عصر ایران- با رشد خیرهکننده هوش مصنوعی، تقاضا برای برق سر به فلک کشیده است. حالا، چشمها به سمت راهحلی است که سالها در سایه بود: انرژی هستهای. آیا این تغییر، آغاز عصر جدیدی در تامین انرژی جهان است؟
به گزارش عصرایران به نقل از Gis Reports Online، در اوایل ژوئن، رسانههای ایالات متحده گزارش دادند که متا، شرکت مادر فیسبوک و اینستاگرام، یک قرارداد 20 ساله برای خرید برق هستهای از شرکت Constellation Energy امضا کرده است.
انبیسی گزارش داد: از سال 2027، این غول فناوری حدود 1.1 گیگاوات برق را از مرکز انرژی پاک کلینتون Constellation در ایلینوی خریداری خواهد کرد. ... شرکتهای فناوری، از جمله آمازون، گوگل و متا، در ماه مارس تعهدی را به رهبری انجمن جهانی هستهای امضا کردند که خواستار سه برابر شدن انرژی هستهای در سراسر جهان تا سال 2050 است.
در واقع، گوگل قبلاً توافق کرده که مجموعاً 500 مگاوات برق از Kairos Power خریداری کند، آمازون با Energy Northwest و Dominion Energy برای حمایت از توسعه پروژههای انرژی هستهای همکاری کرده است و مایکروسافت قراردادی برای کمک به راهاندازی مجدد واحد شماره یک نیروگاه هستهای تری مایل آیلند در پنسیلوانیا منعقد کرده است.
رشد انفجاری صنعت هوش مصنوعی، که هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، در حال حاضر باعث افزایش تقاضای برق میشود که در آینده نزدیک شدت خواهد گرفت. صدها میلیون نفری که اکنون به طور منظم از هوش مصنوعی استفاده میکنند، معادل میلیونها خانه جدیدی هستند که به شبکه برق اضافه میشوند و همچنان رشد میکنند.
علاوه بر استفاده خصوصی، توسعه و آموزش و تطبیق مداوم مدلهای هوش مصنوعی به این تقاضای انرژی رو به انفجار اضافه خواهد کرد. بازگرداندن غول به بطری (کنایه از به عقب برگشتن- مترجم) در این مرحله غیرممکن است. دولتها و شرکتها در سراسر جهان مجبور خواهند شد تصمیمات بسیار ناخوشایند، اما بسیار ضروری را بگیرند تا در عرصه هوش مصنوعی رقابت کنند.
سازگاری با سطوح جدید تقاضای انرژی
دهه گذشته عمدتاً با سیاستهای انرژی مشخص شده است که از "دستور کار سبز" حمایت میکنند، انواع اقداماتی که هدف آنها انتقال به منابع انرژی تجدیدپذیر است. در بیشتر اقتصادهای پیشرفته، دولتها، تنظیمکنندهها مقررات و موسسات مختلف متعهد به تسریع این تحول با استفاده از سیاست تشویق و تنبیه برای وادار کردن بخش خصوصی و حتی شهروندان به تغییر شیوه عملکرد خود (در رابطه با مصرف انرژی) شدند.
معافیتهای مالیاتی و یارانههای عظیمی به بخشهای انرژی خورشیدی و بادی اختصاص یافت، در حالی که سیاست سوختهای فسیلی به شدت سرکوب شدند، به ویژه با افزایش سرعت رقابت برای انتشار صفر خالص (سیاست صفر خالص (Net Zero Policy) به مجموعه اقداماتی گفته میشود که هدفشان رساندن انتشار گازهای گلخانهای به سطح صفر است - مترجم).
انرژی هستهای نیز متحمل حملات جدی به اعتبار خود شد، به ویژه از سوی سیاستمداران و گروههای حامی محیط زیست. در اروپا، به ویژه، جنگ صلیبی علیه انرژی هستهای منجر به تعطیلی بسیاری از نیروگاهها شد، اقدامی که منجر به وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به انرژی شد. این آسیبپذیری پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین فاجعهبار بود.
با این حال، ظهور هوش مصنوعی تبدیل به چالشی شده که به عملگرایی نیاز دارد تا ایدهآلیسم. تقاضای انرژی این صنعت جدید را نمیتوان به طور کامل در چارچوب سیاستگذاری موجود در بیشتر اقتصادهای پیشرفته جای داد. "بچههای پوستر" (چهرههای شاخص در حرکتهای زیستمحیطی و حفاظت از محیط زیست- مترجم) دستور کار سبز، یعنی انرژی خورشیدی و بادی، انرژی متناوب را تامین میکنند و نمیتوانند عرضه ثابت و قابل اطمینان مورد نیاز مراکز داده هوش مصنوعی را تضمین کنند.
البته، سوختهای فسیلی میتوانند این شکافها را پوشش دهند - همانطور که در حال حاضر در بسیاری از تاسیسات تولید انرژی تجدیدپذیر انجام میدهند - اما آنها مشکلات خاص خود را دارند. برای مثال، آنها باید نقش بسیار پررنگتری نسبت به اکنون ایفا کنند تا نیروگاههای خورشیدی و بادی بتوانند مراکز داده هوش مصنوعی را که به شدت پرمصرف انرژی هستند، تامین کنند.
آنها دیگر فقط پشتیبان در صورت شرایط آب و هوایی نامناسب نخواهند بود، و در نتیجه، سهم بسیار بالاتری از ترکیب انرژی را تشکیل خواهند داد. علاوه بر این، این راه حل احتمالاً برای دولتهایی که علناً از اهداف صفر خالص حمایت کردهاند، از نظر سیاسی غیرقابل توجیه خواهد بود. همچنین برای شرکتهایی مانند گوگل، مایکروسافت و آمازون که متعهد شدهاند تولید کربن خود را کاهش دهند، غیرقابل اجرا خواهد بود.
اینجاست که انرژی هستهای عملاً غیرقابل اجتناب میشود. برخلاف انرژی خورشیدی و بادی، نیروگاههای هستهای برق بیوقفه را شبانهروز تامین میکنند و گازهای گلخانهای مانند سوختهای فسیلی منتشر نمیکنند. این گزینه به شرکتهای فناوری و دولتها اجازه میدهد تا به اهداف انتشار گازهای گلخانهای خود دست یابند. مهمتر از همه، هزینههای سوخت و عملیاتی آن هم پایین و هم نسبتاً پایدار است، بدون نوسانات شدید قیمت که میتواند برنامهریزی بلندمدت را مختل کند.
چالشهایی که هنوز وجود دارد
با این حال، هنوز چالشهای قابل توجهی برای غلبه وجود دارد. درک عمومی و عدم تمایل سیاسی ناشی از آن موانع آشکاری هستند، زیرا حوادثی مانند فوکوشیما و چرنوبیل تأثیر ماندگاری بر اعتماد عمومی گذاشتهاند. ساخت نیروگاه هستهای نیز به سرمایهگذاری اولیه قابل توجه و زمانهای طولانی نیاز دارد.
طبق آژانس بینالمللی انرژی، برآورد هزینه محافظهکارانه یک نیروگاه هستهای 1.1 گیگاواتی حدود 7.8 میلیارد دلار است. از لحاظ تاریخی، همین استدلال به تنهایی انرژی هستهای را غیرجذاب کرده و توجیه سرمایهگذاری در نیروگاههای جدید را دشوار کرده است. این وضعیت با توجه به مقیاس تقاضای جدید از بخش هوش مصنوعی - که مشکل زمانهای طولانی را نیز حل میکند - به سرعت در حال تغییر است.
تکمیل یک تاسیسات هستهای جدید میتواند بین شش تا هشت سال طول بکشد، که پیشبینی دقیق تقاضا در این مدت طولانی را برای تولیدکنندگان خطرناک میکند. اما شرکتهای هوش مصنوعی اکنون با امضای قراردادهای بلندمدت و تضمین خریدهای ثابت دهها سال جلوتر، مانند متا و قرارداد 20 ساله اخیراً امضا شده آن، این نگرانیها را کاهش میدهند.
سناریوهایی که وجود دارد
محتمل: کشورها با سرعتهای متفاوتی به انرژی هستهای روی میآورند. سوال اصلی این است که دولتها چگونه با این واقعیتهای جدید سازگار خواهند شد؟ کشورهای انعطافپذیر و سازگارتر که رقابتپذیری جهانی را در اولویت قرار میدهند، مانند ایالات متحده یا چین، مجبورند تغییر جهت به سوی انرژی هستهای را کارآمدتر و زودتر انجام دهند. با این حال، محتملترین سناریو برای بوروکراسیهای سفت و سخت مانند اتحادیه اروپا و بسیاری از کشورهای عضو آن، یک انتقال آهسته و ناکارآمد است.
اخیراً نشانههایی از تغییر در اروپا دیده شده است. آلمان، یکی از سرسختترین مخالفان انرژی هستهای، ماه گذشته اعلام کرد که دیگر سد راه تلاشهای فرانسه و سایر اعضای کلیدی را برای بازگرداندن انرژی هستهای به استراتژی انرژی بلوک نخواهد شد. هلند و بلژیک دوباره به انرژی اتمی روی آوردهاند، در حالی که قبلاً برنامههایی برای تعطیلی راکتورها اعلام کرده بودند. اما سرعت کند عمل در سطح اتحادیه اروپا با سرعت سرسامآور رشد صنعت هوش مصنوعی مطابقت ندارد. محتملترین نتیجه این است که این بلوک بسیار کند و دیر عمل خواهد کرد و در رقابت هوش مصنوعی عقب خواهد ماند.
کمتر محتمل: پیشرفتهای فناوری منجر به کاهش مصرف انرژی میشود
یک احتمال دیگر، اگرچه نسبتاً بعید است، این است که پیشرفت و تکامل فناوری در خود بخش هوش مصنوعی در نهایت مصرف انرژی را به سطوحی بسیار پایینتر از حد انتظار برساند. این امر میتواند با بهینهسازی نیازهای انرژی موجود سایر بخشها، با بهبود کارایی تولید و با نیاز به قدرت محاسباتی کمتر برای نیازهای صنعت خود هوش مصنوعی انجام شود. این توسعه به شرکتهای هوش مصنوعی اجازه میدهد تا بدون توسل به انرژی هستهای، یا تنها تا حدی، به فعالیت خود ادامه دهند.
------------------------
*برگردان گزارش از: محمد حسن گودرزی
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر