بامداد ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ زلزلهای با بزرگای ۳.۲ در نزدیکی جوادآباد پیشوا ورامین رخ داد. این زلزله تکرار زلزلههای مرداد ماه در دشت رامین و در مجاورت پیشواست. ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ نیز زلزلهای با بزرگای ۳.۵ جوادآباد از توابع شهرستان ورامین را لرزاند. زلزله در پهنه گسل پیشوا و در نزدیکی کانون زلزلههای ۲۲ و ۲۳ مرداد ۹۴ نیز در محدوده جوادآباد ورامین رخ داد.
به گزارش «اعتماد»، نزدیکی به تهران موجب توجه بیشتر به این زلزلهها شده و قرار داشتن کانون این زلزلهها در منطقه ورامین و همچنین تشکیل یک خوشه لرزهای روی گسل پیشوا میتواند مقدمه رخداد مهمتری روی همین گسل باشد. جمعیت جوادآباد حدود ۴۰ هزار نفر؛ شهرستان ورامین حدود ۷۰۰ هزار نفر و در چهار شهرستان ورامین، قرچک، پیشوا و پاکدشت حدود یک میلیون و 700 هزار نفر در سال ۱۴۰۴ برآورد میشود.
فعالیتهای لرزهای میتوانند تحت اثر تغییرات مقدار آب در آبرفتهای روی پوسته بالایی قرار بگیرند که میتواند فراوانی زلزلههای کوچکتر را افزایش بدهد. خشکسالیها و فصلهای خشک پس از آن میتوانند نقش مهمی در این پدیده داشته باشند. رابطه بین خشکسالی و زلزله، به ویژه در مناطق خشک، به ویژه در دهه اخیر در غرب امریکا و در ایران مورد توجه قرار گرفته است. در یک خشکسالی طولانی مدت، آبی که معمولا زمین و سفرههای آب زیرزمینی را اشباع میکند، تبخیر یا تخلیه میشود، به ویژه به دلیل فعالیتهای انسانی مانند پمپاژ آبهای زیرزمینی. این از دست دادن مقدار زیادی وزن آب از پوسته منجر به کاهش فشار بر سنگ زیرین میشود. این فرآیند تخلیه پوسته نامیده میشود.
منطقه ورامین به ویژه در سالهای اخیر، خشکسالی شدید و مداومی را تجربه کرده است. استان تهران، که شامل منطقه ورامین نیز میشود، آب و هوای خشک و نیمهخشک طبیعی دارد. تغییرات اقلیمی این وضعیت را تشدید کرده و منجر به خشکسالیهای مکرر و شدید شده است.
خشکسالی منجر به کاهش شدید سطح آب در سدهایی شده که آب تهران را تأمین میکنند، از جمله سدهای ماملو، لتیان، لار و کرج. از ماهها قبل مقامات گزارش دادند که میزان بارندگی در استان تهران کمترین میزان در 57 سال گذشته بوده است. این امر منجر به «بحران شدید آب» شده است. یکی از پیامدهای عمده و مستند خشکسالی، استخراج بیش از حد و شدید آبهای زیرزمینی است. دشت ورامین، به ویژه، به دلیل تخلیه سفرههای آب زیرزمینی، فرونشست قابل توجه زمین را تجربه کرده است.
وضعیت خشکسالی در منطقه تهران - ورامین، به ویژه در پنج سال اخیر رو به وخامت و تقریبا مداوم است. وقتی وزن آب بر آبرفتهای بخش فوقانی پوسته بالایی فشار میآورد، به قفل و پایدار نگه داشتن گسلها کمک میکند. وقتی این وزن برداشته میشود، پوسته به میزان اندکی به حالت اولیه خود برمیگردد که میتواند فشار بر گسلهای مجاور را تغییر بدهد. این تغییر کوچک در تنش میتواند برای ایجاد زلزله کافی باشد، بهخصوص اگر گسل از قبل به نقطه شکست خود نزدیک شده باشد.
ماه مرداد اغلب اوج فصل خشک در بسیاری از مناطق خشک و نیمهخشک مانند استان تهران است. اثرات خشکسالی طولانی مدت - حداکثر برداشت آب و تخلیه بعدی پوسته - در بیشترین حد خود در مرداد ماه قرار دارند. اثرات تجمعی خشکسالی میتواند بر فعالیت لرزهای اثر بگذارد و مرداد را به دورهای تبدیل میکند که تغییرات تنش روی گسلها بیشترین اهمیت را دارد.
با آغاز آبگیری سد ماملو در سال ۱۳۸۵ و بهرهبرداری از سد در سال ۱۳۸۹ گسترش تعداد و عمق چاههای عمیق در دشت، تغییر در رژیم جریان آب زیرزمینی و کم شدن حجم آبخوان واضح است. بعد از احداث سد ماملو مقدار افت سطح آب زیرزمینی افزایش و به مرور زمان تراز سطح ایستابی نیز با کاهش مواجه شده است.
نواحیای که دچار مقدار تخلیه آب و افت بیشتری در طول دوره آماری بود منطبق بر مناطق دارای نشست بیشتر در نقشههای فرونشست زمین هستند. این جذب متقاضیان آب به فشار بیشتر به آبهای زیرزمینی میانجامد و به تدریج با حذف سفره آب زیرزمینی تعادل تنش روی گسلهای منطقه نیز بیشتر به هم میریزد. به این ترتیب میتوان انتظار داشت تا گسلهای منطقه تغییرات تنش و احتمالا تحریک بیشتر در جهت لرزهخیزی و تکانش رخداد زمین لرزههای متوسط و احتمالا شدید را تجربه خواهند کرد.
بر اساس برآورد آب منطقهای در سال ٩٨، حدود ۳ هزار و ۲۰۰ حلقه چاه در دشت ورامین وجود دارد. از این تعداد، ۱۷۶۰ حلقه مجاز و مابقی غیرمجاز هستند کل چاههای مجاز دشت ورامین را یک هزار و ۶۹۴ حلقه با تخلیه 4/460 میلیون متر معکب در سال هستند. میزان ورودی منابع آب از محل بارش نزولات جوی، آبهای زیرزمینی و بازگشت آب در دشت ورامین ۳۷۹ میلیون مترمکعب است و مجموع برداشت آب ۴۶۰ میلیون متر مکعب است که این امر نشان از کسری ۸۱ میلیون مترمکعبی آبخوان در سال دارد.
سالانه با یک متر و ۳۰ سانتیمتر افت سطح آب زیرزمینی و ۱۶ سانتیمتر فرونشست زمین در سطح دشتهای «ورامین» مواجه هستیم و در برخی مناطق این دشت، فرونشستها ناهمگون است؛ ضمن آنکه گسل «پیشوا»، «قرچک» و «کهریزک» در بخشهایی از این ناحیه فرونشست واقع است. این الزاما به معنی رخداد بلافاصله زلزله نیست، ولی نشان میدهد که زمینه رخداد زمینلرزه در گسلهای فعالی که بدون رخداد فرونشست زمین نیز توانایی رخداد زمینلرزه را دارند، ایجاد شده است.