عصر ایران؛ احسان محمدی* - اینجا قرار است هر روز بُرشهایی از زندگی را بنویسم با نام «نان و نمک». اتفاقها و تجربههای روزمره که تجربه میکنم. چیزهایی که دیدن یا شنیدنشان قلبم را گرم و روشن میکند یا زخمش باعث میشود درد بکشم.
تلاش میکنم به حقیقتی که میبینم وفادار باشم، بزک نکنم، شعار ندهم و رویا هم نفروشم. همین!
چند روز پیش داشتم پادکستی از رشید کاکاوند گوش میدادم. در مورد شاعرهای کمتر شناخته شده. این بیت از غنی کشمیری شاعر قرن یازدهم هجری قمری را خواند:
عاشق به فنا سیر ز معشوق نگردد
ماهی طلب آب کُند گر چه غذا شد!
بعد گفت: منظور شاعر اینه که ماهی عاشق آبه و تحت هیچ شرایطی ازش دل نمیکنه! حتی وقتی صیدش میکنیم، میمیره، سرخش میکنیم و به غذا تبدیل میشه و میخوریمش باز یاد معشوقهاش آب است و رهایش نمیکند، برای همین ما رو وادار میکنه تشنه بشیم، بریم سراغ آب. که اینجوری به آب برسه حتی وقتی فنا شده!
دانشمندها میگویند دلیل تشنگی بعد از خوردن ماهی، استفاده زیاد از نمک در فرایند پخت و پز است یا اینکه چون گوشت ماهی پروتئین دارد و مصرفش باعث تولید اوره در بدن میشود و دفع اوره به آب نیاز دارد ما تشنه میشویم اما شاعر پارسیگوی چه تصویری از عشق بین آب و ماهی ترسیم میکند!
در واقع از زاویه چشم شاعر دلیل تشنه شدن ما بعد از خوردن ماهی یا آنطور که قدیمیها میگفتند:«ماهی آب میکِشه»، عشق ماهی به معشوقهاش آب است، ما وسیلهایم که ماهی دوباره به عشقش برسد!
این همه ظرافت و زیبایی زبان و ادبیات فارسی واقعاً دلانگیز است.
______________________________
*دکتر احسان محمدی
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📰 نویسنده و روزنامهنگار