نیوشا طبیبیگیلانی در هم میهن نوشت: در روزهای گذشته، خبری در توئیتر دست به دست میشد و بعد هم این خبر سر از چند خبرگزاری و کانال تلگرامی رسانههای مختلف درآورد. مضمون خبر چنین بود که «اسپانیا چنان در تولید برق مرزهای پیشرفت را در نوردیده که قیمت آن را منفی کرده! یعنی برای هر شهروند که مصرف کند، جایزهای هم در نظر گرفته میشود!».
برخی همین چند جمله را شاخ و برگ بیشتری هم داده بودند و با تکرار اینکه «ببینید بقیه عالم کجا میروند و ما کجا هستیم و در باتلاق خودمان گرفتار آمده و حتی از تامین برق مداوم کشور هم ناتوان شدهایم…» بر تصور بدبختی دامن زده بودند.
پیش از این هم عرض کردهام که ما در بسیاری از عرصهها مشکلات بسیار عمیق و آزاردهندهای داریم. از جمله این مشکلات یکی عرصه انرژی است. از دیگر آزارهای کوچک و بزرگی که میبینیم میگذرم که همه میدانیم و شب و روز و درباره آنها با هم صحبت میکنیم. اما آنچه که بر ما میگذرد و واقعی است یک سویه ماجراست و آنچه به صورت توهم و تصور از وضعیت بقیه دنیا در ما ایجاد میکنند سویه دیگر. اجازه میخواهم همین یک مورد برق در اسپانیا را مبسوطاً عرض کنم و قضاوت را هم بر عهده شما بگذارم.
انرژی در اسپانیا مثل تمام کشورهای اروپای غربی بسیار گران است. برای همین عموم مردم حداکثر صرفهجویی را به کار میگیرند تا توان پرداخت قبض هنگفت آخر ماه را داشته باشند. شرکتهای خصوصی که کار توزیع برق و گاز را بر عهده دارند، رفتاری مانند زورگیران خشن دارند و با فشار و تهدید و اجبار و دروغگویی و کلاهبرداری جیب مصرفکنندگان را خالی میکنند. شایعه است که اروپاییها طرفداران انرژیهای تجدیدپذیر و پاک هستند. این گزاره حداقل در اسپانیا دروغی بیش نیست. دولت ترجیح میدهد مصرفکنندگان را وادار کند که از برق توزیعی خریداری کنند، آنهم با نرخی بسیار زیاد.
دو سه سال پیش یکی از این شرکتها به ما پیشنهاد داد که از ما پنلهای خورشیدی خریداری کنید و پول آن را قسطی و روی قبض برق بپردازید، مبلغ برق تولیدی شما از قبض مصرفی کسر خواهد شد و آن را خریداری میکنیم. این راهحلی بسیار منصفانه و عالی برای کاهش هزینهها بود. من و همسایهمان تصمیم گرفتیم که مشترکاً پنلها را نصب کنیم و از مزایای آن بهرهمند شویم.
پنلها نصب شدند و کار تولید برق شروع شد، به ما نرمافزاری هم دادند که نشان میداد چقدر برق تولید میکنیم. ما هم مطمئن از این ساز و کار شفاف و روشن با خیال راحت مصرف میکردیم. تا اولین قبضها رسیدند: ۳۹۸ یورو برق ماهیانه (کم و بیش مانند ماههای پیش از آن) + ۱۲۹ یورو قسط هزینهٔ نصب + ۲۱۲ یورو قسط قیمت پنلها! این وضعیت دو سال تمام ادامه پیدا کرد. از دو سه ماه پیش، مالیاتهای مترتب بر قبض برق که در دوران کرونا کاهش پیدا کرده بود، به وضعیت پیشین بازگشتند و قبض حدود ۳۵۰ تا ۴۰۰ یورویی ما ناگهان افزایشی چشمگیر پیدا کرد.
ما تصمیم گرفتیم به وضعیت پیش آمده اعتراض کنیم. با همین اعداد و ارقام و اسناد ایمیلی تنظیم کردیم و فرستادیم. در آن گفتیم که شما مازاد برق ما را میبرید و میفروشید و با ما کماکان به قیمت گذشته حساب میکنید، یعنی علناً از ما دزدی میکنید! پاسخ شرکت جالب بود، گفته بودند که هنوز تعرفههای دقیق خرید مازاد برق ابلاغ نشده و تا زمانی که این تعرفهها نیاید این وضع ادامه دارد.
شما نمیتوانید بیش از سی درصد برق مصرفی خود را از پنلها تامین کنید و باقی را مجبور هستید از ما بخرید! در ضمن اگر به قبض آخرتان نگاه کنید، در ۳۸۵ یوروی پرداختی شما، ۶۰ سنت تخفیف در نظر گرفته شده که به آن توافق اولیه ما و شما مربوط است! دقت فرمودید؟ پشتبام ما را به هزینه خودمان تبدیل به نیروگاه خورشیدی کردند، برق تولید شدهاش را میدزدند و کیلوواتی ۱ یورو به مشترکان دیگر میفروشند، پول برقمان را هم تمام و کمال میگیرند و ما دستمان به هیچ جایی بند نیست.
در شهرهای مختلف ایران شبانهروز چهار پنج ساعت قطعی برق وجود دارد، اما ۱۹-۲۰ ساعت باقی روز را از کولر میتوان استفاده کرد. با هزینههای برقی که در این کشورها و بهویژه اسپانیا دریافت میکنند و در گرمای کشنده ۴۰-۴۵ درجه، نمیتوان از هیچ خنککنندهای به جز پنکه سقفی استفاده کرد. پنکه سقفی در درجات بالاتر از ۳۰ و ۳۵ درجه داغی بیشتری را در هوا پراکنده میکند و عملاً تبدیل به بخاری سقفی میشود.
ما در ایران هزار مضیقه و گرفتاری داریم، اما آنهایی که میخواهند کشور ما را جهنم و بقیه جهان را بهشت جلوه دهند هم دروغگویان بیاخلاقی بیش نیستند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر