های دفاعی اختصاص دهند—هرچند نزدیک به یک‌ونیم درصد از این رقم صرف زیرساخت‌هایی می‌شود که ارتباط مستقیمی با امور نظامی ندارند. این تصمیم، برای ترامپ به منزله‌ی پیروزی زودهنگام بود؛ نشانه‌ای که اروپا، هرچند با تأخیری طولانی، سرانجام گامی جدی‌تر برای بر عهده گرفتن مسئولیت امنیتی خود برداشته است. ترامپ نیز بی‌درنگ این دستاورد را به نام خود ثبت کرد و در پایان نشست، از «اصلاحات» در ناتو تمجید نمود.

  در ادامه، رهبران اروپایی طرحی تدارک دیدند تا تسلیحات آمریکایی خریداری کرده و در اختیار اوکراین قرار دهند—با این درک روشن که چنین ابتکاری برای ترامپ جذاب خواهد بود. بدین‌سان، ایالات متحده همچنان در جایگاه تأمین‌کننده‌ی اصلی سلاح اوکراین باقی می‌مانْد، بی‌آنکه باری تازه بر دوش مالیات‌دهندگان آمریکایی افزوده شود.

   چند هفته پیش چنین می‌نمود که راهبرد تازه در آستانه‌ی به ثمر نشستن است. ترامپ، پوتین را به‌سبب تداوم کشتار غیرنظامیان در حالی که وانمود می‌کرد از درِ گفت‌وگو درآمده است، به تندی نکوهش کرد. او ضرب‌الاجل‌هایی تعیین کرد و حتی هشدار داد کشورهایی که همچنان از روسیه نفت خریداری کنند، با تحریم‌های ثانویه هدف قرار خواهند گرفت.

برای نخستین بار از زمان آغاز به کار ترامپ، مواضع واشنگتن در زمینه‌ی تهدید به تحریم‌های نفت و گاز علیه روسیه—در صورت سر باز زدن از آتش‌بس—با فشارهای نظامی و اقتصادی اروپا همسو شد. چهارشنبه‌ی گذشته، رهبران اروپایی در دیداری با ترامپ او را توجیه گردند تا با قاطعیت بر این اصل پای بفشارد که آتش‌بس باید پیش‌شرط هرگونه گفت‌وگوی صلح باشد.

اما این همسویی در «انکوریج» فرو ریخت.

ترامپ روز شنبه در صفحه‌ی اجتماعی خود نوشت: «همگان توافق داشتند که بهترین راه پایان دادن به این جنگ هولناک میان روسیه و اوکراین، حرکت به سوی توافق صلح است.»

  مواضع متناقض ترامپ در برابر عزم استوار پوتین قرار گرفت؛ عزم برای ادامه‌ی جنگی که با افزایش چشمگیر تلفات روس‌ها همراه بوده است. پوتین در اواخر ۲۰۲۳ آشکارا گفت: «صلح زمانی برقرار خواهد شد که اهداف خود را محقق کنیم.»

  در همان ایام، او به‌طور محرمانه پیام می‌داد که آماده‌ی بحث درباره‌ی آتش‌بس است، اما به شرط تثبیت خطوط نبرد؛ یعنی اوکراین باید به واگذاری حدود ۲۰ درصد از خاک خود تن دهد. پیشنهادهای او در آن زمان رد شد، اما اکنون، پس از پیشروی‌های تازه‌ی ارتش روسیه، دیگر سخنی از تمایل به آتش‌بس در میان نیست.

  «مارکو روبیو» در این‌باره اظهار داشت: «آن‌ها احساس می‌کنند در میدان نبرد برتری یافته‌اند و صادقانه بگویم، شمار کشته‌های روسی چندان برایشان اهمیتی ندارد. این جنگ به مثابه چرخ‌گوشت است و آن‌ها گوشت بیشتری برای چرخ کردن می‌خواهند.»

  این واقعیت نشان می‌دهد هنوز زمان صلح فرا نرسیده است. پوتین به‌روشنی محاسبه کرده که بهترین راهبرد، طولانی‌کردن روند مذاکرات است.

  با این همه، زمانی که مقام‌های اروپایی و آمریکایی روز دوشنبه در کاخ سفید گرد هم آیند، موضوع فراتر از ترسیم مرزها خواهد بود. اروپایی‌ها می‌کوشند ترامپ را با خود همراه کنند تا تعهدات روشن برای امنیت اوکراین را بپذیرد؛ از جمله احتمال تشکیل نیروی حافظ صلحی که بتواند مانع از آغاز دوباره‌ی جنگ در سال‌های آینده شود.

  ترامپ پس از اجلاس اخیر با پوتین، برای نخستین بار تلویحاً پذیرفت که در چنین تلاشی مشارکت خواهد کرد؛ هرچند ظاهراً نقش او بیش از آنکه به اعزام نیرو متکی باشد، در قالب به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات جاسوسی جلوه خواهد کرد.

  یکشنبه در لندن، پس از نشست مجازی کشورهای اروپایی که خود را «ائتلاف داوطلبان» می‌نامند—اصطلاحی برگرفته از جنگ‌های عراق و افغانستان—«کیر استارمر»، نخست‌وزیر بریتانیا، بیانیه‌ای صادر کرد و در آن ترامپ را به‌سبب «تعهدش به ارائه‌ی تضمین‌های امنیتی برای اوکراین» ستود.

  این بیانیه در عمل کوششی بود برای مقید ساختن ترامپ به ایفای نقشی جدی در این روند. استارمر و دیگر رهبران اروپایی تأکید کردند آماده‌اند پس از پایان خصومت‌ها، نیرویی اطمینان‌بخش در اوکراین مستقر سازند، از آسمان و دریاهای آن کشور حفاظت کنند و در بازسازی ارتش اوکراین مشارکت نمایند.

  ایالات متحده هرگز تا بدین‌سان صریح و متعهد در این مسیر گام برنداشته بود.

  یادداشت مترجم

  در آستانه‌ی مرحله‌ای فرسایشی و پیچیده از جنگ اوکراین، ولودیمیر زلنسکی—رئیس‌جمهور این کشور—با تغییر در ظاهر، لحن و رویکرد دیپلماتیک می‌کوشد پیامی تازه به متحدان غربی و افکار عمومی جهانی برساند. فشارهای فزاینده‌ای از سوی ایالات متحده، اروپا، روسیه و حتی دونالد ترامپ بر کی‌یف سنگینی می‌کند و زلنسکی در این میدانِ چندوجهی در جست‌وجوی راهی برای بقا و اثرگذاری است.

زلنسکی

   این تغییر ظاهری همچنین پاسخی است به ناکامی‌های گذشته. دیدار پیشین او از کاخ سفید با انتقادهای گسترده همراه شد و اکنون، با زبان بدن و مواضعی متعادل‌تر، می‌کوشد فضای دیپلماسی را ترمیم کند. هدف نخستِ این تلاش، احیای حمایت‌های سیاسی و مالی آمریکاست؛ حمایت‌هایی که بقای اوکراین در برابر روسیه به آن گره خورده است.

  اما در پس این حرکات نمادین، پرسشی اساسی سر برمی‌آورد: کرملین واقعاً چه امتیازاتی برای واگذار کردن دارد؟ با افزایش احتمال مذاکرات غیرمستقیم میان مسکو و واشنگتن، زلنسکی به دنبال پاسخی روشن به این پرسش حیاتی است—پرسشی که راهبرد اوکراین و مواضع غرب را شکل خواهد داد.

  گزارش‌ها از طرح پیشنهادی پوتین برای توافقی سرزمینی حکایت دارند؛ پیشنهادی که اگر بدون مشارکت کی‌یف پیش رود، می‌تواند موقعیت زلنسکی را تضعیف کند. از همین رو، او ناگزیر است رویکردهای دیپلماتیک خود را با حساسیت بازنگری کند، زیرا هر توافقی پشت درهای بسته مشروعیت سیاسی‌اش را خدشه‌دار خواهد ساخت.

  در این میان، نزدیکی روزافزون ترامپ به پوتین بر پیچیدگی معادلات می‌افزاید. زلنسکی برای حفظ تعادل استراتژیک، بیش از پیش ناچار به اتکا بر اتحادیه اروپا است. سفر اخیر او به بروکسل و همراهی با رهبران اروپایی نشانه‌ای روشن از همین راهبرد دفاعی–دیپلماتیک بود: کوشش برای آنکه اتحاد غربی همچنان در کنار او باقی بماند و فشار واشنگتن با حمایت اروپایی‌ها تعدیل شود.

در نهایت، زلنسکی در میانه‌ی فشارهای داخلی، تهدیدهای خارجی و سردرگمی غرب ایستاده است. تغییر لباس و زبان سیاسی او صرفاً قطعه‌ای از پازل بزرگ‌تر است؛ پازلی که هدفش حفظ مشروعیت، جلب حمایت بین‌المللی و جلوگیری از سقوط در میدان دیپلماسی است.

    مقاله تصویری روشن از پیچیدگی‌ها و تنش‌های جاری در عرصه دیپلماسی اوکراین ارائه می‌دهد و هم‌زمان شکاف‌ها و همگرایی‌های پنهان در اتحاد غربی را به نمایش می‌گذارد. بازخوانی تلاش ترامپ برای همسویی با اروپا و تهدید به تحریم‌های ثانویه نفتی، زمینه‌ای مناسب برای درک تحولات بعدی فراهم می‌آورد و نشان می‌دهد که غرب، دست‌کم در مقطعی کوتاه، توانسته مواضع خود را هماهنگ سازد. با این حال، تغییر ناگهانی مواضع ترامپ در انکوریج، تناقضات آشکار سیاست‌های آمریکا را برجسته کرده و نشان می‌دهد این هماهنگی سطحی و شکننده است.

نویسنده به‌خوبی بر هم‌پوشانی جنگ نظامی و دیپلماسی تأکید می‌کند و پیشروی‌های روسیه را در کنار تغییر مواضع واشنگتن و واکنش اروپایی‌ها تحلیل می‌کند. نقل قول مارکو روبیو تصویری دقیق و تلخ از نگاه مسکو ارائه می‌دهد؛ نگاهی که با بی‌اعتنایی به تلفات، جنگ را به مثابه فرآیندی بی‌پایان و چرخ‌گوشت‌وار تصور می‌کند. این توصیف، تأکیدی بر دشواری تحقق صلح و ضرورت بازنگری در استراتژی‌های دیپلماتیک غرب است.

مقاله به روشنی نشان می‌دهد که مذاکرات پیش‌رو صرفاً محدود به مرزهای اوکراین نخواهد بود و تضمین‌های امنیتی و نقش احتمالی نیروهای حافظ صلح، محور اصلی تلاش‌های اروپا در مقید ساختن ترامپ است. این نگاه، پیچیدگی و حساسیت تصمیمات پیش‌رو را برجسته می‌کند و اهمیت تعهد عملی آمریکا در برابر اروپا و اوکراین را یادآوری می‌کند. نویسنده توانسته ارتباط میان تحولات میدانی و پیامدهای ژئوپولیتیک آن‌ها را با دقت نشان دهد.

در نهایت، متن بازتاب‌دهنده شرایطی است سرنوشت اوکراین و آینده اتحاد غرب و نظم فراآتلانتیک را رقم می‌زند. توازن میان امید به همگرایی غرب، بیم از رفتارهای غیرقابل پیش‌بینی ترامپ و محاسبات مسکو، محور تحلیل را تشکیل می‌دهد و نشان می‌دهد هیچ راهکار ساده‌ای در این میان وجود ندارد و هر تصمیم کوچک می‌تواند پیامدهایی گسترده و طولانی‌مدت به دنبال داشته باشد.

 
اجلاس اخیر در کاخ سفید، جایی که زلنسکی در کنار رهبران اروپایی با ترامپ دیدار کرد، در رسانه‌های بین‌المللی بازتابی چندوجهی یافت. بسیاری یادآور شدند که فضای نشست برخلاف ماه‌های گذشته، به‌جای تنش و سردی، رنگی از خوش‌رویی و صمیمیت داشته است.

زلنسکی با پوششی رسمی و سخنانی آمیخته به سپاس، کوشید تصویری تازه از خود ارائه دهد و همراهی رهبران اروپایی مانع از آن شد که ترامپ به‌سرعت در مسیر دلخواه پوتین گام بردارد. این تغییر لحن و زبان، گرچه نشانه‌ای مثبت تعبیر شد، اما همچنان پرسش‌های بنیادین درباره سرنوشت جنگ و امکان صلح را بی‌پاسخ گذاشت.

بخش قابل توجهی از تحلیل‌ها بر موضوع تضمین‌های امنیتی متمرکز بود. ترامپ وعده‌هایی کلی مطرح کرد، اما آنچه غایب ماند، جزئیات روشن و تعهدات عملی بود. همین ابهام، نگرانی تحلیلگران را برانگیخت که مبادا لبخندهای دیپلماتیک، صرفاً پوششی برای تعویق تصمیم‌های واقعی باشد. اروپا کوشید ترامپ را از اتخاذ مواضعی که معنای امتیاز دادن زودهنگام به روسیه داشت باز دارد و او را وادارد دست‌کم در سطح بیانیه، بر ضرورت حمایت از اوکراین تأکید کند. 

با این همه، تردیدها درباره میزان پایبندی واقعی واشنگتن همچنان پابرجاست و بسیاری این همراهی را شکننده و مشروط می‌دانند.


رسانه‌ها اجلاس را «گامی لرزان بر زمینی ناهموار» توصیف کردند. امید به همگرایی دوباره غرب با اوکراین در لابه‌لای گزارش‌ها دیده می‌شود، اما سایه بی‌اعتمادی نسبت به نیت‌ها و دوام این تعهد سنگین‌تر است. در کنار این‌ها، تغییر ظاهر و لحن زلنسکی نیز به موضوعی رسانه‌ای بدل شد: او دیگر صرفاً فرمانده‌ای در لباس جنگ نبود. در هیئت سیاستمداری رسمی و شریک گفت‌وگو ظاهر شد. این تغییر تحسین و نقد را توأمان برانگیخت و نشانه‌ای از تلاشی آگاهانه برای بازسازی موقعیت دیپلماتیک او تلقی شد.

در نهایت، بازتاب رسانه‌ای اجلاس نشان داد غرب همچنان در کشاکش بیم و امید ایستاده است؛ امید به صلح و امنیت و بیم از آنکه لبخندها جای تصمیم‌های قاطع را بگیرند. آینده‌ای که پیش روی اروپا و آمریکا گشوده شده، بیش از هر زمان دیگر به مهارت در ایجاد تعادل میان واقعیت میدان و ضرورت دیپلماسی وابسته است.

 
در این معرکه چندوجهی، هر یک از بازیگران اصلی—پوتین، ترامپ، زلنسکی و ناتو—با نقشه‌ها و انگیزه‌هایی ویژه در صحنه حضور دارند و هر اقدامشان، شبکه‌ای پیچیده از تأثیرات سیاسی، نظامی و دیپلماتیک بر منطقه و جهان بر جای می‌گذارد. ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، با پیشروی‌های نظامی اخیر، برتری میدانی‌اش را تقویت کرده و در پی تثبیت خطوط نبرد و اعمال فشار برای تحقق اهداف سرزمینی و سیاسی است. او از مذاکرات و آتش‌بس‌های مشروط به‌ عنوان ابزاری استراتژیک بهره می‌برد تا زمان بخرد و در عین حال، اهداف بلندپروازانه‌ترش را پی گیرد: تضعیف اتحاد ناتو، کاهش نفوذ غرب در اروپا و بازتعریف نظم ژئوپولیتیک قاره‌ای به نفع مسکو. پوتین در عین حال با نگاه به افکار عمومی داخلی، بر تصاعد فشار نظامی و انعطاف دیپلماتیک ظاهری تأکید دارد، تا هم مشروعیت داخلی خود را حفظ کند و هم غرب را در موقعیتی دشوار قرار دهد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا و بازیگر کلیدی سیاست‌های کنونی، همزمان با تلاش برای بازسازی موقعیت ایالات متحده در صحنه جهانی، گرایشی آشکار به مصالحه با مسکو از خود نشان می‌دهد. او با تغییر مواضع و اظهار تمایل به عبور مستقیم از مسیر آتش‌بس به توافق صلح، در پی تثبیت نقش خود به عنوان میانجی و تعیین‌کننده روند مذاکرات است؛ نقشی که برای وی هم وجه داخلی و هم وجه بین‌المللی دارد. ترامپ، با این رویکرد، تلاش می‌کند نفوذ آمریکا را در سیاست جهانی حفظ کند و همزمان فشار مالی و نظامی مستقیم بر ایالات متحده را کاهش دهد.

زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در موقعیتی آسیب‌پذیر و پیچیده قرار دارد. او در تلاش است تصویری همزمان از رهبری میدانی و دیپلماتیک ارائه کند و با ترکیبی از توازن ظاهری، تغییر لحن و دیپلماسی هوشمندانه، حمایت اروپا و آمریکا را حفظ نماید. هدف اصلی زلنسکی نه‌فقط دفاع از تمامیت ارضی اوکراین، که تضمین بازدارندگی طولانی‌مدت و مشروعیت سیاسی در عرصه داخلی و خارجی است. او به دقت فرصت‌ها و تهدیدهای هر تحرک غرب و روسیه را می‌سنجد تا از امتیازدهی‌های یک‌جانبه یا تحمیل توافق‌های ناعادلانه جلوگیری کند.

ناتو نیز در این میان، به عنوان ستون امنیت اروپا، با چالشی استراتژیک مواجه است؛ حفظ انسجام داخلی و توان بازدارندگی، در عین حمایت از اوکراین، محور اصلی سیاست‌های این سازمان است. ناتو تلاش می‌کند با هماهنگی میان اعضا، فشار بر روسیه را استمرار بخشد، اما همزمان از اختلافات میان واشنگتن و اروپا و تغییر مواضع فردی چون ترامپ آسیب‌پذیر است.

به‌طور کلی، این چهار بازیگر در میدان جنگ و دیپلماسی، با انگیزه‌های متفاوت، شبکه‌ای از فشار، همکاری و رقابت را شکل می‌دهند؛ پوتین به دنبال تغییر موازنه قدرت، ترامپ به دنبال تثبیت نقش میانجی و کاهش هزینه‌های مستقیم، زلنسکی به دنبال بقا و مشروعیت و ناتو به دنبال حفظ انسجام و امنیت اروپاست. هر حرکت آنان نه‌فقط آینده اوکراین، که سرنوشت نظم فراآتلانتیک و چشم‌انداز امنیت جهانی را رقم می‌زند.

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
برچسب ها: زلنسکی ، ترامپ ، پوتین
ارسال به دوستان
اعلام وضعیت قحطی غذایی در غزه افزایش کرونا با بازگشت زائران اربعین  سرعت‌گیرهای بزرگ در رالی اقتصاد عربستان برای زنان خاتمی از بیمارستان مرخص شد تصادف در جاده کیلان–ایوانکی تهران ۶ مصدوم برجای گذاشت زلنسکی؛ در میانه میدان و دیپلماسی لبنان، دماسنج خاورمیانه است، ناآرامی آن به منطقه سرایت می‌کند  «فرار از قصر»؛ روایت بزرگ‌ترین فرار از زندان در ایران توهین آشکار به رییس جمهور سابق مملکت را ندیدند، به یک بند از بیانیهٔ جبههٔ اصلاحات گیر دادند!- میرلوحی روایت ایرانی در انزوای ایران شکل نمی‌گیرد رهبر کره شمالی اعطا کرد: نشان افتخار به نیروهایی که برای روسیه در اوکراین جنگیدند باران و رعد و برق در شمال و جنوب کشور/ باد و خاک در نیمه شرقی ایران بازداشت رهبر حزب جبهه خلق در کردستان عراق پس از درگیری‌های مسلحانه سرلشکر حاتمی: ارتش به هر متجاوز بداندیش پاسخی کوبنده‌تر و پشیمان‌کننده‌تر خواهد داد درخواست عضو شورای شهر برای انتقال انبارهای نفت شهران به خارج از تهران