عصر ایران - پاکسازی قومی (Ethnic cleansing) به معنای تلاش سیستماتیک برای بیرونراندن، حذف یا نابود کردن یک گروه قومی، نژادی یا دینی خاص از یک سرزمین مشخص است، به طوری که ترکیب جمعیتی آن منطقه به شکل دلخواه عاملان این پاکسازی تغییر کند. این عمل میتواند شامل اخراج، قتل، تجاوز، تخریب اماکن مذهبی یا فرهنگی، تهدید، آزار روانی، و محرومسازی از حقوق اساسی باشد.
واژهی Ethnic Cleansing نخستین بار در رسانههای غربی در دهۀ ۱۹۹۰ برای توصیف جنایات انجامشده در جنگ بوسنی و کشتار مسلمانان بوسنیایی توسط صربها بهکار رفت.
تفاوت پاکسازی قومی با نسلکشی
گرچه در برخی موارد، پاکسازی قومی و نسلکشی همپوشانی دارند، اما نسلکشی مستقیماً با قصد نابودی فیزیکی یک گروه همراه است، در حالیکه در پاکسازی قومی، هدف اولیه ممکن است صرفاً اخراج یا حذف جمعیتی باشد، نه لزوماً قتل عام.
با این حال، در عمل، پاکسازی قومی اغلب با خشونت شدید، کشتار، و تجاوز جمعی همراه است و میتواند مصداق جنایت علیه بشریت یا نسلکشی نیز باشد.
مصادیق تاریخی شناختهشده
جنگ بوسنی (1992–1995): اخراج و قتل مسلمانان بوسنیایی توسط نیروهای صرب
جنگ قرهباغ: اخراج ارامنه و آذریها در مقاطع مختلف از مناطق مورد مناقشه
رواندا (1994): پاکسازی قومی توتسیها توسط هوتوها
برمه (میانمار): پاکسازی مسلمانان روهینگیا با سوزاندن روستاها، تجاوز و اخراج به بنگلادش
عراق و سوریه (توسط داعش): اخراج ایزدیها، آشوریها، و شیعیان از برخی مناطق
برخی ناظران حقوق بشر معتقدند سیاستهای چین در سینکیانگ علیه اویغورها نیز ممکن است شکل پیچیدهای از پاکسازی قومی باشد (ولو نه با قتل مستقیم). همچنین تمایل کنونی دونالد ترامپ و دولت اسرائیل برای بیرون راندن مردم غزه از این منطقه، اگر عملی شود، مصداق بارز پاکسازی قومی خواهد بود.
ابزارهای پاکسازی قومی
1. خشونت مستقیم: قتل عام، تجاوز، شکنجه
2. اخراج جمعی: تهدید، کوچ اجباری، سلب تابعیت
3. تخریب هویت فرهنگی: نابودی مساجد، کلیساها، گورستانها، زبان و نامها
4. تغییر ترکیب جمعیتی: انتقال جمعیتهای جدید (مثلاً با اسکان دادن اکثریت قومی دیگر در آن منطقه)
5. محرومیت حقوقی: ممنوعیت مالکیت، کار، تحصیل، یا مشارکت سیاسی
چارچوب حقوقی
برخلاف نسلکشی، واژۀ "پاکسازی قومی" هنوز تعریف رسمی و مستقل در حقوق بینالملل ندارد، اما اعمال مرتبط با آن میتوانند تحت عنوانهای زیر قابل پیگرد باشند: جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی، و در برخی موارد: نسلکشی
در دادگاههای بینالمللی مانند ICTY (برای یوگسلاوی سابق) از مفهوم "ethnic cleansing" به طور گسترده استفاده شده، اگرچه تعریف حقوقی آن همچنان مبهم است.
جمعبندی و مواردی از جهان قدیم
پاکسازی قومی نوعی حذف خاموش یا خونین است؛ حذف مردمانی از سرزمین اجدادیشان به دلیل آنکه "متفاوتاند". حذفی که گاه با گلوله، گاه با ترس، و گاه با وضع "قانون" صورت میگیرد.
در جهان قدیم هم، هرچند واژۀ "پاکسازی قومی" وجود نداشت، اما مصادیق این عمل در تاریخ پرشمار بوده. از دوران امپراتوریها تا فتوحات مذهبی. موارد زیر بخشی از مصادیق پاکسازی قومی در جهان قدیماند:
۱. تبعید بابلی یهودیان (قرن ششم پیش از میلاد)
در سال ۵۸۶ قبل از میلاد، نبوکدنصر دوم، پادشاه بابل، اورشلیم را فتح کرد، معبد یهودیان را ویران کرد و هزاران یهودی را به تبعید اجباری در بابل فرستاد. این اقدام با هدف حذف ساختار اجتماعی و دینی قوم یهود از سرزمین یهودا انجام شد.
۲. پاکسازی قومی در امپراتوری آشور
آشوریها، بویژه در قرون ۹ تا ۷ پیش از میلاد، سیاستهایی از جمله کوچ اجباری اقوام مغلوب به نواحی مختلف امپراتوری داشتند. این کار با هدف تضعیف هویت قومی و جلوگیری از شورش انجام میشد. مهاجرت اجباری اسرائیلیان شمالی توسط آشوریها، یکی از نمونههاست.
۳. برخی فتوحات اسکندر مقدونی
در فتوحات اسکندر (قرن ۴ پیش از میلاد)، گرچه هدف او ایجاد امپراتوریی فرهنگی-نظامی بود، ولی در برخی شهرها مانند تیروس یا غزه، هزاران نفر قتلعام شدند و بازماندگان به بردگی یا تبعید فرستاده شدند؛ رویدادی که شباهتهایی به پاکسازی قومی دارد.
۴. جنگهای صلیبی و کشتار یهودیان و مسلمانان
در قرون وسطی، بویژه در قرن ۱۱ تا ۱۳ میلادی، جنگهای صلیبی در سرزمین شام همراه با کشتار گستردۀ مسلمانان و یهودیان بود. مثلاً در تسخیر اورشلیم (۱۰۹۹)، تمامی ساکنان مسلمان و یهودی شهر قتلعام شدند. این رفتار، گرچه با انگیزۀ مذهبی بود، اما خصلت قومی-دینی نیز داشت.
۵. اخراج یهودیان از اسپانیا (1492)
در پی فتح کامل اندلس توسط پادشاهان مسیحی، فرمان مشهور الحمرا، که به فرمان اخراج نیز موسوم است، در سال 1492 توسط فرناندوی دوم، ملقب به فرناندوی کاتولیک، صادر شد که به موجب آن تمام یهودیان اسپانیا یا باید مسیحی میشدند یا کشور را ترک میکردند. حدود ۲۰۰ هزار نفر اخراج شدند و بسیاری در مسیر جان باختند. این رویداد یکی از روشنترین نمونههای پاکسازی دینی/قومی پیشامدرن است.
تصویری از فرمان الحمرا
۶. کوچ اجباری پروتستانها و کاتولیکها در اروپای قرن ۱۶ و ۱۷
در دوران جنگهای مذهبی اروپا، بویژه پس از صلح آوگسبورگ (۱۵۵۵) و صلح وستفالی (۱۶۴۸)، برخی شاهزادگان آلمانی و پادشاهان دیگر اقدام به اخراج گروههای مذهبی مخالف کردند تا یکدستی مذهبی در قلمرو خود ایجاد کنند. این پاکسازیها اگرچه مذهبی بود، ولی گاه با بعد قومی هم گره میخورد.
۷. پاکسازی قبایل در امپراتوری مغول
در جریان فتوحات مغولان در قرن ۱۳، شهرها و قبایل بسیاری که مقاومت میکردند، کاملأ قتلعام میشدند؛ از جمله در خوارزم، بخارا، نیشابور، و بغداد. برخی از این اقدامات صرفاً نظامی بود، اما در مواردی نیز قوم خاصی (مثل خوارزمیان یا قراختاییان) بهطور کامل حذف شدند.