به گزارش فوتبال 360، در دوران پس از الکس فرگوسن، ستارههای پیوسته به منچستریونایتد هرگز آن درخششی را نداشتهاند که منجر به جلب توجه مشتریان شود. البته منچستریونایتد به خودی خود ستارههای آماده خودش را به راحتی از دست نمیدهد.
باشگاه در رد کردن بازیکنان ناکارآمد خریداری شده هم به جز چند مورد معدود، موفقیتی نداشته و عملکرد تیم مدیریت و نقل و انتقالات این باشگاه از این نظر به شدت زیر سوال است. آنها فصل قبل برای اولین بار پس از سالها موفق شدند درآمد خودشان از فروش بازیکنان را به بیشتر از صد میلیون برسانند اما این روند پایدار نبود و به فاجعهای در این فصل منجر شد.
فاجعهای میتواند ابعاد گستردهای از تغییر را در چیدمان تیم نقل و انتقالاتی و ارتباط گیرندهها با مدیران برنامه بازیکنها را به همراه داشته باشد. شاید باورش سخت باشد اما با وجود سپری شدن زمان زیادی از باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی تابستانی، یونایتد هنوز یک سنت هم بابت فروش مهرههای مازاد پرشمارش کسب نکرده.
قبل از رسیدن تابستان هم میشد حدس زد روبن آموریم بسیاری از بازیکنان ترکیبش را نمیخواهد و به باشگاه سپرده تا با فروش آنها، زمینه خرید مهرههای جدید را فراهم کنند. باشگاه خرج میکند اما هنوز هیچ پولی از فروش به دست نیاورده.
جیدن سانچو، آنتونی، آلخاندرو گارناچو، راسموس هویلوند، تایرل مالاسیا و حتی در مقطعی کوبی ماینو به عنوان گزینههای فروش منچستریونایتد در این تابستان مطرح شدهاند اما فرایند مذاکره با مشتریان به نتیجه نمیرسد و برای اولین بار از سال 1988 شاهد درآمد صفر این باشگاه از فروش بازیکنان هستیم.
معما، دادههای سادهای دارد. بازیکنان کنار گذاشته شده توسط آموریم، درخشش لازم را نداشتهاند و موجب اشتیاق مشتریها به خوب هزینه کردن برای خودشان نشدهاند. در سوی مقابل منچستریونایتد هم چون اغلب این مهرهها را با قیمتهای بالایی جذب کرده و همینطور هزینه بالایی در این پنجره داشته، راضی به فروش بازیکنانش با حداقل قیمتها نیست.
با این حال حل کردن معما برای مدیران منچستری پیچیده شده و آنها هنوز نتوانستهاند راهکار مناسبی برای معضل بیابند. در پنجره نقل و انتقالاتی، ویکتور لیندلوف و کریستین اریکسن به طور آزاد از یونایتد جدا شدند و اتان ویتلی، توبی کولیر و مارکوس راشفورد هم به صورت قرضی راهی تیمهای جدید شدهاند.
هنوز هیچ فروشی رقم نخورده و شاید سر جیمی راتکلیف باید در انتخاب مدیران بخش نقل و انتقالات به طور خاص در واحد فروش بازیکن، تجدید نظر جدی داشته باشد. موقعیت یونایتد جمله معروف لئوناردو دیکاپریو در سینمایی «گرگ والاستریت» را تداعی میکند که به کارمندش میگفت؛ «این خودکار را به من بفروش»! حالا شاید راتکلیف برای استخدام مدیران جدید باید آزمونی مشابه را در نظر بگیرد و به آنها در شرایطی نمادین بگوید؛ «این بازیکن را به من بفروش!»