۲۰ مرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۸۳۸۸۰
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۰ - ۲۰-۰۵-۱۴۰۴
کد ۱۰۸۳۸۸۰
انتشار: ۱۸:۰۰ - ۲۰-۰۵-۱۴۰۴

رعب و وحشت در جنوب تهران / ماجرای مرد کلاه‌نمدی یا همان بچه خور معروف (فیلم)

رعب و وحشت در جنوب تهران / ماجرای مرد کلاه‌نمدی یا همان بچه خور معروف (فیلم)
چند سالی بود که بیش از ۵۰ کودک و نوجوان – اغلب پسر – در جنوب تهران، به‌ویژه ورامین و شهر ری، مفقود شده بودند. جسد برخی، با زخم‌های عمیق چاقو، پیدا شده و تقریباً تردیدی نبود که پای یک قاتل زنجیره‌ای در میان است.

فیلم گزارش را این‌جا ببینید

عصر ایران ؛ علی نجومی ــ نوروز ۱۳۴۲ – برج طغرل شهر ری ــ آفتاب کم‌رمق عصرهای اوایل بهار آرام آرام در برابر سرمای استخوان‌سوز شبانگاهی این شهر کویری در جنوب تهران عقب می‌نشست. یکی از کارکنان برج، پیرمردی هفتادساله، فریاد زد: «وقت بازدید تمومه… کم‌کم بفرمایید بیرون.»

از جمع حدود ده‌نفره‌ای که هنوز در محوطه بودند، چند پسر‌بچه و دختر‌بچه هم دیده می‌شد. ناگهان یکی از مادرها هراسان فریاد زد: یا موسی بن جعفر! بچه‌م… رضا کو؟

برای یکی دو دقیقه، همه درهم‌ریخت. سپس در گوشهٔ شمالی محوطه، میان درخت‌ها، رضا را دیدند که با یک بچه‌گربه بازی می‌کرد. مادر به‌سمتش دوید. چادرش را دور او پیچید و دستانش را حلقه کرد. در حالی که صورت رضا را نوازش می‌کرد، برق نگاهی در چند متریش توجهش را جلب کرد.

جوانی لاغر و بلندقد، با کلاه نمدی بر سر، با لبخندی ماسیده بر چهره، همانند یکی از درختان باغ بی‌حرکت ایستاده بود. رضا برگشت و نگاهی به او انداخت؛ اما بلافاصله سرش را در آغوش مادر پنهان کرد و هق‌هق گریه‌اش به آسمان رفت.

جوان کلاه‌نمدی اندکی بعد شلوارش را تکاند و به‌سمت خروجی رفت. پیرمرد برج جلو آمد: تو که باز پیدات شد… ته بلیطت کو؟

جوان فقط خندید. پیرمرد بازویش را گرفت: «چه‌طور اومدی تو؟» همین را گفت که مرد جوان با تکانی بازویش را آزاد کرد و پیرمرد نقش دیوار شد.

پدر رضا برای کمک به پیرمرد جلو رفت. گلاویز شدند و جوان چاقویی بیرون کشید و در بازوی چپ پدر رضا فرو کرد. فریاد مادر و بچه‌ها پیچید… و جوان کلاه‌نمدی ناپدید شد.

در همان روزها – دفتر روزنامه کیهان، میدان فردوسی تهران

محمد بلوری، خبرنگار شناخته‌شدهٔ حوادث، پشت میزش نشسته بود. دفترچهٔ سیاه‌رنگش پر بود از یادداشت‌های قتل‌های ناموسی، پرونده‌های سریالی، باندهای مواد مخدر و سرقت‌های کلان؛ همه حل شده، جز یک داستان.

چند سالی بود که بیش از ۵۰ کودک و نوجوان – اغلب پسر – در جنوب تهران، به‌ویژه ورامین و شهر ری، مفقود شده بودند. جسد برخی، با زخم‌های عمیق چاقو، پیدا شده و تقریباً تردیدی نبود که پای یک قاتل زنجیره‌ای در میان است. اما هیچ رد و سرنخی از او نبود؛ جز چند اشارهٔ مبهم و بی‌نتیجه.

بازداشت اتفاقی

پلیس که به‌خاطر ماجرای برج طغرل به‌دنبال جوان کلاه‌نمدی بود، عکس و آگهی جستجویش را همه‌جا نصب کرده بود. سرانجام، با اطلاع خواهرش – که از درگیری‌های مداوم او با مردم به ستوه آمده بود – توانستند او را دستگیر کنند.

نامش «هوشنگ ورامینی» بود. در کلانتری شهر ری، رفتارها و گفته‌هایش سوءظن عجیبی برانگیخت. مأموران حدس زدند شاید همان «بچه‌خور» معروف باشد که بین سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۱ بیش از ۶۰ کودک و نوجوان را به قتل رسانده. اما او به هیچ قتلی اعتراف نمی‌کرد.

کار جسورانهٔ محمد بلوری

بلوری، به‌واسطهٔ دوستی با ستوان کریمی، رئیس کلانتری شماره ۲ شهر ری، توانست دو ساعت با هوشنگ ورامینی مصاحبه کند. با سماجت، از انکارهای او عقب‌نشینی نکرد و با یادآوری نام «اصغر قاتل» – قاتل مخوف کودکان در زمان رضاشاه – او را تحریک کرد.

هوشنگ که همواره اصغر قاتل را ستایش می‌کرد، بالاخره خودش را «اصغر قاتل دوم» نامید و یکی‌یکی به قتل‌ها اعتراف کرد. به روایتی، او به ۶۷ قتل اعتراف کرد و پلیس ادعا کرد اجساد حدود ۵۰ نفر را یافته است.

پایان کار

آذر ۱۳۴۲، هوشنگ ورامینی در میدان سپه (توپخانه) تیرباران شد. این، آخرین اعدام علنی تهران پیش از انقلاب بود. جمعیت میدان و خیابان‌های اطراف را پر کرده بود. وقتی از او خواستند حرف آخرش را بزند، با لحنی خوش‌آهنگ غزلی از حافظ خواند و سپس گفت: «به فرض که منو کشتید… دکترها گفتن ۳۰۰۰ نفر مثل من همین تهرانن…» باقی جمله‌اش در همهمهٔ جمعیت گم شد و لحظاتی بعد جسد بی‌جانش از میلهٔ اعدام آویخت.

ویدئوهای دیدنی دیگر در کانال های آپارات و یوتیوب عصر ایران 👇👇👇 کانال 1 aparat.com/asriran کانال 2 youtube.com/@asriran_official/videos
برچسب ها: اعدام ، قتل ، اصغرقاتل
ارسال به دوستان
پرتاب بطری به سمت ترابی هنگام ضربه کرنر (فیلم) ساقه طلایی خوردن خرس سبلان در کنار کوهنوردان (فیلم) انفجار در قلب صنعت فولاد آمریکا (فیلم) هشدار پلیس فتا: پیامک‌های جعلی مشکل قضایی برای خروج از کشور را جدی نگیرید (فیلم) حضور لاریجانی در محل شهادت حاج قاسم سلیمانی (فیلم) گل اول استقلال توسط چشمی در دقیقه 12 (فیلم) حال و هوای سکو‌های استادیوم نقش جهان حین گرم کردن بازیکنان (فیلم) ترامپ: جرم و جنایت در پایتخت آمریکا از بغداد و مکزیکوسیتی بیشتر است (فیلم) خاطره حمیدرضا برقعی از آرزوی بزرگ استاد فرشچیان (فیلم) ورود دو تیم تراکتور و استقلال به ورزشگاه نقش جهان (فیلم) بقایی: ایران و ارمنستان رایزنی‌های سطح بالا برگزار می‌کنند (فیلم) دیدار لاریجانی با رئیس جمهور عراق (فیلم) رعب و وحشت در جنوب تهران / ماجرای مرد کلاه‌نمدی یا همان بچه خور معروف (فیلم) فرار قدرتمند فیل از شکارشدن توسط شیر (فیلم) پخت قورمه سبزی اصیل توسط زوج خوش ذوق روستایی (فیلم)