عصر ایران؛ زهرا کُرد- عصر دوازدهم مرداد ۱۴۰۴ خورشیدی، در مقابل درهای بستهی خانه اندیشمندان علوم انسانی، جمعی از علاقهمندان به فرهنگ و ادب فارسی در حال شاهنامهخوانی بودند.
نیازی به هوش مصنوعی برای بازسازی حمله تازیان به ایران نیست؛ نشستن پیر و جوان در کنار پارک ورشو برای خوانش حماسهی فردوسی، نمای بهروز شدهی هجومی دیگر به ایران قرن ۲۱ است.
خلق چنین تصویر غمباری از تعطیلی اندیشه در پایتخت ایران، اوج نابخردی جریان حاکم بر شهرداری تهران در دوره چهار ساله اخیر را نشان میدهد.
شهردارییی که متولی اصلی تیمارگری از پایتخت جنگزدهی ایران است، اما بهجای این وظیفه، مشغول پروندهسازی و تعطیلی یکی از معدود فضاهای علمیـپژوهشی مستقل در کشور است.
فرآیند تعطیلی این نهاد خوشنام با روی کار آمدن شهردار فعلی تهران کلید خورد و پس از پیگیریهای قضایی و به رغم ورود رئیسجمهور به این مسئله، بهنفع تفکر اقلیتی تمامیتخواه پایان یافت. پایانی که منجر به بستهشدن خانه اندیشمندان علوم انسانی شد؛ نهادی که طی ۱۴ سال فعالیت مستمر در حوزه تولید علم و ترویج اندیشه، توانست نقش پررنگی در غنای رشتههای علوم انسانی داشته باشد.
فعالیتهای گسترده و بیوقفهی خانه اندیشمندان علوم انسانی، این نهاد را به یکی از رقبای اصلی پرشمار مؤسسات و اندیشکدههای دولتی تبدیل کرده بود؛ مراکزی که به جز نامشان در ردیف بودجهی بیتالمال، خروجی قابل عرضهای ندارند.
ساختمان جنب پارک ورشو در خیابان ویلا، سالها میزبان بزرگان و اساتید بهنام اما گمنامی بود که تریبونی نداشتند، اما دلی پرتپش برای ایران و فرهنگ این مرز و بوم داشتند.
خانه اندیشمندان علوم انسانی بهواقع «خانه» بود؛ خانه برای بیان تنوع و تکثر عقیده بر مبنای «هر که در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید». آغوشی باز برای بررسی و گفتگو در ۱۳ رشتهی علوم انسانی اعم از جغرافیا، حقوق، علوم تربیتی، فلسفه، علوم اجتماعی، زبان و ادبیات فارسی، مطالعات قرآنی، مدیریت، اقتصاد، علوم سیاسی، روانشناسی، زبان و ادبیات عرب، تاریخ و باستانشناسی.
اما حالا، این نهاد به دستور شهرداری و با دهنکجی به خواست مردم و دکتر پزشکیان تعطیل شد تا عرصه را برای جولاندهی گروهی انحصارطلب و ایرانستیز گسترده کند.
طی سالهای گذشته، جریانی تندرو به ذبح و حذف نهادهای عمومی و سازمانهای مردمنهاد پرداخت؛ نهادهایی که بهمانند نهال، عمری برای رشد و بالندگیشان صرف شد و در زمان ثمردهی قطع شدند. زندگی بیفروغ کانون پرورش کودکان و چراغ خاموش کتابخانههای این نهاد، یکی از مصادیق بارز چنین رویکردی در ساختار کلان تصمیمگیری است.
و حالا، تعطیلی خانه اندیشمندان علوم انسانی، گام دیگری برای حذف مفهوم «نهاد» و نهادسازی در ایران است. اما جریان فرصتطلبی که حتی در شرایط پساجنگ و آتشبس نیز از تلاش برای تعطیلی این خانه دست برنداشت، نمیداند که شاید فرد را بتوان حذف کرد، اما نهاد حذفشدنی نیست.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر