روزنامه هم میهن نوشت: بدون شک، تصمیم دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله لبنان، با دشواریها و چالشهای بسیار زیادی همراه خواهد بود. شدت یافتن کمپین نظامی اسرائیل علیه لبنان، دست حزبالله را برای توجیه مسلحبودن باز خواهد گذاشت. از سوی دیگر فشار اقتصادی و دیپلماتیک ایالات متحده، دولت لبنان را در وضعیت بدی قرار داده و مقاومت حزبالله در مقابل همه فشارها برای خلع سلاح ادامه دارد. مجموعه این عوامل ممکن است شرایطی را ایجاد کند که طی آن اگر دولت لبنان از اصرارش برای خلع سلاح حزبالله دست برندارد، احتمالاً با خطر بیثباتی سیاسی روبهرو شده و در ادامه خشونتهای داخلی در لبنان شعلهور شود.
روز پنجم آگوست، دولت لبنان به ارتش این کشور دستور داد تا پایان سال جاری میلادی، یعنی کمتر از ۵ ماه دیگر، طرحی را تدوین کند تا اطمینان حاصل شود که فقط نهادهای دولتی در لبنان سلاح در اختیار داشته باشند. معنای این طرح این است که قرار است تا کمتر از ۵ ماه دیگر روند خلع سلاح حزبالله لبنان به نتیجه برسد اما درست یک روز بعد از صدور این فرمان، حزبالله بیانیهای صادر کرد و به شدت از این اقدام انتقاد کرده و گفت که با این دستورالعمل «طوری برخورد خواهد کرد که انگار وجود ندارد». حزبالله البته در این بیانیه تصریح کرد که بهرغم مخالفت با این فرمان، همچنان پذیرای گفتوگو با دولت لبنان خواهد بود.
نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله نیز اعلام کرده است که این گروه به جدول زمانی برای خلع سلاح پایبند نخواهد بود و خلع سلاح را درحالیکه لبنان هیچ استراتژی مدون امنیت ملی ندارد، نخواهد پذیرفت. نعیم قاسم گفت که مذاکرات در مورد خلع سلاح فقط در راستای تامین منافع ایالات متحده و اسرائیل است. در پنجم آگوست، وزیر اطلاعات لبنان گفت که نیروهای مسلح لبنان تا پایان آگوست فرصت دارند تا طرح خود را برای ایجاد انحصار دولتی در زمینه برخورداری از سلاح ارائه دهند، و کابینه لبنان در حال برنامهریزی جلسات بیشتری برای بحث در مورد پیشنهاد ایالات متحده در مورد نقشه راه خلع سلاح حزبالله در ازای توقف حملات اسرائیل و خروج نیروهایش از جنوب لبنان است.
در ماه ژوئن، توماس باراک، فرستاده ایالات متحده، نقشه راهی را به مقامات لبنانی ارائه داد که در آن خواسته خلع سلاح کامل حزبالله در ازای پایان حملات اسرائیل به لبنان و خروج نیروهایش از پنج موضع باقیمانده در جنوب لبنان مطرح شود. عملی شدن این پیشنهاد مستلزم آن بود که دولت لبنان تصمیمی در کابینه اتخاذ کند و رسماً و صریحاً به خلع سلاح حزبالله متعهد شود. این روند برای مدتزمانی متوقف شد و پیشرفتی نداشت تا اینکه صبر ایالات متحده به سر آمد و فشارش بر دولت لبنان را افزایش داده و از وزرای کابینه لبنان خواست تا تعهد علنی خود را به خلع سلاح حزبالله اعلام کنند.
در طول جلسه پنجم آگوست کابینه لبنان، دو وزیر مسلمان شیعه - از چهار وزیری که توسط حزبالله و متحد آنها، جنبش امل، در کابینه حضور دارند - قبل از نهایی شدن بیانیه دولت جلسه را ترک کردند. خروج آنها از جلسه دولت نشانه نارضایتی آنها و حامیانشان از تصمیمی بود که قرار بود اتخاذ شود.
واضح است که این تصمیم دولت لبنان، بهرغم مخالفت حزبالله با آن، با هدف جلب رضایت ایالات متحده و جلوگیری از حملات تهاجمیتر اسرائیل به لبنان اتخاذ شده است. این دستورالعمل دولت لبنان، اولین مورد از نوع خود در اعمال فشار برای خلع سلاح حزبالله است. پیشتر در دهه نود نیز دولت وقت لبنان برای خلع حزبالله گامهایی برداشته بود اما تا این حد پیش نرفته بود.
با این حال، زمانبندی تصمیم کنونی دولت لبنان نشان میدهد که هدف، جلب رضایت ایالات متحده و به طور غیرمستقیم اسرائیل است تا از یک سو روند مذاکرات با میانجیگری ایالات متحده ادامه یافته و از سوی دیگر از تشدید حملات نظامی اسرائیل به لبنان جلوگیری شود. ماههاست که رهبران دولت لبنان بارها به خلع سلاح حزبالله متعهد شدهاند، اما از انجام اقدامات قاطع خودداری کردهاند. دلیل این خودداری، عمدتاً به دلیل ترس از ایجاد خشونتهای فرقهای و بیثبات کردن بالانس شکننده فرقهای در داخل لبنان بوده است.
البته حزبالله نیز هرگز به طور یکطرفه و صریح با خلع سلاح مخالفت نکرده است اما شروطی برای خلع سلاح خود وضع کرده؛ این شروط در کوتاهمدت امکان برآورده شدن ندارند. مهمترین شروط حزبالله برای پذیرش خلع سلاح عبارتاند از: ۱-اسرائیل از پنج پایگاه نظامی که هنوز در جنوب لبنان در اشغال دارد خارج شود. ۲-پایان حملات اسرائیل به لبنان و ۳-تأمین بودجه بینالمللی برای بازسازی لبنان پس از درگیری اخیر.
علیرغم مطرح شدن این پیشنهادهای دیپلماتیک، مذاکرات به بنبست رسیده است و مهمترین دلیل بنبست این است که حزبالله و اسرائیل از نرمش در مواضع خود امتناع میکنند. اسرائیل با حمایت قوی ایالات متحده، بر خلع سلاح کامل حزبالله قبل از بررسی امکان ارائه هرگونه امتیاز متقابل به لبنان، اصرار دارد. به موازات این رویکرد، اسرائیل همچنان به اعمال فشار نظامی بر حزبالله ادامه میدهد.
ارتش اسرائیل همچنان به حملات دورهای خود علیه مواضع حزبالله ادامه میدهد و با وجود اینکه آتشبس هنوز برقرار است، همچنین علیه لبنان کمپینهای نظامی خود را اجرا میکند. این امر تلاشهای دولت لبنان برای دستیابی به چارچوبی مرضیالطرفین با حزبالله در مورد خلع سلاح را پیچیدهتر کرده است.
در ماه ژوئن، لبنان رسماً طرحی را برای خلع سلاح اردوگاههای پناهندگان فلسطینی آغاز کرد که از برج البراجنه، شتیلا و مار الیاس در بیروت آغاز شد و در ماه ژوئیه در طرابلس و الجلیل ادامه یافت. این طرح تحت نظارت یک کمیته مشترک فلسطینی لبنانی و یک جدول زمانی مشخص مرتبط با تعهدات مربوط به بهبود حقوق اجتماعی و اقتصادی پناهندگان به اجرا گذاشته شد.
این ابتکار عمل که توسط جوزف عون، رئیسجمهور لبنان و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین مورد توافق قرار گرفت، با هدف خلع سلاح هر ۱۲ اردوگاه تا اوایل ژوئیه انجام شد. با این حال، اجرای این طرح بلافاصله با تأخیر مواجه شد و از آن زمان تاکنون متوقف شده است، و نمایندگان فلسطین درخواست زمان بیشتری برای ایجاد سازوکار لازم کردهاند.
علیرغم دستور به ارتش لبنان برای اجرای طرح خلع سلاح حزبالله تا پایان سال، بعید است که دولت لبنان دست به اقدام فوری علیه حزبالله بزند. احتمالاً دولت لبنان همچنین به دنبال مذاکره با ایالات متحده برای خلع سلاح مرحلهای حزبالله خواهد بود. اگر این فرآیند که تقریباً قطعی است اتفاق بیفتد، روند خلع سلاح کُند شده و زمان بیشتری خواهد برد.
چنین مذاکراتی با هدف خرید زمان برای اجرای توافقی است که راه را برای خلع سلاح حزبالله هموار میکند. احتمالاً دولت لبنان در مذاکراتش با واشنگتن، تلاش برای خلع سلاح حزبالله را به عقبنشینی اسرائیل از مواضع استراتژیک در جنوب لبنان با میانجیگری ایالات متحده، پایان حملات هوایی اسرائیل و تضمین تعهدات برای کمکهای قابل توجه مالی برای بازسازی لبنان مشروط خواهد کرد. لبنان این پیشنهاد را بهعنوان یک اقدام سودمند برای هر دو طرف به ایالات متحده و اسرائیل ارائه خواهد کرد؛ با این استدلال که این امر به اسرائیل تضمینهای امنیتی مشخصی میدهد و با تصمیمی که گرفته شده و طرح خلع سلاح حزبالله همراستا است.
حرکت لبنان در این مسیر تبعاتی دیپلماتیک نیز برای ایران در پی خواهد داشت. نخستین تنش دیپلماتیک بین ایران و لبنان در هفته گذشته مشاهده شد. وزیر خارجه لبنان در پاسخ به موضع سیدعباس عراقچی در دفاع از حزبالله لبنان، به ادبیاتی تند به وزیر خارحه ایران تاخته و از ایران خواست تا در امور داخلی لبنان مداخله نکند. نتیجه این تنش دیپلماتیک این شد که روز گذشته اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ایران سعی کرد اوضاع را تلطیف کند.
او در پاسخ به سوالی درباره روند خلع سلاح لبنان و موضع ایران در این خصوص، بدون اینکه به صراحت نامی از حزبالله ببرد و دفاع مشهودی از این گروه صورت دهد، گفت: «موضع ما نسبت به تحولات اخیر، در حمایت از تمامیت سرزمینی، یکپارچگی و استقلال لبنان، موضعی ثابت و اثباتشده است. ما همواره بر ضرورت حفظ استقلال و یکپارچگی سرزمینی لبنان و بر حق این کشور برای دفاع از خود در برابر شرارتهای رژیم صهیونیستی تأکید کردهایم.
درک میکنیم که همسایگی با یک موجودیت اشغالگر، که هیچ حد و مرزی در ارتکاب تجاوز و جنایت نمیشناسد، شرایط دشواری را ایجاد میکند. تجربه نشان داده که در کنار مردم لبنان بودهایم تا در برابر نقض تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی کشورشان از خود دفاع کنند. آنچه بیان شده، موضوع اصلی جمهوری اسلامی ایران دفاع از استقلال ملی و تمامیت سرزمینی لبنان بوده است. تجربه زیست در این منطقه به ما نشان میدهد که رژیم صهیونیستی جز با تجهیز کشورها به توان لازم برای دفاع از خود، به هیچ شکل دیگری مهار نمیشود. از همین رو، حق ذاتی لبنان برای دفاع از خود و مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را به رسمیت میشناسیم.
این حق، حقی ذاتی برای هر کشور، از جمله لبنان است تا بتواند در برابر تجاوز و دستاندازی رژیم صهیونیستی از خود دفاع کند. قاعدتاً اعمال این حق ذاتی بدون برخورداری از توان نظامی و سلاح ممکن نیست. ما معتقدیم تصمیمگیری در خصوص این موضوعات، شأن داخلی لبنان است و مردم این کشور، همراه با اجزای مختلف تشکیلدهنده جامعه لبنان، باید از طریق روندهای قانونی و مصوب، مصالح کشورشان را تشخیص داده و بر همان اساس عمل کنند.»
احتمالاً در هفتهها و ماههای آینده دولت لبنان با هدف کاهش نفوذ ایران در لبنان، روابط و هماهنگیهای نزدیکتری را با برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و سایر کشورهای غربی صورت خواهد داد.
با توجه به بالانس فرقهای بسیار شکننده در لبنان، دولت لبنان چارهای ندارد جز اینکه بر حاکمیت ملی و دفاع ملی در تلاش برای خلع سلاح تأکید کند تا خطر منزویکردن حزبالله و پایگاه شیعه آن و ایجاد درگیری داخلی را به حداقل برساند. این امر باعث میشود دولت از انجام اقدامات شدیدی که میتواند منجر به رویارویی مستقیم با حزبالله شود، اجتناب کند، زیرا در ماههای آینده مجبور خواهد شد یک طرح عملی و قابل قبول برای خلع سلاح ارائه دهد.
در واقع دولت لبنان نخواهد توانست بدون ارائه توجیهات منطقی و مستدل به سمت خلع سلاح لبنان حرکت کند. بیروت مجبور است همچنان به لابی با ایالات متحده برای کسب تضمین بابت انجام تعهدات از سوی اسرائیل- مانند عقبنشینی سرزمینی یا پذیرش تواناییهای نظامی حزبالله تحت نظارت دولت - به عنوان انگیزههای استراتژیک برای قانع کردن حزبالله به پذیرش خلع سلاح ادامه دهد.
وزرای شیعه کابینه لبنان که نماینده حزبالله و متحدش، جنبش امل، هستند، از قبل اعلام کردهاند که در صورت فراتر رفتن مذاکرات در مورد خلع سلاح از مرزهای ازپیش توافقشده، واکنش منفی احتمالی نشان خواهند داد. علیرغم انتقاد لفظی حزبالله از دستورالعمل جدید کابینه در مورد خلع سلاح، مقامات حزبالله همچنان تمایل خود را برای یک «استراتژی امنیت ملی» نشان میدهند، به این معنی که احتمال کمتری وجود دارد که آنها در کوتاهمدت به تاکتیکهای تهاجمی مانند سازماندهی اعتراضات خیابانی و یا استفاده از سلاح در خیابانهای بیروت متوسل شوند.
حزبالله همچنین از هواداران خود خواسته است که صبور باشند. این رویکرد نشان میدهد که این گروه بعید میداند زمان اقدامات شدید فرا رسیده باشد، اما در بدترین حالت، در را برای مواجهه با تشدید تنش باز نگه میدارد.
بدون پیشرفت قابل توجه در خلع سلاح حزبالله، اسرائیل احتمالاً به حمله به اهداف حزبالله در لبنان ادامه خواهد داد. این امر به طور بالقوه منجر به افزایش فشار دیپلماتیک و اقتصادی ایالات متحده بر لبنان خواهد شد و حزبالله سرسختتر شده و خطر درگیری مجدد به وجود خواهد آمد. علیرغم تصمیم لبنان برای آغاز فرآیند خلع سلاح شبهنظامیان در این کشور، بیانیه حزبالله که آشکارا این دستورالعمل را رد میکند، موجب خواهد شد تا اسرائیل در ماههای آینده به اقدامات نظامی خود علیه لبنان ادامه دهد.
اگر ارتش لبنان و دولت قادر به تدوین طرح خلع سلاح نباشد و نتواند آن را اجرا کند، این حملات تشدید خواهد شد. تجاوز اسرائیل با هدف نابودی اجباری قابلیتهای نظامی حزبالله انجام خواهد شد؛ آنهم بدون اینکه هیچگونه امتیاز ارضی قابل توجه یا عقبنشینی از مواضع استراتژیک در جنوب لبنان رخ دهد.
به موازات این روند، ایالات متحده احتمالاً با منصرف کردن کشورهای غربی و عربی از حمایت مالی از لبنان تا زمانی که پیشرفت ملموسی در خلع سلاح حزبالله حاصل شود، فشار اقتصادی بر لبنان را افزایش خواهد داد. حتی اگر بیروت اصلاحات اقتصادی و حکومتی قابل توجهی انجام دهد باز هم واشنگتن راضی نخواهد شد. چنین فشارهای خارجی به طور قطع موضع سرسختانهتر و سختگیرانهتری را از سوی حزبالله برمیانگیزد و روایت این گروه را مبنی بر اینکه پیشنهادهای دیپلماتیک به غرب و اسرائیل بیاثر یا حتی نتیجه معکوس دارند، تأیید میکند.
حزبالله تشدید تنش اسرائیل و فشار اقتصادی مداوم ایالات متحده را به عنوان گواهی مبنی بر اینکه کنار گذاشتن سلاحش به طرز خطرناکی موقعیت لبنان را تضعیف میکند، تفسیر خواهد کرد و عزم این گروه برای مقاومت در برابر خلع سلاح تقویت شده و در صورتیکه دولت لبنان به فشارهایش ادامه دهد، به طور بالقوه لبنان به سمت خشونت فرقهای و بیثباتی سیاسی سوق پیدا خواهد کرد. در این سناریو، حزبالله احتمالاً مجبور به پاسخ قاطع خواهد شد و در را برای دور دیگری از درگیری با اسرائیل با حملات هوایی روزانه فرامرزی باز خواهد کرد.
علیرغم آتشبس ماه نوامبر بین لبنان و اسرائیل، اسرائیل حملات هفتگی علیه اهداف حزبالله در سراسر لبنان، از جمله بیروت، انجام داده است. اگر اسرائیل تصمیم به افزایش فشار بر این گروه با هدف خلع سلاح بگیرد، احتمالاً این حملات هوایی را تشدید و تکرار خواهد کرد.
اسرائیل حتی ممکن است تصمیم به حمله به زیرساختهای غیرنظامی لبنان برای اعمال فشار بر دولت لبنان بگیرد و هزینهعدم اقدام در مورد خلع سلاح حزبالله را بسیار بالا ببرد. در سخنرانی ۵ آگوست، نعیم قاسم، رهبر حزبالله، تهدید کرد که اگر اسرائیل حملات خود را به لبنان به یک عملیات هوایی گستردهتر گسترش دهد، این گروه پرتاب موشک به شهرهای اسرائیل را از سر خواهد گرفت.
در هفتههای اخیر، نیروهای لبنانی (LF) - یک حزب شبهنظامی و مسیحی سابق همسو با منافع ایالات متحده و اعراب - پیوسته از یک جدول زمانی مشخص برای خلع سلاح حمایت کردهاند. سایر جناحهای ضد حزبالله - از جمله حزب سوسیالیست مترقی، قانونگذاران سنی و حتی جنبش میهنی آزاد، متحد سابق حزبالله - خواستههای مشابهی را مطرح کردهاند. البته این خواستهها بدون حمله لفظی و سیاسی به حزبالله مطرح شده است.
این فشارها در نهایت وحدت شکننده کابینه لبنان را تهدید خواهد کرد. اگرچه دستورالعمل ۵ آگوست کابینه لبنان این جناحها را راضی کرده، اما همچنان هدف اصلی این دستورالعمل خرید زمان است. برخی جناحهای سیاسی لبنان، که احتمالاً از حمایت بازیگران خارجی برخوردارند، ممکن است در ماههای آینده به اقدامات شدیدتری، از جمله خروج از دولت، متوسل شوند؛ چنین اقدامی، مشروعیت کابینه را به شدت تضعیف کرده و در نتیجه سیاستگذاری را فلج میکند.
همچنین این امر دولت لبنان را در موقعیت استراتژیکی پیش از انتخابات آینده در اواسط سال ۲۰۲۶ قرار میدهد. در صورت وقوع این امر، حزبالله احتمالاً موضع خود را سختتر خواهد کرد و کاملاً از خلع سلاح امتناع خواهد ورزید و در عین حال برای محافظت از پایگاه رای خود و به حداکثر رساندن دستاوردهای انتخاباتی، حملات سیاسی خود را تشدید خواهد کرد و در این مسیر حتی منزوی شدن در ساختار سیاسی لبنان را نیز خواهد پذیرفت.
تشدید اختلافات سیاسی، خطر درگیریهای فرقهای محلی، بهویژه در امتداد گسلهای حساس فرقهای در مراکز شهری مانند بیروت و مناطق مهم در دره بقاع را افزایش خواهد داد. اگر این وضعیت به دقت مهار نشود، این حوادث میتواند به درگیریهای فرقهای گستردهتر تبدیل شده و خطر بیثباتی گسترده را که میتواند به طور بالقوه منجر به فروپاشی دولت لبنان شود، به طور قابل توجهی افزایش دهد.
اگر کابینه لبنان و ارتش لبنان سعی کنند طرح خلع سلاح را بدون حمایت مستقیم یا پذیرش ضمنی حزبالله اجرا کنند، خطر فروپاشی دولت نیز افزایش خواهد یافت. این اقدام میتواند باعث استعفای وزرای حزبالله و جنبش امل شود و در نتیجه مشروعیت کابینه را از بین ببرد و به طور بالقوه تنشهای سیاسی یا خشونت را تحریک کند.