شرق نوشت: پنج سال خشکسالی تاریخی، کاهش ۴۳درصدی ظرفیت سدها و ناترازی ۲۶هزارمگاواتی برق، تقاضای فزاینده و سوءمدیریت، بخش تولید بهویژه صنایع آببَر و انرژیمحور مانند فولاد، پتروشیمی، معادن و نیمهرساناها را در آستانه فروپاشی قرار داده است؛ تا جایی که سه روز در هفته، برق واحدهای صنعتی قطع میشود و بحران کمبود انرژی، صنایع را فلج کرده است، بحرانی که با زیان ۲۰ میلیارد دلاری، اقتصاد نحیف ایران را تهدید میکند.
مدیریت منابع آب و برق بهعنوان شریان حیاتی صنایع، از سال ۲۰۲۵ به یک چالش جهانی بدل شده است. گزارش سال ۲۰۲۴ شرکت بینالمللی خدمات حرفهای PwC که با آمار نهادهایی مانند آژانس بینالمللی انرژی (IEA) و بانک جهانی همخوانی دارد، ارزش بازار جهانی انرژی شامل زنجیره کامل تولید، توزیع و مصرف انرژی را ۹.۱ تریلیون دلار برآورد کرده است.
همچنین با توجه به روند رشد صنایع آببَر، پیشبینی میشود تقاضای آب صنعتی تا سال ۲۰۳۰ به ۱.۹ تریلیون مترمکعب برسد. بخش صنعت، اکنون ۳۰ درصد انرژی و ۲۰ درصد آب شیرین را مصرف میکند. آژانس بینالمللی انرژی، پیشبینی میکند با گسترش دیتاسنترها و خودروهای برقی، تقاضای برق صنعتی با رشد سالانه ۳.۲درصدی تا سال ۲۰۳۰ به ۱۵ هزار تراوات ساعت برسد و منابع آب شیرین نیز با تنها ۲.۵۳ درصد آبهای سطحی قابلاستفاده، بهشدت محدود شود. همچنین گزارش سال ۲۰۲۵ سازمان علمی تغییر اقلیم (IPCC) وابسته به سازمان ملل، کاهش ۱۵درصدی بارندگی در مناطق خشک و کمبود منابع آبی صنایع را تأیید میکند. بر اساس این گزارش، انتشار کربن صنایع به ۴۰ درصد کل انتشار جهانی و هدررفت آب در فرایندهای صنعتی به ۳۰ درصد رسیده است.
ایران با ناترازی ۲۶هزار مگاواتی برق و کاهش ظرفیت سدها به ۴۳ درصد، طبق گزارش سال ۲۰۲۴ سازمان EFMEA (نهادی که جریانهای زیستمحیطی و مدیریت منابع آبی را در ایران پایش و ارزیابی میکند)، گرفتار بحران بیسابقهای شده است؛ تا جایی که مسعود پزشکیان رئیسجمهوری هشدار داد: «اگر مصرف آب را مدیریت نکنیم، تا مهر یا آبان سدها خالی میشوند». گزارش ۲۰۲۴ مرکز مطالعات استیمسون، نشان میدهد قطعی برق در تابستان و زمستان، تولید فولاد در استان فارس را به ۲۰ درصد ظرفیت کاهش داده و زیان ۲۰ میلیارد دلاری به صنایع تحمیل کرده است.
صنایع آببَر برای خنکسازی و تولید انرژی به آب وابستهاند. نَشت و افت فشار آب، مصرف انرژی را ۲۵ درصد افزایش داده و قطع برق، پمپاژ آب را نیز مختل کرده است. گزارشها نشان میدهد توقف تولید در ۵۰ درصد کارخانههای کوچک در فارس، توان عملیاتی را به ۲۰ درصد رسانده است. محمدحسین دیدبان، کارشناس انرژی هشدار میدهد: «کسری ۳۲ هزار مگاواتی برق، ۴۵ درصد شبکه را فلج کرده و تهدیدی برای امنیت ملی است». روزنامه جوان نیز تأیید کرد: «خاموشیها به بحرانی اساسی برای اقتصاد و صنعت تبدیل شد».
بهگفته یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، «کشاورزی با مصرف ۸۰ درصدی آب، بیشترین ضربه را دیده است». استخراج رمزارزها بهویژه بیتکوین نیز به یکی از عوامل تشدید ناترازی برق تبدیل شده است. برآوردهای رسمی نشان میدهد مزارع ماینینگ مجاز در مجموع حدود ۶۰۰ مگاوات برق مصرف میکنند؛ رقمی معادل مصرف برق چند شهر کوچک! با احتساب مزارع غیرمجاز، این رقم میتواند به بیش از هزار مگاوات نیز برسد.
تجربه کشورهای پیشرفته در استفاده از نوآوری، بهویژه فناوریهای مبتنی بر اقتصاد چرخهای (Circular Economy)، میتواند الگوی مصرف مناسبی برای صنایع ایران باشد.
طبق تازهترین گزارش سازمان بینالمللی WEF(World Economic Forum)، با این مدل اقتصاد انرژی، میتوان ۲۰ درصد از هزینههای تولید کاست و فرایند بازیافت آب را در مسیر پایدار قرار داد. سنگاپور با سیستم چهارشاخه (Four National Taps) ۱. جمعآوری باران از مخازن هفدهگانه ۲. بازیافت پساب (NEWater) ۳. تصفیه آب شهری و ۴. واردات محدود، بحران آب را مهار کرده است. به گزارش سازمان خدمات عمومی سنگاپور (PUB) با حسگرهای IoT، نَشت آب ۳۰ و مصرف آب صنعتی ۶۰ درصد کاهش یافته است. آلمان نیز در سال گذشته با یک سیاست جامع و بلندپروازانه موسوم به Energiewende، بیش از ۵۰ درصد برق مورد نیاز را از منابع تجدیدپذیر پایدار و کمکربن تأمین کرده است. شبکه هوشمند زیمنس، هدررفت برق را به چهار درصد رساند و سیستمهای بازیافت آب در کارخانه BMW، مصرف را تا ۴۰ درصد کاهش داد.
همچنین استانداردهای ایزو ۱۴۰۰۱ تا ۵۰ درصد از مصرف انرژی تصفیهخانهها کاست. دانمارک با تولید ۵۶ درصد برق بادی، هزینه تولید را به ۳۰ دلار بر مگاواتساعت رسانده است. حسگرهای IoT نیز نَشت آب را تا ۲۵ درصد کاهش داده و موجب تقویت پایداری صنعتی شدهاند. ژاپن با ایجاد سیستمهای هوشمند، مصرف انرژی صنایع را ۱۵ درصد کاهش داده است. فناوری بازیافت آب شرکت میتسوبیشی شیمیکال (MCAS)، ۵۰ درصد آب صنعتی را بازچرخانی میکند. همچنین سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری در هیدروژن سبز، وابستگی به سوخت فسیلی را در این کشور کاهش داده است. به باور بسیاری از کارشناسان، با توسعه و گسترش فناوریهای نوین و سیاستگذاریهای هوشمند، مصرف آب را میتوان بین ۳۰ تا ۴۰ درصد و وابستگی به شبکه برق را تا ۲۵ درصد کاهش داد. بدون استفاده از تجارب کشورهای پیشرو و اجرای مجموعهای از اصلاحات و برنامههای فوری، زیانهای چند ده میلیارد دلاری و تعطیلی صنایع همچنان تداوم خواهد یافت و آیندهای غیرقابل جبران در انتظار است.
۱- دیجیتالسازی و هوش مصنوعی: هوش مصنوعی و دوقلوهای دیجیتال، مصرف آب و برق را متحول کرده است. تازهترین گزارش Deloitte (یکی از چهار مؤسسه بزرگ حسابرسی و مشاوره مدیریتی جهان)، نشان میدهد هوش مصنوعی ۲۵ درصد مصرف انرژی در صنایع را کاهش داد. بهعنوان مثال شرکت BHP یکی از بزرگترین شرکتهای معدنی و منابع طبیعی جهان، با استفاده از این فناوری، هزینههای بهینهسازی انرژی در معادن را ۱۵ درصد پایین آورد. اتریش از سیستمهای DSS (سامانه پشتیبان تصمیمگیری) و EMPC (کنترل پیشبین مدلمحور انرژی)، برای زمانبندی هوشمند پمپاژ آب استفاده میکند. با این مدل نیز میتوان ۲۰ درصد در هزینههای انرژی صرفهجویی کرد. این سامانهها با تحلیل دادههای لحظهای مصرف و هزینه انرژی، پمپاژ را به زمانهایی با کمترین نرخ مصرف برق منتقل میکنند.
۲- سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر: سرمایهگذاری در نیروگاههای خورشیدی شناور و بادی، با هدف تأمین ۱۰ درصد برق صنعتی تا ۲۰۳۰، بهطور قطع ناترازی را کاهش میدهد. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، تولید برق بادی و خورشیدی در سال ۲۰۲۴ به ۱۲ درصد برق جهانی رسید؛ همچنین با بهکارگیری باتریهای لیتیوم-یون، پایداری شبکهها ارتقا یافت. بهعنوان مثال، مدل پروژههای خورشیدی شناور در ژاپن، تا حد زیادی ناترازی را کاهش داده است. در ایران، تنها یک درصد تولید برق با انرژی تجدیدپذیر تأمین میشود.
۳- گسترش فناوری ZLD: سیستمهای ZLD (تخلیه صفر مایع) که نوعی فناوری پیشرفته در مدیریت پساب صنعتی است، با هدف حذف کامل تخلیه مایعات آلوده به محیط زیست طراحی شده است. این فناوری با بازیافت ۹۰ درصد پساب صنعتی اروپا در صنایع پتروشیمی و فولاد، وابستگی به منابع جدید آبی را ۴۰ درصد کاهش داد. با حسگرهای IoT نیز میتوان تا ۳۰ درصد از نَشت آب جلوگیری کرد.
۴- راهاندازی سامانه ارزیابی مصرف آب و برق: نظیر آنچه آلمان از سامانههای IoT و دادهکاوی، برای پایش مصرف در صنایع استفاده کرد، میتوان الگوهای مصرف را در ایران شفاف کرد. تعیین KPI (شاخصهای کلیدی عملکرد) نیز برای کاهش ۳۰ درصد مصرف آب و برق ضروری است. این شاخصها باید دقیق، قابل اندازهگیری، هدفمند و دارای بازه زمانی مشخص باشد.
۵- اصلاح سیاستها و رویهها: لغو مجوز چاههای غیرمجاز، اصلاح قیمتگذاری با تعرفههای پلهای و تشویق صنایع کمآببَر، مصرف آب را کاهش میدهد. حفر چاههای غیرمجاز و اجرای پروژههای انتقال آب، مانند طرح کرون در خوزستان، منابع و اکوسیستم را تخریب کرده است. این طرح جنجالی قرار است آب را از حوضههای کارون و دز به مناطق مرکزی ایران انتقال دهد.
۶- آموزش عمومی: کمپینهای رسانهای هدفمند، مانند تجربه موفق سنگاپور در دهه اخیر، نقش مؤثری در تغییر الگوهای مصرف انرژی ایفا کردهاند. دولت سنگاپور با استفاده از رسانههای سنتی و دیجیتال، آگاهی عمومی درباره اهمیت صرفهجویی در مصرف آب و برق را افزایش داد و الگوهای رفتاری شهروندان را بهصورت پایدار تغییر داد. این کمپینها با ارائه مشوقهای مالی، نمایش پیامهای آموزشی خلاقانه و مشارکت نهادهای محلی، به کاهش ملموس مصرف منجر شدند. در ایران نیز، طراحی و اجرای چنین کمپینهایی با هدف کاهش مصرف خانگی و صنعتی میتواند بخشی از راهحل ناترازی انرژی باشد. اثرگذاری این اقدامات در گرو تداوم، انسجام پیامرسانی و بهرهگیری از اعتماد عمومی است.
۷- تأسیس نهاد تنظیمگر: ایجاد سازمان مستقل با سیاستگذاری شفاف، بهمنظور کاهش دخالت گروههای ذینفع و جذب سرمایهگذاریهای خارجی، بسیار ضروری است. بر اساس آخرین اطلاعات موجود، میزان جذب سرمایهگذاری خارجی در بخش آب و برق ایران تا سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵، محدود و فاقد شفافیت کامل بوده است. طبق گزارش رسمی دولت، مجموع سرمایهگذاری خارجی مصوب در دولت گذشته (از ۱۴۰۱ تا اوایل ۱۴۰۴) حدود ۸٫۲ میلیارد دلار بوده که حدود ۵٫۵ میلیارد دلار آن در بخش انرژی از جمله برق و گاز سرمایهگذاری شده، اما آمارهای مستقل سازمان ملل (UNCTAD) نشان میدهد سالانه حدود ۱٫۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده که بیشتر به قراردادهای مصوب و نه سرمایهگذاری نقدی و عملیاتی مربوط بوده است.
۸- نوسازی زیرساختها: گزارش ۱۴۰۳ مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، از فرسودگی ۷۰درصدی تجهیزات نیروگاهی ایران حکایت دارد. تلفات ۱۳درصدی شبکه برق و نبود سامانههای هشدار فوری، موجب اختلال در تولید شده است. آلمان با استفاده از شبکههای هوشمند، تلفات را به چهار درصد رسانده است. برآوردها نشان میدهد برای نوسازی زیرساختهای آب و برق ایران بهویژه در بخش تأمین، انتقال و توزیع، سرمایهگذاری قابلتوجهی لازم است. در بخش برق برآورد شده، تنها برای رفع کسری حدود ۱۴ تا ۲۶ هزار مگاواتی، حداقل یک میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم در نیروگاهها، توسعه ظرفیت تولید و ارتقای راندمان نیاز است. بر اساس برآوردهای کلان اقتصادی دولت، برای پشتیبانی رشد نظاممند اقتصاد کشور تا سال ۲۰۳۱، حدود ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش زیرساختها (شامل آب، برق، حملونقل و ساختوساز) نیاز است؛ سهم قابلتوجهی از این منابع باید به نوسازی زیرساختهای انرژی و آب اختصاص یابد.